مرحوم سیّد، تنها به خطر نفوذ و سلطه‌ی سیاسی استعمار، و جلوگیری از این نفوذ و سلطه نمی‌اندیشید، بلکه از آن‌جا که وابستگی‌های اقتصادی جامعه‌ی اسلامی به غرب را مقدمه وزمینه‌ ساز اسارت سیاسی مسلمین در چنگ استعمار می‌شمرد، لحظه‌ای از مبارزه با استعمار اقتصادی نیز غافل نبود.

غیرت دینی و حمیّت ملّی او هرگز نمی‌پذیرفت که امّت اسلام را،‌ در عرصه‌ی تولید ، تجارت و مصرف، نیازمند و وابسته‌ی به اجانب ببیند؛ آن هم اجانبی که مواد خام را، خروار خروار، به بهایی ناچیز از کشورهای اسلامی ربوده و سپس کالاهای تهیّه شده از همان مواد را، مثقال مثقال با بهایی گران به خود آنان می‌فروشند!

دستخط مرحوم سیّد خطاب به آقا میرزا رحیم (ظاهراً حاجی میرزا رحیم بادکوبه یا حاج رحیم باکوچی، بازرگان معتبر و خیرخواه عصر قاجار و مشروطه)[۱] که متن آن در صفحات بعد کلیشه شده است، به روشنی از توجّه اکید و شدید وی به لزوم استقلال و خودبَسایی اقتصادی جامعه اسلامی، و قطع رشته‌های بستگی به اجانب در امر معاش و تجارت، پرده برمی‌دارد.

متن دستخط، به لحاظ اتقان و پختگی، به راستی اعجاب‌انگیز است:

جناب آقا میرزا رحیم

خداوند عالم بر توفیقات و تأییدات شما، و هر کس در ترویج ملبوسات و صنایع اسلامیه مجدّدانه ساعی باشد، بیفزاید.

در این زمان که [دول] خارجه، به انواع حیل، رشته‌‌ی کسب و صنایع و تجارت ـ که مایه‌ی عزّت و منشأ ثروت است ـ از دست مسلمین ربوده و منحصر به خود نموده[اند] و مثل خون در مجاری عروق ایشان راسخ و نافذ شده و شغل اهل اسلام به تدریج منحصر به دلالی و بیع و شراء[۲] اجناس خارجه شده [است]، با آن‌که اکثر مواد اجناس از قبیل پنبه و پشم و ابریشم و خاک چینی و غیره، ‌خروار خروار، به ثَمَنِ بَخْس[۳] از بلاد مسلمین جلب می‌کنند و به الوان[۴] متعدده و اشکال مختلفه به اَعلَی القِیَم[۵] در بازار مسلمین،‌ مثقال مثقال، فروش می‌رود؛‌مناسب است مسلمین از خواب غفلت بیدار شوند و به تدریج رفع احتایجات خود را از خارجه بنمایند و به تأییدات رَبّانیه، از ذُلّ[۶] فقر و احتیاج و سؤال و تحمّلِ عملگی کفّار و تشتت در بلاد کفر برهند.

امیدواریم چنانچه در بدو اسلام، با قلت عدد، به نصرفت الهی مؤیّد شدند، برحسب کریمه‌ِ «واذکُروا اِذ اَنتُم قلیلٌ مسْتضعفونَ فی الارض تَخافونَ اَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النّاس فَاواکُم و اَیَّدَکُم بِنَصرِه و رَزَقَکُم مِنَ الطّیبات لَعَلَّکُم تَشکُرون»[۷] در این زمان که بحمدالله تعالی بر عده‌ی مسلمین به اضعاف مضاعف[۸] افزوده [شده] از برکات توجّهات ولی الله امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه ـ رجاء تأییدات تامّه و ترقیات فوق‌العاده داریم.

این احقر که از بدو عمر تا کنون، اغلب اوقات، لباسم از منسوجات دارالعباده [= شهر یزد] بوده و مکرّراً به برادران ایمانی توصیه نموده و گفته‌ام که لباسی که از ابتداء زرغ مادّه‌ی آن تا غَزْل[۹] و نسج[۱۰] و رنگ آن با کلمه ِ طیبه‌ی «لا اله الا الله، محمّد رسول الله، علی ولی الله» انجام شود و جمعی از مسلمین از آن منتفع شوند کجا، و قماش‌های منحوسِ کم دوامِ خارجه کجا؟!

و چند ماه قبل، شرحی در جواب استفتای شخص طهرانی، وجوه متعدده در رجحان آن ـ شرعاً و عقلاً و عرفاً ـ نوشته‌ام و اکنون که بحمدالله نوع علما و طلاب نجف اشرف، ‌کرباس اسلامی را پوشیده، ‌امیدوارم اخوان مؤمنین، اقتدا و تأسی به رؤسای ملّت[۱۱] نموده بر حسب غیرت اسلامیّت ـ مَهما اَمکَن[۱۲] ـ اقتصار به همان ملبوسات اسلامی نمایند. بلکه در تمام اثاث البیت خود تا ممکن است اکتفا به مصنوعات اسلامی نموده و در مَلبَس و مَطعَم و مَسلک[۱۳] خود، از شباهت به کفّار بپرهیزیند ـ چنانچه در اخبار شریفه از آن نهی شده ـ بلکه تمام افعال و اعمال و اخلاق خود را اسلامی نمایند تا کلّیتاً ممتاز و در صورت و معنی به هیچ وجه شباهتی به کفّار نداشته باشند. إن‌شاء‌الله تعالی متدیّنین تجار هم بعد از این، اجناس خارجه را به بلاد اسلامیه جلب نکنند تا این یک مشت به کسب و کار و صنایع بپردازند و تشتت و تفرقه‌ی آن‌ها بدل به اجتماع، به قلیل زمانی نتایج حسنه‌ی آن را مشاده نمایند.

نَصَرَ اللهُ مَنْ نَصَرَ الاسلام و َ السلامُ عَلی اِخوانِنَا المؤمنین.

منبع: کتاب فراتر از روش آزمون و خطا / موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران


[۱]ـ آقای ترکمان در کتاب «اسنادی درباره‌ی هجوم انگلیسی و روس به ایران…» (صص ۱۶۴ـ ۱۶۵) نامه‌ای از آخوند خراسانی به علما و اشراف ارومیه در کرده که توسط حاج علی فرزند حاج رحیم باکوچی ارسال شده و گویای روابط خاندان باکوچی با علمای ایران و عراق است.

[۲]ـ بیع و شراء: فروش و خرید.

[۳]ـ ثمن بخس: بهای ناچیز.

[۴]ـ الوان: رنگ‌ها.

[۵]ـ اَعلَی القِیَم: گرانترین قیمت‌ها.

[۶]ـ ذُلّ: ذلت و خواری.

[۷]ـ سوره‌ِ انفال، آیه ۲۶٫

[۸]ـ اضعاف مضاعف: چندین برابر.

[۹]ـ غزل: رشتن و تابیدن مو یا پشم.

[۱۰]ـ مسج: بافتن.

[۱۱]ـ ملّت به معنی دین است. رؤسای ملّت، مقصود، علما و مراجع مذهبی است.

[۱۲]ـ مهما امکن: تا آن‌جا که ممکن است.

[۱۳]ـ پوشاک و خوراک و رفتار.