بخشی از عقلانیت یا آگاهی که در ادراک جمعی جامعه فعلیت یافته، فهم عرفی یا زیست جهان مشترک آدمیان را تشکیل میدهد. فهم عرفی گاه عقل عرفی نیز نامیده میشود؟
توجه به محدودیتهای عقل ابزاری در شرایطی که وحی و عقل متافیزیکی موقعیت فرهنگی و اجتماعی خود را از دست داده بودند، موجب شد تا عقل ابزاری، نیازهای خود را از منبع معرفتی دیگر یعنی عقل یا فهم عرفی تأمین کند، بدین ترتیب علم ابزاری بهطور رسمی زیر پوشش چیزی قرار گرفته که از آن با عناوین مختلفی نظیر عرف، پارادایم[۱] جامعه علمی و زیست جهان[۲] و سنت از آن یاد میشود. در شرایطی که مرجعیت و اعتبار مراتب عالی عقل، دستخوش تردید و یا انکار قرار گرفته باشد، عوامل تعیین کننده عرف به محدوده عوامل اجتماعی و سیاسی تقلیل مییابند و در این حال، همین عوامل، گزارههای بنیادینی را که در حکم تار و پود عقل و علم ابزاری هستند تعین میبخشند. یعنی عقلانیت و علم ابزاری تنها وسیله و ابزار قدرت نیست، بلکه محصول آن نیز هست.
عقلانیت ابزاری تا زمانی که فاصله بین خود و عقل عرفی را حفظ میکرد، در حقیقت میکوشید تا آخرین شعلههای روشن گری[۳] دنیای مدرن را حفظ کند، زیرا در این حال به رغم غیرعلمی خواندن گزارههای ارزشی یا متافیزیکی، از مدعیات قرن نوزدهم دست کشیده بود، اما در محدوده گزارههای آزمونپذیر، مدعی شناخت حقیقت بود.
پس از آن که فاصله عقل ابزاری و آنچه علم و دانش تجربی خوانده میشد با عقل عرفی برداشته شد و نقش بنیادین گزارههای غیرتجربی در ساختار دانش تجربی مشخص شد، نقش ابزاری دانش تجربی، بیش از گذشته آشکار گردید و هویت معرفتی و جهانشناختی آن بهطور کامل در معرض تردید و انکار قرار گرفت.[۴] از اینجا است که توجه به وحی و مفهوم متعالی و قدسی آن بیش از گذشته در دستور کار فیلسوفان علم قرار گرفت.
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:عبدالحمید آکوچکیان/پرسش وپاسخ دانشجویی
[۱] – پارادایم، اصطلاح تامس کوهن است.
[۲] – زیست جهان، اصطلاح هابرماس است.
[۳] – روشنگری: نهضتى فکرى در قرن هیجدهم بود که با زیر سؤال بردن اصول و ارزش هاى سنتى، بر نقش فرد، عقلگرایى و روش تجربى در علم تأکید مى ورزد.
[۴] – برای مطالعه بیشتر ر.ک: حمید پارسانیا، از عقل قدسی تا عقل ابزاری، (parsania.net).
پاسخ دهید