اولا :  باید توجّه داشت همان‌طور که مهریه حقّ زن است طلاق نیز حقّ مرد است و اگر زنی بخواهد بدون دلیل مشروع و به واسطه‌ی کراهتی که از ادامه‌ی زندگی با شوهر دارد طلاق بگیرد بایستی رضایت شوهر در صرف نظر از حقّ طلاق را جلب نماید.

لازمه‌ی این سخن آن است که اگر زنی به دلیل عسر و حرج ناشی از عدم رعایت حقوق زناشویی مانند عدم پرداخت نفقه، تقاضای طلاق کند حاکم می‌تواند مرد را به رعایت حقوق زناشویی الزام، تعزیر و نهایتاً طلاق زن را بدون رضایت شوهر اجرا نماید.[۱] از این رو زن می‌تواند کلیه‌ی مهریه‌ی خود را مطالبه کند و از شوهر ناسازگار خویش جدا می‌شود. لکن اگر زن بخواهد بدون دلیل مشروع و بدون این‌که شوهر از وظایف شرعی و قانونی خود کوتاهی کرده باشد و صرفاً به دلیل کراهت از شوهر از او جدا شود بایستی رضایت شوهر را در طلاق دادن جلب نماید که این امر در قالب طلاق خلع و مبارات محقّق می‌شود.

حکمت آن نیز روشن و منطقی است. شوهر برای ازدواج متحمّل هزینه‌هایی گوناگون مادّی و معنوی شده است و اراده کرده براساس قوانین و ضوابط شرعی با همسر خود زندگی کند امّا زن به دلایل مورد نظر خودش خواهان طلاق است، لذا باید به نوعی جبران کند.

 

ثانیاً : طلاق حقّ مرد است، لذا زن با بذل مال یا مهر خود به نوعی رضایت او را جلب می‌کند مرد می‌کاهد.

 

ثالثاً :  زن برای رهایی خود این کار را انجام می‌دهد و بدیهی است که کسی که می‌خواهد به خواسته‌ای دست یابد باید از خواسته‌ی دیگری چشم‌پوشی کند و این معنا ندارد که زن هم خواهان طلاق باشد و هم خواهان مهریه. زیرا زن به دنبال رهایی از مردی است که از وی کراهت دارد و در این صورت طلب مهریه به عنوان هدیه و شیرینی زندگی از او توقّع بی‌جا است.[۲]

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی حقوق خانوادگی زن؛ دفتر نشر معارف – مؤلف: سید ابراهیم حسینی


 

[1]. مستند این مطلب روایت متعددی است که برای اطّلاع از آن مراجعه کنید به: وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۵۱۵ به بعد ابواب النفقات.

[۲]. برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر.ک:

الف. مختصر حقوق خانواده، دکتر سیّد حسین صفائی، دکتر اسدالله امامی، نشر دادگستر.

ب. حقوق خانواده، دکتر محمّد جعفر جعفری لنگرودی، کتابخانه‌ی گنج دانش.