واقعه عاشورا الگویی برای بشریت است نه شیعه. راز ماندگاری آن هم در دست شعیان نیست بلکه در علل زیر نهفته است:
واقعه کربلا یکی از معدود وقایع تاریخی است که در میان همه حوادث ویژگی خاص یافته و ممتاز گشته است و گذر زمان نه تنها آن را به فراموشی نسپرده بلکه هر روز بیش از پیش آن را نمایانتر و شکوفاتر ساخته است، بی شک عناصری در این نهضت وجود داشته که سبب شده این واقعه بر تارک تاریخ درخشنده و ماندگار شود. عوامل جاودانگی واقعه عاشورا به اختصار عبارتند از:


۱ – حسین علیه السلام اولین کشته از خاندان رسول خدا

پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان بزرگ و پیشوای مسلمانان جایگاه خطیری داشت و ادب اجتماعی و اخلاقی دینی اقتضا می کرد که نسبت به خاندان و نزدیکان او سر تعظیم فرود آرند به ویژه آنکه حسین علیه السلام بارها از سوی رسول خدا ستوده شده بود و یا به نجات بشر خوانده شده بود بی تردید کشتن سبط پیامبر، با آن شیوه فجیع واقعه ای غیرمنتظره و بی پیشینه بود و یکی از عوامل مهم جاودانه شدن واقعه عاشورا شد.
هر چند امام حسن علیه السلام نیز پیش از امام حسین علیه السلام به دست کین به شهادت رسیده بود اما ظواهر امر به گونه ای بود که می شد آن را انکار کرد و نیز قضیه امام حسن علیه السلام هرگز مانند عاشورا آشکار و در ملأعام نبوده است.


۲ – ناجوانمردانه بودن شیوه های جنگ

عرب به اصولی مقید بود از جمله اینکه در جنگ دست تعرض به کودکان و زنان و پیران دراز نمی کرد. بستن آب بر روی سپاه امام حسین، کشتن طفل شش ماهه، رفتار ناخوشایند آنان با اسراء، تعرض به جنازه ها از موجبات ماندگاری واقعه عاشورا بود.


۳ – نابرابری نبرد و پیکار شجاعانه

در یک سوی میدان جنگ شماری اندک و انگشت شمار قرار داشتند و در طرف دیگر سپاهی گران و بی شمار اما شجاعت، شهامت و استواری کوه قلنیل همراه امام حسین علیه السلام مایه شگفتی همگان در طول تاریخ شد آنانی که آشکارا مرگ را در پیش روی خود دیدند ولی با شجاعتی وصف ناپذیر زنده دلان را به اعجاب واداشته و این واقعه را در طول تاریخ بشری یگانه جلوه دادند.


۴ – استواری امام و پافشاری بر اصول

در طول تاریخ انسان های بزرگی همواره وجود داشتند که به اهداف خود معتقد بودند و به هیچ روی از اصول خویش دست برنداشتند و حتی جان خویش را بر سر آن نهادند اما به راستی جریان امام حسین علیه السلام کمتر نظیری در تاریخ یافته و به راستی بی نظیر است. حسین علیه السلام به حکم وظیفه دینی و مسئولیت انسانی با استواری هرچه تمام بر اصول و عدم نرمش در مقابل دشمنان در تمام تاریخ بی بدیل است. اصرار امام بر رد پذیرش بیعت، عدم توجه به نصایح دیگران، آگاهانه به مرگ نزدیک شدن، اعتقاد واقعی به اصول و… فضایی آفرید که هرگز مشابهی نیافت.


۵ – قربانی کردن بهترن ها (خانواده)

حضور اعضای خانواده در میان همراهان امام حسین علیه السلام عنصر دیگری بود که حادثه کربلا را یگانه کرد. حضور تمامی اعضای خانواده اعم از خردسالان، بیماران و زنان در صحنه کربلا با وجود اینکه امام به پایان کار خود وقوف داشت هیبتی دیگر به جریان عاشورا داده است خصوصاً اینکه همینان پس از اسارت و حضور در میان مردم به ترسیم آنچه روی داده پرداخته و شبانه روز به یادکرد آن واقعه مشغول بودند.


۶ – الگودهی قیام

قیام عاشورا سرمشقی برای بسیاری از انسان ها شد که در پی یافتن راه صحیح زندگی باعزت و گریز از ذلت در جستجو و کاوش بودند این قیام از همان آغاز الگویی برای دیگران شد الگویی قابل پیروی و عمل.
در واقع نهضت عاشورا و ایثارگری در آن تفسیر متعالی از زندگی و هستی ارائه می داد و برای بسیاری از آدمیان که در پی یافتن راه صحیح زندگی و گریز از ذلت در جست وجوی حق هستند، اسوه ای جدید شد، به بیان دیگر همین الگودهی قیام عاشورا در ماندگاری عاشورا مؤثر افتاد و هر روز عده ای در پی شناخت بهتر آن برآمده و زوایایی از آن را گشودند تا بتوانند بهتر و بیشتر طبق آن عمل کنند.


۷ – حق محوری و حق طلبی

از ویژگی های قیام عاشورا که در جاودانه شدن این قیام نقش مؤثری داشت. حق محوری و حق طلبی این قیام بود که در لحظه لحظه آن موج می زد.
مکتب امام حسین علیه السلام مکتبی است استوار بر محور حق و حق جویی معیار هر حرکت و اقدامی. بنابراین وقتی حق طلبی معیار شد، خداترس میزان می شود و ترس از غیرخدا بی معنا و از آنجا که جاء الحق و ذهق الباطل و حق همیشه ماندنی است و ظلم و ستم ناپایداری نهضت عاشورا نیز یکی از جاودانه قیامت های بشری شد.

 

 

منبع:پرسمان