در این متن می خوانید:
      1. تسلیت فاجعه‌ی عظیم منا
      2. مقدّمه قرار دادن مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها برای رسیدن به تجلّی ولایت
      3. سربلند شدن حضرت ابراهیم از امتحانات الهی
      4. مرتبط بودن امامت با جهان اسلام
      5. کعبه قبله‌ی نمازگزاران
      6. حج مقدّمه‌ی تجلّی حاکمیّت حق
      7. تحمّل سختی‌ها برای رسیدن به مقدّمات
      8. پشت سرگذاشتن حضرت ابراهیم از سختی‌ها و رسیدن به مقامات الهی
      9. شروع شدن امامت در غدیر و ادامه‌‌دار بودن آن در زمان کنونی
      10. نابود کردن بت‌های کوچک و رسیدن به بت‌های بزرگ
      11. نابود شدن جمره‌ی وسطی و جمره‌ی صغری
      12. پشت سر گذاشتن مصایب و تحمّل سختی‌ها برای رسیدن به پرچم‌دار اصلی
      13. بخشیده شدن حاجی در میقات
      14. حر عاشورا تولّد یافته‌ی دامن سیّد الشّهداء
      15. تولّد دوباره‌ی حاجی در احرام
      16. درس گرفتن در عرفات
      17. عرفه مقدّمه‌ی جبهه‌ای شدن
      18. چشم‌پوشی از تمام علقه‌های مادی دنیا
      19. مقصد نهایی حجّاج رسیدن به خدای متعال
      20. سربلند شدن ابراهیم از امتحان الهی
      21. حدیثی درباره‌ی عریان محشور شدن مردم در قیامت
      22. فاجعه‌ی منا صحنه‌ی محشر بود

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏».[۱]

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الأَنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلینَ طَبِیبِ نُفوسِنَا شَفیعِ ذَُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهِ بَقِیَّهِ اللهِ فِی العَالَمین أَرواحُنَا وَ أَرواحُ مَن سِواهُ فِداه وَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَه وَ رَزَقَنَا الله صُحبَتَهُ وَ نُصرَتَه وَ الإستِشهَادَ بَینَ یَدَیه وَ اللََّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِم أَجمَعین».

«وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً»[۲]

44584_829

تسلیت فاجعه‌ی عظیم منا

این مصیبت بزرگ و فاجعه‌ی دردناک و این حادثه‌ی بی‌سابقه که الحق و الانصاف وجدان‌ها را آزرده کرده است، دل‌ها را مجروح ساخته است به محضر امام زمان که جان همه‌ی ما به قربان ایشان و به محضر نایب بزرگوار ایشان و شما در ماتم نشستگان تسلیت عرض می‌کنم.

مقدّمه قرار دادن مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها برای رسیدن به تجلّی ولایت

در این رابطه آنچه که می‌شود در این محضر به اذن الله و عون الله مطرح کرد این است که پروردگار متعال برای تجلّی ولایت خود در وجود حضرت آدم بلاها، مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها را بر اساس حکمت بالغه‌ی خود مقدّمه قرار داد.

44555_581

سربلند شدن حضرت ابراهیم از امتحانات الهی

 «وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ» خدا حضرت ابراهیم را به کلماتی، به امتحانات سختی مبتلا کرد. ابراهیم هم از همه‌ی جبهه‌ها و سنگرها و آزمون‌ها سربلند بیرون آمد. حادثه‌ی کعبه و مسئله‌ی امامت حضرت ابراهیم و تجلّی این امامت در کعبه و قربانی گرفتن و امتحانات سختی که مرتبط به کعبه و مکّه و منا و زمزم و صفا است دور از ذهن نیست.

مرتبط بودن امامت با جهان اسلام

وجود مقدّس حضرت سجّاد که آن مصایب و آن آلام را، آن داغ‌ها را و آن مصیبت‌هایی که «وَ عَظُمَتْ مُصِیبَتُکَ فِی السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ»[۳] آسمان‌ها تحمّل مصیبت کربلا را ندارد، تحمّل مصیبت عاشورا و کربلا برای زمین و آسمان گران است. بعد از گذراندن این مصیبت‌ها و این شدائد امام سجّاد که می‌خواهند خود را معرّفی کنند «أَنَا ابْنُ مَکَّهَ وَ مِنَى أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا»[۴] این امامت را مرتبط با این کانون اجتماع عظیم جهان اسلام معرّفی می‌کنند و امامت خود را سر این سفره که به دست خودشان گسترده شده است مطرح می‌فرمایند.

کعبه قبله‌ی نمازگزاران

لذا در به دری هاجر و تشنگی اسماعیل تازه به دنیا آمده، تحمّل غربت، تنهایی همه مقدّمه‌ی این بود که «رَبَّنا إِنِّی أَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاهَ»[۵] قبله‌ی نمازگزاران کعبه است. باطن کعبه امامت و ولایت است وقتی این مقدّمات فراهم می‌شود با تحمّل شدائد و امتحان دارای امتیاز حضرت ابراهیم کعبه بنا می‌شود، این کعبه قبله‌ی نمازگزاران است، قبل از این‌که نماز واجب شود خدا قبله‌ی خود را مشخّص می‌کند، کانون پیام توحید را بابد ابراهیم بسازد.

44587_779

حج مقدّمه‌ی تجلّی حاکمیّت حق

 «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعیلُ»‏[۶] ظاهر این بنا قبله‌ی برای نماز ظاهری است، ولی وقتی ساخته می‌شود حضرت ابراهیم مأموریّت الهی دارد که اذان حج بگوید «أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ»[۷] اعلان حج کن -نمی‌گوید به سوی کعبه بیایم- خدای متعال می‌فرماید: حج مقدّمه‌ی حضور مردم در محضر آن کسی است که کعبه را بنا کرده است، آن کسی است که باید کعبه را حفاظت کند. آن کسی است که مردم را به سوی کعبه باید جهت بدهد، آن کسی است که نباید بگذارد بتی کنار کعبه بماند «وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ» حج مقدّمه‌ی تجلّی حاکمیّت حق است، رهبری توحیدی رهبر نشان‌دار از جانب پروردگار علیّ عزّت است.

تحمّل سختی‌ها برای رسیدن به مقدّمات

لذا هم در مقدّمات خود در به دری لازم دارد، تحمّل تشنگی لازم دارد، تحمّل غربت لازم دارد، در کنار آن حرکت به سوی قربانگاه و «یا بُنَیَّ إِنِّی أَرى‏ فِی الْمَنامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ …‏ قالَ یا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنی‏ إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرینَ‏»[۸] حضرت ابراهیم باید تبر به دست بگیرد و در برابر دنیایی از شرارت و خباثت و قساوت یک تنه به عنوان مأمور الهی از هیچ خطری نهراسد، بت‌ها را بشکند تا بتواند فطرت‌های خفته را بیدار کند.

پشت سرگذاشتن حضرت ابراهیم از سختی‌ها و رسیدن به مقامات الهی

در ارتباط با این بت‌شکنی آتش بی‌سابقه‌ای باید برای آن روشن شود، ولی نه باکی از در به دری زن و فرزند خود دارد، نه از سوختن در آتش هراسی به خود راه داد، او را در منجنیقی در میان آتش سوزان بی‌سابقه پرتاب کردند و آن‌گاه جوان رشید خود را در قربانگاه کارد به گلوی او می‌گذارد، وقتی این محنت‌ها، این امتحانات سختی که تک تک آن را محاسبه کنید فوق عقول عقلای عالم است که بتوانند به فرمان حق تعالی زن خود را به بیابان بگذارند، کودک نوزاد که تنها چراغی است که در سنین پیری در زندگی او روشن شده است، در یک محیط که بیابان سوزانی است بگذارد که نه سایه‌ای، نه پناهی، نه آبی، نه انیسی و نه مونسی دارد. این سختی‌ها به خاطر«فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً»[۹] بود.

شروع شدن امامت در غدیر و ادامه‌‌دار بودن آن در زمان کنونی

این امامت در غدیر شعله گرفت و بار دیگر تجدید عهدی بود که خدا با بندگان خود بست و غدیر هم قربانی‌ها گرفت و در ادامه این قربانیان و این محنت‌ها و سختی‌ها همچنان ادامه دارد، ولی اوج سختی‌ها از زمانی شروع شد که ابراهیم زمان، امام راحل تبری به دست گرفت و بت امریکا را خرد کرد و هم شعار خود را داد و هم شعور مردم را تعمیق کرد که امریکا نمی‌تواند هیچ غلطی کند.

نابود کردن بت‌های کوچک و رسیدن به بت‌های بزرگ

این سنگ‌هایی که حاجی‌ها در سه جبهه می‌جنگند، هر سه جبهه‌ای که ما گرفتار این جنگ‌های نیابتی و این رذالت‌ها و پستی‌های آل سعود و مأمورین آن‌ها هستیم، این‌ها بت‌های کوچکی هستند. اوّل باید بت بزرگ را زد، اوّل آن جمره‌ی کبری که بت بزرگ است، او شیطان بزرگ است، اوّل باید او را رمی کرد، اگر او کوبیده شود این‌ها رفتند، او این‌ها را نگه داشته است. آن‌ها این جنایت‌هایی که انجام می‌دهند داعش تربیت می‌کنند، طالبان تربیت می‌کنند، القاعده می‌سازند، جنایت‌ها هولناک حرمله و شمر و ابن زیاد و عمر سعد را به نمایش می‌گذارند و همه‌ی حوادثی که از جنایات علیه پیامبر و دودمان ایشان در تاریخ رای ما نقل شده است که بدن‌های مطهر و ابدان طاهر فرزند پیغمبر را زیر سم اسب‌ها خرد کردند؛ این جنایات هولناکی که ما امروز از آن‌ها می‌بینیم یقین می‌کنیم که همه‌ی آن مسائل در تاریخ درست بوده است بلکه حق مطلب ادا نشده است، همه‌ی جنایت بازگو نشده است.

????? ???????? ??????????? ????? ???

نابود شدن جمره‌ی وسطی و جمره‌ی صغری

لذا با اهتزاز پرچم غدیر در ایران و ضربه خوردن بت بزرگ و رمی دلدادگان به کانون توحید به شیطان بزرگ این جنایت‌ها تشدید شده است و این پادشاهان منطقه و این کشورهایی که یک روزگاری آن‌ها کشورهای بزرگی بودند، به تدریج تجزیه شدند و در هر جا یک بت دست نشانده‌ای آن شیطان بزرگ گذاشت، آن‌ها جمره‌ی وسطی و جمره‌ی صغری هستند، اراده‌ای هم از خود ندارند.

پشت سر گذاشتن مصایب و تحمّل سختی‌ها برای رسیدن به پرچم‌دار اصلی

 لکن اگر بنا باشد فرزند رسول اکرم، وصیّ امیر المؤمنین سیّد الاوصیاء، امام زمان تشریف بیاورند قبلاً مسلم خود را فرستادند، نایب خود را فرستادند، مردم باید با نایب امام زمان بیعت کنند و در این بیعت صداقت نشان دهند، مردانگی نشان دهند. در کنار این مسئله اگر بخواهد تجلّی ولایت در سراسر جهان عملی شود و حکومت الهی با پرچمداری امام زمان جهان را بگیرد، بدانید که امتحان‌ها و فتنه‌هایی که تاکنون واقع شده است باید بیشتر از این‌ها را منتظر بود و این مصیبت‌ها را باید تحمّل کرد، نایب امام زمان ما (اروحنا فداهما) بعد از امتحانات سخت و تحمّل صبرها می‌تواند پرچم را به پرچم‌دار اصلی برساند.

بخشیده شدن حاجی در میقات

این یک مقدّمه‌ای بود، حال در ارتباط با این فاجعه‌ی عظما که در ظاهر آل سعود مقصّر است، آل سعود در خون پاکترین انسان‌ها زیر این آسمان مقصّر هستند. وقتی یک حاجی از خانه‌ی خود حرکت می‌کند بر حسب روایات بخشیده می‌شود، ملائکه او را همراهی می‌کنند، وقتی به میقات می‌رسد، در میقات دو ملک دست به شانه‌های او می‌گذارند و می‌گویند زندگی را از نو آغاز کن، خدای متعال پرونده‌ی قبلی تو را پاک کرد و تولّد جدیدی پیدا کردی. تاکنون یک انسانی بودی که آلودگی‌هایی داشتی، نواقصی داشتی، حجاب‌هایی داشتی، غبارهایی داشتی، خدا تو را نور کرد، حالا یک موجود جدیدی شدی.

حر عاشورا تولّد یافته‌ی دامن سیّد الشّهداء

همان‌گونه که حر در عاشورا حر گذشته نبود، حر عاشورا تولّد یافته‌ی در دامن حضرت سیّد الشّهداء بود، او قماش امام حسین است، او جنس امام حسین است، او با کارهای قبلی مطلقا ارتباطی ندارد. همان‌گونه که فرزند حضرت نوح با حضرت نوح هیچ ارتباطی ندارد «إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ»[۱۰] حر امام حسین هم با سابقه‌ی خود هیچ ارتباطی ندارد، او دیگر فرزند حسین است، فرزند مکّه و منا است، بوی قداست‌ها را می‌دهد.

تولّد دوباره‌ی حاجی در احرام

حاجی در محل احرام وقتی با حال خوش خود گفت: «لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْکَ لَبَّیْکَ لَا شَرِیکَ لَکَ لَبَّیْکَ إِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَهَ لَکَ وَ الْمُلْکَ لَکَ لَا شَرِیکَ لَک‏»[۱۱] آن‌جا ملائکه گفتند تولّد جدیدی پیدا کردی، زندگی را از نو شروع کن. بعد طواف می‌رود، فرصتی نیست که من مسئله‌ی طواف و حسناتی که آن‌جا به دست آوردند، درجاتی که آن‌جا پیدا کردند، آبرویی که خدا آن‌جا به آن‌ها داده است تا چند هزار سال می‌توانند حاجت خود را از خدا بخواهند را بگویم، آن‌ها وارد حریم یار شدند، آن‌جا حضرت حق چیزی به خورد آن‌ها داد که از خانه سر به بیابان گذاشتند، عرفاتی شدند و در به در کوهای مشعر گردیدند، دارند لحظه‌شماری می‌کنند که قربانگاه ببینند، جبهه ببینند، در جبهه‌ی مقابله‌ با نفس اماره، مقابله‌ی با استکبار، مقابله‌ی با نفاق قرار است تمرین کنند، یک بار حمله نمی‌کنند، «خُذُوا حِذْرَکُمْ»[۱۲] است، یاد گرفتند که آن‌جا اردوگاه امام زمان است، تمرین ظهور می‌کنند، آن‌جا آمادگی برای حضور را در محشر را تمرین می‌کنند.

درس گرفتن در عرفات

در عرفات امتیازی نبود، همه کفن پوش بودند، همه سفید پوش بودند، همه بی‌رنگ بودند، معارفه کردند، اعتراف کردند، عرفان یافتند، خدا خود را در عمق جان آن‌ها نشان داد. به جمال الهی وصل شدند، به مشعر رفتند آن‌جا هم به ما درس‌ها آموختند که در این امر توافق برجام ما بدانیم سلاح منا را باید در مشعر جمع کنند، شبانه باید جمع کنند، باید دور از چشم اغیار جمع کنند، آن‌جا جریان استتار را باید رعایت کنند، اسرار خود را در منظر دشمن قرار ندهند، سلاح‌های خود را برمی‌گیرند، آماده می‌شوند تا بروند قتال کنند «قاتَلُوا وَ قُتِلُوا»[۱۳] هم بکشند و هم کشته شوند.

عرفه مقدّمه‌ی جبهه‌ای شدن

یک طرف قربانگاه است، یک طرف رمی جمرات است، حاجی چه عالمی دارد، هر سال این جریان که یک جریان نظامی است، یک جریان محشر است، یک جریان آخرتی است، یک جریان انقطاع از همه‌ی مظاهر و جاذبه‌های این عالم است، عرفات اوج است بعد از عرفات تعمیق ذخیره‌ها است، ولی همه مقدّمه‌ی این است که می‌خواهیم جبهه‌ای شویم، بسیجی امام زمان شویم، به آقای خود نشان دهیم که ما آمادگی داریم، هم می‌زنیم، هم می‌کشیم، هم به قربانگاه می‌رویم.

چشم‌پوشی از تمام علقه‌های مادی دنیا

آقا قرار است چه موقع بیایید که ما قربانی شما شویم، ما اسماعیل هستیم، ما این‌جا که گوسفند قربانی می‌کنیم این سنبل است، به این معنا است که ما از همه مظاهر و از همه‌ی تعلّقات خود را بالاتر کشیدیم، ما دیگر علقه‌ای غیر شما نداریم، ما همه‌ی تعلّقات این عالم را ذبح کردیم. حالا من هستم و شما، بیا من بی‌مایه را هم قبول کن، دست و پای من را ببند تا در اختیار شما باشم.

مقصد نهایی حجّاج رسیدن به خدای متعال

حجّاج ما تا آن مرحله رفتند، امّا قبل از آن‌که زحمتی برای آن‌ها پیش بیاید، در قربانگاه خیلی سخت است، حالا البتّه الآن بهتر است، ولی قدیم‌ قربانی کردن در رمی جمرات خیلی سخت بود، با این شوق، با این آمادگی «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ»[۱۴] این خروج از بیت مادی نیست، وقتی مقصد خدا است «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ»[۱۵] حاجی قصد خدا کرده است، وقتی مقصد خدا بود، مسیر هم خدا است، از اوّل به مقصد رسیده است، از اوّل در خط نور است، هر چه می‌شود، هر چه جلو می‌رود شدیدتر می‌شود. (خام بدم پخته شدم، سوختم) او باید به فنا برسد، طواف را از جایی که شروع می‌کند به همان‌جا ختم می‌کند. حج هم همین‌طور است «وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ»[۱۶] از بیت مظلم نفسانیّت خود، از بیت عالم کثرت خارج شد و به سوی وحدت مطلق، فنای مطلق حرکت کرد، به آن‌جا که رسید گویا خدای متعال فرمود: «وَ نادَیْناهُ أَنْ یا إِبْراهیمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا»[۱۷] بنا بود تو بچّه‌ی خود را قربانی کنی، تو این قصد را داشتی، ولی ما قصد تو را قبول کردیم، دیگر زحمت بریدن اوداج اربعه را به تو نمی‌دهیم، قربانی شما قبول شد، حاجی‌های ما «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا» را قبل از ذبح شنیدند «وَ نادَیْناهُ أَنْ یا إِبْراهیمُ».

سربلند شدن ابراهیم از امتحان الهی

یک نکته‌ای در ذهن من غلیان می‌کند که در محضر نایب امام زمان خود، مرجع بزرگ ما (روحی فداه) و علمای برجسته‌ای که در محضر آن‌ها هستیم «إِنَّا کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ» حضرت ابراهیم این فداکاری بی‌سابقه‌ی خارج از مرز عقل را، فوق عقل را انجام داد. هیچ فقیهی با تمهیداتی که عقل با شرع تطبیق دارد، بچّه‌ی بی‌گناه خود را بکشد؟ ولی در مکتب عشق این‌ها پذیرفته شده است، ابراهیم هیچ تردید و شکی نداشت و واقعاً بنا داشت بچّه‌ی خود را فدا کند، با دست خود اسماعیل زیبای خود را در خون او آغشته کند، امّا همین که دست و پای او را بست، «فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبینَ *‌ وَ نادَیْناهُ أَنْ یا إِبْراهیمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا إِنَّا کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ». ندا کردیم، نام اسماعیل را بردیم، او را نامدار کردیم، به او گفتیم ای ابراهیم! «قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیا إِنَّا کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ» این چه جزایی بود، این چه پاداشی بود، این چه هدیه‌ای بود که از خدا گرفت؟ آدم به جایی برسد خدا او را صدا بزند چیزی بالاتر از این وجود دارد «إِنَّا کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ».حدس ما این است آن‌ها هنوز به قربانگاه نرسیده، به رمی جمرات نرسیده خدا صداقت آن‌ها را دید و ندا کرد «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ * ارْجِعی‏ إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً».[۱۸]

44533_749

حدیثی درباره‌ی عریان محشور شدن مردم در قیامت

فاجعه‌ی عظیمی بود، من در فیلم‌ها نمی‌توانستم صحنه‌هایی را ببینم، چطور آن‌ها روی هم ریخته بودند، در یک حدیثی دارد که پیامبر خدا وارد شدند، دیدند دختر بزرگوار ایشان حضرت زهرا گریه می‌کنند. فرمودند: دخترم چرا گریه می‌کنی؟ عرضه داشت به یاد قیامت افتادم شما فرمودید: آن‌جا مردم عریان برمی‌خیزند که در دعای ابوحمزه هم دارد «أَبْکِی لِخُرُوجِی عَنْ قَبْرِی عُرْیَاناً … أَنْظُرُ مَرَّهً عَنْ یَمِینِی وَ أُخْرَى عَنْ شِمَالِی»[۱۹] حیای حضرت زهرا ایشان را به گریه درآورده بود که یک چنین حادثه‌ای چگونه اتّفاق می‌افتد. وجود نازنین پیغمبر خدا فرمودند: دخترم آن‌جا کسی به کسی نیست، «لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنیه‏‌ِ»[۲۰] هر کس وای خود را دارد، کسی به کسی نیست.

فاجعه‌ی منا صحنه‌ی محشر بود

خدا می‌داند در آن‌جا صحنه‌ی محشر بود، کسی به کسی نبود، همه تشنه، همه خسته، همه نفس زنان، امّا حکومت سعودی تحت فرمان امریکا، در یک جنگ نیابتی در یمن، در سوریه، در عراق این همه خون خورده و خسته نشده است، مأمورین تماشا می‌کردند، یک آبی به آن‌ها نپاشیدند، آن‌ها جان دادند امّا تشنه و غریب جان دادند. من عرض می‌کنم ای حاجیان عزیز ما خوشا به حال شما در چه مرحله‌ای از حج شما رفتید و قربانی شدید و خدا شما را به حضور پذیرفت، تشنه بودید کسی جرعه‌ی آبی به شما نداد، امّا بچّه‌های شما تشنه نبودند.


 

[۱]– سوره‌ی طه، آیه ۲۵ تا ۲۸٫

[۲]– سوره‌ی بقره، آیه ۱۲۴٫

[۳]– بحار الأنوار، ج ‏۹۸، ص ۲۹۴٫

[۴]– همان، ج ۴۵، ص ۱۳۸٫

[۵]– سوره‌ی ابراهیم، آیه ۳۷٫

[۶]– سوره‌ی بقره، آیه ۱۲۷٫

[۷]– سوره‌ی حج، آیه ۲۷٫

[۸]– سوره‌ی صافات، آیه ۱۰۲٫

[۹]– سوره‌ی بقره، آیه ۱۲۴٫

[۱۰]– سوره‌ی هود، آیه ۴۶٫

[۱۱]-الکافی، ج ‏۴، ص ۲۵۰٫

[۱۲]– سوره‌ی نساء، آیه ۷۱٫

[۱۳]– سوره‌ی آل عمران، آیه ۱۹۵٫

[۱۴]– سوره‌ی نساء، آیه ۱۰۰٫

[۱۵]– سوره‌ی حدید، آیه ۳٫

[۱۶]– سوره‌ی نساء، آیه ۱۰۰٫

[۱۷]– سوره‌ی صافات، آیات ۱۰۴ و ۱۰۵٫

[۱۸]– سوره‌ی فجر، آیات ۲۷ و ۲۸٫

[۱۹]– بحار الأنوار، ج ‏۹۵، ص ۸۹٫

[۲۰]– سوره‌ی عبس، آیه ۳۷٫