مسئله قدیم یا حادث بودن قرآن چیست و امام هادی (علیه السّلام) در این موضوع چه دیدگاهی داشتهاند؟
یکی از بزرگترین فتنهجوییها، موضوع مخلوق بودن قرآن بود که مدتها اندیشه مسلمانان را به خود مشغول ساخته بود و چه بسیار انسانهایی که به جهت عقیده به آن، جان خود را از دست دادند! خلفای عباسی با مطرح ساختن این پرسش و نیافتن پاسخ دلخواه خود، مخالفانشان را به شدت سرکوب میکردند. از این دسته «احمد بن نصر خزاعی» را میتوان نام برد که از مخالفان دولت عباسی بود خلیفه نیز برای از میان برداشتن او با طرح این پرسش که آیا قرآن مخلوق است یا نه، برنامه سرکوب او را آغاز کرد و پس از بیان پرسشهای گوناگون در این زمینه و دیگر مسائل اعتقادی، بهانهای برای قتل وی به چنگ آورد و او را از میان برداشت.[۱]
واثق، احمد بن نصر را که معتقد به خلق قرآن نبود، دست بسته از بغداد به سامرا آورد و از او درباره خلق قرآن پرسید. هنگامی که از عقیده او آگاهی یافت، گردن او را زد و دستور داد سرش را در بغداد و بدنش را در سامرا آویزان کنند و برگهای به گوش او آویختند که بر آن نوشته شده بود: «این سر احمد بن نصر است که معتقد به خلق قرآن و نفی تشبیه خداوند نیست!»[۲]
معتزله که گرایشی افراطی به عقل دارند، قرآن کریم را حادث و مخلوق میدانستند و آن را از صفات باری تعالی میشمردند، ولی در برابر آنها، اشاعره به مخالفت برخاسته و قرآن را قدیم و غیر مخلوق دانستند. جرقههای این کشمکش که برخاسته از نظریه جبر یا تفویض بود، از اواخر حکومت امویان آغاز گردید و با پیدایش این دو مکتب کلامی در عصر عباسیان به اوج خود رسید. تا پیش از مأمون، حکمرانان عباسی گرایش شدید و تعصب بسیاری بر نظر اشاعره و جبرگرایی داشتند و معتزلیان را به شدت شکنجه و سرکوب میکردند. با به حکومت رسیدن مأمون، ورق برگشت و مخالفان معتزله و نظریه خلق قرآن با حربههای گوناگون از صحنه روزگار پاک میشدند! پس از مأمون نیز خلفای عباسی از او پیروی کردند و کسانی را که به عقاید معتزله پایبند نبودند، شکنجه میکردند یا از میان برمیداشتند.
هنگامی که متوکل به حکومت دست یافت، دوباره به عقاید اشاعره پیوست و این بار قربانیان این ماجرا، معتزلیان بودند! درگیر و دار این آشوبزدگیهای اعتقادی، امام هادی (علیه السّلام) پیشوای اندیشه اسلامی، وارد عرصه شد و با بدعت شمردن این بحثها، خط سیر مکتب ناب اسلامی را برای پیروان خود ترسیم کرد. ایشان بریای تنویر اذهان پیروان خود در بغداد نوشت: «به نام خداوند بخشنده مهربان. پروردگار ما را از فتنههای این روزگار در پناه دارد که در این صورت بزرگترین مرحمت را در برابر ما به انجام رسانیده است که در غیر آن، چیزی جز نابودی و بدبختی دستاورد کسی نخواهد شد. نظر من درباره جدالی که بر سر [مخلوق بودن یا نبودن] قرآن در گرفته، این است که آن بدعتی بیش نیست که در گناه این بدعت پرسش کننده و پاسخ دهنده، هر دو یکسانند؛ چرا که برای پرسش کننده سودی در بر نخواهد داشت [و به واقع آن دست نمییابد] و برای پاسخ دهنده نیز جز رنجی ناشی از طرح موضوعی که از فهم و درک او خارج است، باقی نخواهد ماند. همانا خالقی جز خدا وجود ندارد و جز او، همه آفریدگانش هستند. قرآن نیز کلام خداوند بزرگ است. پس از پیش خودتان بر آن نامی قرار ندهید که از گمراهان خواهید بود و خداوند شما و ما را در شمار افراد این آیه قرار دهد که فرمود: «آنان کسانی هستند که در نهان از خدای خویش میترسند و از روز جزا سخت در وحشتند»[۳].
و اینگونه شیعیان را از آشفتگی فکری بیرون آوردند.[۴] این پرسش پیشتر نیز از امامان پرسیده شده بود و امام رضا (علیه السّلام) قاطعانه پاسخ داد: «قرآن کلام خداست، همین و بس!»[۵] بدین ترتیب، امام با تبیین موضعی اصولی و روشنگرانه در این بحث، شیعیان را از کاوش در اینگونه بحث و جدلهایی که ثمرهای در بر ندارد، بر حذر داشته و نظر خود را بیان کردهاند.
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی امام هادی علیه السلام؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: محمدهادی یدالله پور
[۱]. طبری، تاریخ طبری، ج ۹، ص ۱۳۴٫
[۲]. سیوطی، تاریخ الخلفا، ص ۳۸۴٫
[۳]. انبیاء، آیه ۴۹٫
[۴]. صدوق، التوحید، ص ۲۲۳٫
[۵]. همان.
پاسخ دهید