چطور بچّه ها را به سمت نماز تشویق و ترغیب کنیم و چطور آموزه های دینی را به آن ها انتقال بدهیم و همچنین در خاطرم هست و در این یادداشت ها چکیده ای از آن ها را آورده ام که حدیثی را از امام باقر علیه السّلام خواندید که در سه سالگی به بچّه ها کلمه ی “لا اله الا الله“ را یاد بدهیم [و دقیقا در آن حدیث آمده بود که در] سه سال و هفت ماه و بیست روز [این کار را انجام بدهید].
هم در آن روز و هم الان در ذهن من این سوال پدید آمد که چرا این قدر دقیق به روی روزها و سال ها و ماه ها تاکید شده است؟ اگر وقت شد در این مورد توضیح بدهید. بعد در ادامه ی حدیث آمده است که “محمدً رسول الله“ را به آنها یاد دهید و چهار ساله که شدند هفت بار “صلی الله محمد و آله“ بگویند؛ ساله که شدند، دست راست و چپ را به آنها یاد بدهیم و این که رو به قبله سجده کنند. شش ساله که شدند، رکوع و سجده را به آن ها یاد بدهیم و از آنها بخواهیم [که آن را انجام دهند]. هفت ساله که شدند، هر مقدار از وضو و نماز را که توانستند انجام دهند و در نه سالگی نماز را کامل بخوانند.
استاد تراشیون: شما در ضمن اینکه مسائل را بیان کردید، یک سوال را هم مطرح فرمودید که چرا این قدر دقیق [به روز ها اشاره شده است]؟ مثلا سه سال و هفت ماه و بیست روز، یا سه سال تمام و یا وقتی که پنج سال آن ها تمام شد، چرا این پنج سال و نیم نباشد؟ آن چیزی که مشخص است، این است که بالاخره در این ها حکمت هایی وجود دارد که معمولا حکمت را کسی می داند که آن را ترسیم می کند و چون در آن موقع پرسشی از اهل بیت علیهم السلام نشده است، ما نیز متاسفانه از این بخش از علم اهل بیت علیهم السلام محروم هستیم.
من برا ی شما تشبیهی می کنم. من گاهی می گویم که این روایت برای بچّه های ما یک واکسینه ی معنوی است. همان طور که ما امروزه برای جسم فرزندانمان واکسینه ای داریم، مثلا دکتر می گوید که در دوّمین هفته از زندگی فرزند باید این واکسن به او تزریق شود، قطعا این کارشناس که هفته دوّم را برای زدن واکسن تجویز می کند، برای خودش به اندازه ی کافی دلایل منطقی دارد. شاید وقتی از پدر و مادرهایی که در آن زمان خاص این واکسن را به فرزندانشان تزریق می کنند، سوال کنیم که چرا این واکسن را در این روز از زندگی فرزندتان تزریق می کنید، آنها در جواب بگویند که نمی دانیم! ما به دکتر اعتماد داریم. حتما دلیلی داشته است که گفته اند. در این زمینه نیز همین طور است.
من گاهی اوقات در رابطه با این روایات تعبیری را که به کار می برم و آن این است که این روایات گنج است. اگر به شما بگویند که در نقطه ای از این کره خاکی گنجی جاسازی شده است و نشانی گنج را هم بدهند [که در آن نوشته شده باشد: اگر می خواهید] به این گنج برسید، باید هفت قدم بردارید و در هفتمین قدم ضربدری بکشید و آن جا را حفر کنید تا به گنج دست پیدا کنید، حالا اگر ما شش قدم برداریم و یا هشت قدم برداریم، خوب قطعا به آن گنجی که وجود دارد نمی رسیم؛ لذا باید والدین دقّت کنند.
یکی از برکاتی که ما در نظام جمهوری اسلامی ایران می بینیم، همین شناسنامه بچّه های ما است که وقتی به آن ورود پیدا می کنیم، علاوه بر تاریخ های شمسی، تاریخ قمری نیز در آن ثبت شده است. این ثبت تاریخ قمری خیلی می تواند در بخشی از تربیت دینی به ما کمک کند که ما بتوانیم این تاریخ ها را راحت تر به دست بیاوریم و بدون دغدغه از آن ها استفاده کنیم.
حالا به من اجازه بفرمایید تا مهارتی را به والدین یاد بدهم؛ چراکه گاهی اوقات والدین می گویند که ممکن است آن روز را فراموش کنیم؛ [امّا من در جواب به آن ها می گویم]: امروز با تکنولوژِی هایی که در اختیار ما است، راحت می شود مسائل را یادآوری کرد؛ مثلا شما روی تلفن همراه خود منویی به نام منوی یادآوری دارید و می توانید در آنجا برنامه های خود را تنظیم کنیم.
به والدینی که در این سن فرزند دارند، [توصیه می شود که] همین کار را انجام دهند. [به عنوان مثال] سه سال و هفت ماه و بیست روزگی فرزند خود را [روی گوشی] تنظیم کنند و آن را روی منوی یادآوری تلفن همراه خود ثبت کنند تا [تلفن همراه] همان روز موعود این پیام را به آن ها یادآوری کند و والدین نیز این تکرار ها را از فرزندان خود بخواهند تا او واکسینه شود.
اتفاقا در روایتی داریم که اگر اوّلین جمله ای که بچّه ها می گویند جمله “لا اله الا الله باشد“، شیطان نمی تواند در آن ها نفوذ کند. معلوم است که این اذکار می تواند یک خاصیّت های ویژه ای داشته باشد
من در پیامک ها دیدم که مردم درخواست کرده بودند این روایت مجدّداً بیان شود و شما هم آن را یادآوری کردید که در این باره از شما ممنون هستم. نکته ای که می خواهم بگویم این است که گاهی اوقات همین الفاظ و کلمات و رفتارهایی که ما از فرزندانمان در خواست می کنیم، باید بر اساس اصول خاصی باشد؛ مثلا شما می بینید که امام باقر علیه السّلام فرمودند: در پنج سالگی دست راست و چپ فرزندانتان را به آنها یاد بدهید. یعنی در این سن بچّه ها می توانند جهت یابی را یاد بگیرند؛ ولی این که چه طور آن را یاد بدهیم، خود این هنری می خواهد که ما باید در همین برنامه ها این مهارت را به والدین آموزش دهیم.
در واقع این طور نیست که بچّه را بنشانیم و به او بگوییم که این دست راست تو است و این هم دست چپ تو است؛ بلکه باید از یک سری اصول تربیتی، آموزشی استفاده کنیم تا آن ها این امور را یاد بگیرند. من می خواهم درباره این موضوع یکی، دو دقیقه صحبت کنم.
گاهی اوقات می بینیم که بعضی ها به سنّ بالا رسیده اند؛ امّا برای این که دست راست و چپ را بشناسند، باید درباره ی آن فکر کنند که کدام یک از آن ها دست راست است و کدامیک دست چپ است! چرا؟ چون از اوّل این آموزش صحیح نبوده است به همین علّت هم ذهن فرد نمی تواند آن را تداعی کند که کدامیک دست راست است و کدامیک دست چپ است. ما در این رابطه شیوه ای را خدمت شنوندگان عزیز عرض می کنیم. شما بیاید به دور دست راست فرزند خود یک ربان بپیچید. فقط این کار را انجام دهید و به این ربان هم هیچ کاری نداشته باشید و بگذارید تا چند روزی این ربان روی دستش بماند.
امّا هر چند وقت یک بار به او یادآوری کنید [و بگویید] که: مادرجان! آن دستی که دور آن ربان پیچییده شده است دست راست تو است؛ لذا همین ربانی که دور دست راست او هست، باعث می شود که همیشه سمت راست در ذهن او تداعی شود؛ حتی لازم نیست که به او بگوییم که دست چپ هم آن یکی است؛ یعنی همین که راست را تشخیص داد، متوجّه می شود که خلاف آن دست، چپ می شود.
بعد از دو سه روز ربان را باز کنید و می بینید که تا به او بگویید دست راست تو کدام است، او دست راستش را بلند می کند. به این راه “امر تداعی کننده“ می گویند؛ یعنی با این کار اصل تداعی کننده را ما در تربیت به کار می گیریم و باید کاری کنیم که در ذهن بچّه ها این مفاهیم بماند.
همچنین در روایت آمده است که وقتی در پنج سالگی دست راست را به بچّه آموزش دادید، باید به آنها بگویید که رو به قبله سجده کنند؛ یعنی شما باید جهت قبله را هم به فرزندانتان یاد بدهید و خیلی خوب است که جهت قبله در محیط های مشخص باشد. در مساجد دیده اید که محراب ها نشان دهنده ی جهت قبله است یا وقتی که به بعضی از این هتل ها و میهمان سرا ها می رویم، می بینیم که در آن جا با فلشی جهت قبله را مشخص کرده اند. خیلی خوب است که ما در خانه برای فرزندانمان این کار را انجام دهیم.
یعنی جهت قبله را در محیط خانه ی خود مشخص کنیم تا خود بچّه های ما به تدریج متوجّه شوند که جهت قبله، جهت مقدّسی است و قرار است بعدا رو به آن بنشینند و قرآن بخوانند یا رو به آن بایستند و نمازشان را به جا بیاورند و بدانند که دعا خواندن رو به آن جهت بهتر است؛ لذا باید این جهت را برای فرزند تداعی کرد. حتی گاهی اوقات که خانه ی کعبه را در تلویزیون نشان می دهند، ما می توانیم به فرزندمان توضیح دهیم: منظور از قبله همان جهتی است که کعبه قرار دارد.
منبع:پرسمان کودک-۱۳۹۱/۰۵/۰۹
پاسخ دهید