اولین شب از مراسم احیاء لیالی قدر (شب ۱۹ ماه مبارک رمضان) بامداد روز دوشنبه مورخ ۱۴ خرداد ماه ۱۳۹۷ در مسجد جامع ازگل با سخنرانی حضرت «آیت الله صدیقی» برگزار گردید که مشروح این جلسه تقدیم می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِین طَبِیبِنَا حَبِیبِنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّه مَوْلَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحْبَتَهُ وَ نُصْرَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ»
محضر امام زمان ارواحنا فداه و شما شب زنده داران، صاحب دلان، فاجعه ی دردناک شکافته شدن فرق مولی الموحدین، امیرالمؤمنین علیه السلام را تسلیت عرض می کنم.
ارزش شب قدر
در این شب های بسیار پُربرکت، تذکّر مطالبی به خواستِ خدا مفید خواهد بود، یکی از احتمالات در مسئله ی قدر، ارزش است، شب قدر شب احراز ارزش هایی است که انسان با آن ها ارزش پیدا می کند، ما عمر باخته ایم، ما جوانی سوزانده ایم، ما فرصت ها از دست داده ایم، حال اگر بنا باشد به عالم آخرت منتقل شویم، چیزی نداریم و دستمان خالی است، خدای متعال این شب قدر را قرار داده است تا کسانی که یک عمر وقتشان را به غفلت گذراندند و به فکر سفر آخرت نبودند و در سیر الی الله دستی بر آتش نداشتند، به این ها بگوید که یک شب بیدار شو و دولت بگیر.
امشب شبی است که می توانی سرمایه دار شود، می توانی ارزش زیادی به دست آوری، گنج قرب الهی، گنج وصال با خدای متعال، گنج تَخلّق به اخلاق الله، گنج طهارت و تزکیه ی نفس، اگر یک شبِ تو شب باشد و آمادگی داشته باشی، خدای متعال در یک شب سرمایه ی هزار ماه را به شما عنایت می کند.
چه کنیم که با ارزش شویم؟
چه کنیم که ارزش دار شویم؟ خدای متعال به ما اعتبار دهد، آبرو دهد، ما را قبول کند، ما را بپذیرد، ما را تحویلمان بگیرد…
توبه
قدم اول توبه است، «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»[۲] از همه ی گناهان، صغیر و کبیر، گناه صغیر ندارد، در مقایسه گناه صغیره و کبیره گفته می شود، وگرنه گناه سقوط است، گناه از چشم خدای متعال افتادن است، گناه حجاب است، در این شب باید ابتدا یک نگاهی به گذشته های خودمان کنیم، آنچه کلّی و جزئی از خطاهای خودمان به یاد می آوریم در پیشگاه خدای متعال اقرار کنیم، هنوز که دادگاه عدل الهی پیش نیامده است، اگر مجرمی خودش را معرفی و اقرار کند، موجب تخفیف و یا عفو است، ما با پای خودمان آمده ایم، به خانه ی تو آمده ایم، از وضع خودمان خبر داریم، آمده ایم بگوییم: «الهی العَفو» «الهی العَفو» «الهی العَفو»، واقعا باید حالمان اینطور باشد.
خدایا! خجل هستم، خدایا سر افکنده هستم، جز عفو و گذشت تو، هیچ راهی برای من باقی نمانده است، آمده ام عذر خواهی کنم، پشیمانم، گذشته ها گذشته است، دیگر بر نمی گردد، ولی لطف تو بسیار زیاد است…
رجوع به معصومین علیهم السلام
نکته ی دوم: مراجعه ی به رسول الله است، «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّـهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّـهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا»[۳] اگر ورشکسته شدید، اگر درمانده شدید، اگر نَفسِتان شما را بیچاره کرده، اگر عمرتان آب شده، می دانید سرمایه کجاست؟ می دانید چه کسی گنج ها و خزائن ما را در وجود خود دارد؟ آن شخص خلیفه ی ما پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم است، و ائمه ی ما علیهم السلام، همه همان ظرفیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را دارند، قرآن کریم ما را به آن سرمایه دار راهنمایی کرده است، « جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّـهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ» به پیامبرتان دل بدهید، دامن رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را بگیرید.
پیغمبر امشب داغدار است، صاحب عزاست، بروید و هم تسلیت بگویید، هم بگویید: «یَآ أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ»[۴]، به فرزندشان، آخرین ذخیره ی الهی که شب قدر شب نزول ملائکه به قلب مبارک امام زمان ارواحنا فداه است، عَرضه بداریم: یا اباصالح المهدی، یا بقیه الله، اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ استغفار ما مثل خودِ ماست، ارزشی ندارد، عبادت من هم ارزش ندارد، استغفار من هم ارزش ندارد، یا رسول الله شما بیا و واسطه شو، امام زمان! شما بخاطر مادرتان حضرت زهرا سلام الله علیها واسطه شوید، شما شفاعت کنید خدا ما را ببخشد.
تَبَعیّت
نکته ی سوم؛ تبعیت است، دو مرحله ی قبلی تخلیه بود، «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ»[۵] اگر راست می گویید و خدای متعال را دوست می دارید، آدرس خدای متعال را پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم و رهبران دینی دارند، از این ها تبعیت کنید، مسلمانِ شعاری نباشید، مسلمانِ عملی باشید، مؤمن باشید، پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمده است، شریعت آورده است، حلال و حرام آورده است، «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی» از پیامبرتان تبعیت کنید، یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ تا محبوب خدای متعال شوید، اعتبار پیدا کنید تا خدای متعال دوستتان بدارد.
انجام دادنِ کارهای خوب
دیگر از اموری که به انسان اعتبار می دهد، ارزش می دهد، بی ارزشی و بی اعتباری انسان را به اعتبار و وجاهت تبدیل می کند، «إنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ»[۶] تا بحال بد کردی، بس است دیگر، «أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ»[۷] آیا بس نیست؟ من منتظر شما هستم، «لو علم المذنبون من عبادی کیف اشتیاقی الیهم لماتوا شوقاً» خدای متعال می فرماید که اگر بندگان گنهکارِ من خبر داشتند که من چگونه چشم به راه آن ها هستم، انتظار آن ها را می کشم، از شوق شان می مُردند.
خدایا گنهکارم، آمده ام، آمده ام که قرآن به سر بگیرم، آمده ایم که به أسماء جلال و جمالت قسم بدهم، آمده ام که در جمع دل شکسته ها بگویم: من خودم را با بقیه دَرهَم کردم، لطفا دَرهَم بخر… «إنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ»
اکسیر اعظم؛ ولایت
گنج دیگری که امشب می توانیم با فضل الهی بر سر سفره ی امام زمان ارواحنا فداه که صاحب لیالی قدر است بدست بیاوریم، پرونده ی عمل یک سال ما را آقا جانمان مرور می کند، من چه جوابی دارم؟ اما آقای ما کریم است، ان شاء الله امشب به ما اکسیر محبّت شان را بدهند، آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند، «حُبُّ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلَامُ حَسَنَهٌ، لَا یَضُرُّ مَعَهَا سَیِّئَهٌ، وَ بُغْضُهُ سَیِّئَهٌ لَا تَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَه»[۸] نمی دانید که عشق امیرالمؤمنین علیه السلام چه می کند، حُبّ حسین است چه ها می کند، از خدا محبّت بخواهید، «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَىٰ»[۹] اکسیر است، اکسیر اعظم است، تمام بدی ها را آب می کند.
نهایتاً مهم ترین ارزش و اعتبار که تمام ارزش ها با او اعتبار پیدا می کند و بدون او خدای عزوجل هیچ چیزی را از ما نمی خرد، ولایت است.
ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و اولاد طاهر ایشان علیهم السلام، یعنی عشق به حاکمیّت امیرالمؤمنین علیه السلام، که حاکمیت شخص نیست، حضرت علی علیه السلام مظهر خدای عزوجل است، یازده فرزند امیرالمؤمنین علیه السلام را خدای عزوجل زمامدارِ عالَم قرار داده است، اما غاصبین به غصب حق آن ها را بُردند و امامان ما از این حق محروم بودند، الان هم امام زمان ارواحنا فداه ما منتظر ماست.
ویژگی های امامِ راحل
و آنچه را که امام راحل، که امشب شبِ رحلت ایشان است، توفیق بی سابقه ای خدای متعال به او داد، پرچم امیرالمؤمنین علیه السلام را بدست گرفت، چهار دهه است که مردم ما استقامت کرده اند، زیر این پرچم خون جوان هایشان را داده اند، و امروز مرز تشیّع از مرز ایران عبور کرده است، آفریقا را در نوردیده است، در نیجریه دلداده های امیرالمؤمنین علیه السلام میلیون ها کشته می دهند، و راه را برای آمدن امام زمان ارواحنا فداه هموار می کنند.
امام ما مظهر دین بود، مظهر قرآن بود، عارف بود، خداترس بود، اسلام شناس بود، حکیم بود، فقیه بود، اهل سَحر بود، اهل ناله بود، اهل توسل بود، سینه سوخته ی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود، به اندازه ی یک سر سوزن انانیّت نداشت، حبّ فی الله و بغض فی الله در وجود امام در اوج قرار داده شده بود.
ایشان می فرمودند: حفظ نظام از اوجب واجبات است، این از نماز واجب تر است، از توبه واجب تر است، از همه چیز واجب تر است که نگذاریم خون شهیدان مان پایمال شود.
شهدا برای بازی های سیاسی شهید نشده اند، شهدا برای حاکمیّت دین شهید شدند، اگر حمایت از نظام و ولایت از اوجب واجبات است، مقابله ی با آن هم بدترین منکر در زیر این آسمان است.
درد و دل با امام زمان ارواحنا فداه
لذا امشب هر کسی امامت امیرالمؤمنین علیه السلام، حکومت حضرت مهدی ارواحنا فداه برای او مهم است، دعا کند که خدا آنچه به ما داده است را نگیرد، ان شاء الله نگاه داریم تا آقایمان بیاید، می گویند ظهور نزدیک است، می گویند ان شاء الله می آید، یا ایها العزیز…
«یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ»[۱۰] آقا جانم، یک عده بیچاره به امید شما اینجا جمع شده اند، «یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ» آقا گرفتارم، آقا مضطر هستم، آقا نگران عاقبت خود هستم، آقا دلشوره ی جوانان را دارم، آقا مملکتِ ما مبتلا به مصیبت های سوء تدبیر است، گرانی است، رکود است، تعطیلی کارگاه های تولیدی است، توسعه ی بیکاری است، امام زمان! به چه کسی بگوییم؟ سراغ دشمن برویم؟ دشمن این بلا را سر ما آورده است، «یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَهٍ مُزْجَاهٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ» آقا ما کم آورده ایم، اما ای پسر پیامبر! شما که کم نمی آورید، «کیل» ما را پر کنید، ظرف ما خالی است، «فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ»[۱۱]
باطنِ شب قدر
باطن شب قدر حضرت زهرا سلام الله علیها است، سال هاست ما در کنار شما، در این شب ها گوشه ی چادر خاکیِ حضرت فاطمه سلام الله علیها را می گیریم.
بی بی جان، فاطمه جان، شما زخم هایت را به امیرالمؤمنین علیه السلام نشان ندادید، تا آنجا که ممکن بود نگذاشت امیرالمؤمنین علیه السلام زخم ها را ببیند، وقتی هم به شهادت رسید، یا مستقیم فرمود و یا پیام داد، علی جان! من خودم را شسته ام، لباس هایم را عوض کرده ام. علی جان! مرا شبانه غسل بده، علی جان! مرا از زیر لباس غسل بده.
نمی دانم امشب بر امام حسن علیه السلام خیلی سخت گذشت، یا شبی که بدن نحیف مادرشان را با پدرشان غریبانه غسل می دادند.
فرق شکافته بود، نمی دانم امام حسن علیه السلام چگونه او را غسل داد، اما ناگهان دیدند امیرالمؤمنین علیه السلام هنگام غسل دادن حضرت فاطمه سلام الله علیها بلند گریه کرد، یا علی! شما که کوه صبر هستید، فرمود دستم به بازوی فاطمه خورد.
یا امیرالمؤمنین! دست شما به یک زخم رسید و اینگونه بی قرار شدید، امان از دل زینب…
آمد کنار گودیِ قتلگاه، دید حسین او سر ندارد، انگشت و انگشتر ندارد، می خواهد برادرش را ببوسد و خداحافظی کند، می بیند همه جای این بدن زخم است، یک جای سالم برای بوسیدن ندارد، می گویند لب به روی رگ های بریده گذاشت…
چون چاره نیست می روم و می گذارمت ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت
من مضطر هستم، من خیلی خودم را بیچاره می دانم، خودم بودم که خودم را بیچاره کردم، به پناه آمده ام، لذا می خواهم از آن کسی که هیچ کس او را رد نمی کند سراغی بگیرم، و آن هم شش ماهه ی امام حسین علیه السلام است…
بدن نازنین حضرت علی اصغر علیه السلام زیاد زخم نداشت، اما تیر به گلوی نازک او زدند، مگر گلوی شش ماهه چقدر طاقت دارد؟ این بود که گوش تا گوش بریده شد…
ساعَدَ اللّه قَلبَکَ یا بَقیهَ اللّهِ
[۱] سوره مبارکه ی طه آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] سوره ی مبارکه ی بقره، آیه ی ۲۲۲
[۳] سوره ی مبارکه ی نساء، آیه ی ۶۴
[۴] سوره ی مبارکه ی یوسف، آیه ی ۹۷
[۵] سوره ی مبارکه ی آل عمران، آیه ی ۳۱
[۶] سوره ی مبارکه ی هود، آیه ی ۱۱۴
[۷] سوره ی مبارکه ی حدید، آیه ی ۱۶
[۸] ابن شاذان قمی، أبو الفضل سدیدالدین، الروضه فی فضائل أمیر المؤمنین علی بن أبیطالب(علیهما السلام)، محقق، مصحح، شکرچی، علی، ص ۲۸، قم، مکتبه الأمین، چاپ اول، ۱۴۲۳ق؛ علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحقّ و کشف الصدق، ص ۲۵۹، بیروت، دار الکتاب اللبنانی، چاپ اول، ۱۹۸۲م؛ أبو شجاع دیلمی همدانی، شیرویه بن شهردار، الفردوس بمأثور الخطاب، ج ۲، ص ۱۴۲، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
[۹] سوره ی مبارکه ی شوری، آیه ی ۲۳
[۱۰] سوره ی مبارکه ی یوسف، آیه ی ۸۸
[۱۱] سوره ی مبارکه ی یوسف، آیه ی ۸۸
پاسخ دهید