برخی معتقدند استفاده از واژگان «جاهدت» برای دشمنان امام حسین(ع) صحیح نیست زیرا واژه «جهاد» در جنگ با اهل حق مورد استفاده قرار نمی‌گیرد، بلکه همیشه جنگ با اهل باطل را «جهاد» می‌خوانیم و به منابعی استناد می‌کنند که  در ارتباط با این فراز از زیارت عاشورا: «اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَهَ الَّتِی جَاهَدَتِ الْحُسَیْن‏»، بجای کلمه «جَاهَدَت» از واژگان «حَارَبَت» استفاده کرده است: «اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَهَ الَّتِی حَارَبَتِ الْحُسَیْن‏».[۱]
در تحلیل این نظر باید گفت که هرچند شاید بتوان با کمی اغماض این مطلب را – آن هم از نگاه عرف – در ارتباط با خود واژه «جهاد» پذیرفت، اما لزوماً هر واژه‌ای که از ریشه «جهد» استخراج می‌شود (مانند جاهدت) اینگونه نیست که مفهومی مقدس از آن برداشت شود چنان‌که در قرآن کریم، تلاش والدین برای گمراه کردن فرزندشان نیز با واژگانی از ریشه «جهد» بیان شده است: «وَ إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ بی‏ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُم».
[۲]
«جهاد» از «جهد» به معنای «سختی» و «مشقّت» است.
[۳] «جاهدت العدوّ»؛ یعنى در جنگ با دشمن مشقّت را بر خود هموار کردم.[۴] این معنا و مفهوم هم در بعد مثبت و هم در بعد منفى به کار گرفته مى‌شود. البته، از آن‌جا که در جنگ نهایت تلاش همراه با مشقت و سختی وجود دارد، این واژه در جنگ و نبرد هم به کار مى‌رود؛ لذا ممکن است واژه‌هاى جهاد و مجاهده در فرهنگ قرآن و روایات همیشه در جنگ اهل حق با باطل کاربرد داشته باشد، ولى این بدان معنا نیست که اگر «جاهد» در معناى اصلى خود، یعنى «تلاش» به کار رفت، حتماً باید در جهت مثبت باشد.
بهترین دلیل بر این سخن مواردی است که استعمال «جاهد» در قرآن به معناى تلاش در جهت منفى است که بدان اشاره کردیم.
بنابر این در عبارت موجود در زیارات هم واژه «جاهدت» می‌تواند صحیح باشد و هم واژه «حاربت» و تا حد زیادی معنای آن دو نیز به هم نزدیک است.  بر این اساس جمله «اللّهم العن العصابه الّتی جاهدت الحسین…» به معنای جهاد مقدس نیست تا کاربرد آن در مورد دشمنان امام حسین(ع) ابهام‌آمیز باشد بلکه این واژگان، بازگو کننده تلاش آن گروه ستم‌کار در برابر سیدالشهدا است و معنایش این است که، خداوندا، لعنت فرست بر کسانی که تمام تلاش خویش را در برابر سیدالشهدا و براى کشتن آن‌حضرت به کار گرفتند. و این معنا از «جاهدت» درست است و مشکلى ندارد.

 

منبع: اسلام کوئست


[۱].‏ ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، محقق، مصحح، امینی، عبد الحسین، ص ۱۷۸، نجف اشرف، دار المرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶ش.

[۲]. عنکبوت، ۸٫

[۳]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص ۲۰۸، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.

[۴]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏۲، ص ۵۵، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.