بدان که قوّهی عملیه در نفس انسانیه، کافرمای بدن جسمانی است در رسیدن به اوج سعادت و کمال، ناچار است که مراتب چهارگانه که خواهیم شرح داد به سیر و حرکت معنویه عبور نموده تا از حضیض نقص حیوانیت، به ذروهی عُلیای انسانیت نائل و برخوردار شود.
مرتبهی اولی که او را «تجلیه» خوانند، آن است که نفس، قوی و اعضای بدن را به مراقبت کامله در تحت انقیاد و اطاعت احکام شرع و نوامیس الهیه وارد نموده که اطاعت اوامر و اجتناب از منهیّات شرعیه را به نحو اَکمل نماید، تا پاکی صوری و طهارت ظاهریه در بدن نمایان شود؛ و در نفس هم رفته رفته خوی انقیاد و ملکهی تسلیم برای ارادهی حق، متحقّق گردد. و برای حصول این مرتبه، علم فقه بر طبق طریقهی حقّهی جعفریه، کافی و به نحو اکمل عهدهدار این امر است.
مرتبهی ثانیه که آن را «تخلیه» نامند، آن است که نفس به مضارّ و مفاسد اجتماعی و انفرادی اخلاق رذیله و خویهای پلید آگاهی یابد؛ و به تدبّر در عواقب وخیم آنها در دنیا و عقبی، بر طبق دساتیر مقرّرهی در فن علم اخلاق، آن صفات ناپسند را از خود دور و محو نماید (همچون کبر و حسد و حرص و شهوت و بدبینی به خلق و خودخواهی و باقی صفات رذیله که در کتب اخلاق ثبت است.)
و این کار در معالجات روحانی و طبّ الهی، همچون خوردن مُسهلات و داروها است برای رفع اخلاط فاسده در معالجهی جسمانی و طب طبیعی.
مرتبهی ثالثه که آن را «تحلیه» نامند، آن بود که پس از حصول تخیله و رفع موانع، خود را به زیور اخلاق نیک و خویهای پسندیده که در نظام اجتماع و فرد تأثیر به سزا و عمیق دارند، آراسته کند. و این خود پاکیزگی باطن و طهارت معنویه است که تا این معنی حاصل و محقّق نشود، آدمی در باطن، آلوده و نجس خواهد بود؛ هر چند که ظاهر بدن، محکوم به پاکی ظاهری است.
و این کار در طب روحی و معالجهی نفس، مانند غذا و استعمال دوای مقوّی است که برای تولید نیرو و قوّت در بدن در طب جسمانی به کار میبرند.
و پس از حصول و تحقّق مراتب سهگانهی فوق، از برکت صفا و پاکی روح، در نهاد آدمی جاذبهی محبّت به حضرت حق پیدا گردد که تولید آن، از مجذوب شدن قهری است به عالم حقیقت، و سیر شدن از عالم مجازی که عرصهی ناپایدار ممکنات است. و رفته رفته محبّت شدّت نماید و اشتعال و افروختگی در روح عیان گردد و از خود بیخود و بیخبر شود. و این مقام را که مرتبهی چهارم از کمال قوّهی عملیه است، «فناء» گویند.
منبع: کتاب پندهای آسمانی، صص ۱۴۴-۱۴۶
پاسخ دهید