آیا نام «ریحانه» نیز از نامها و یا القاب حضرت فاطمه زهرا(س) میباشد؟
گرچه در منابع قابل استنادی که به ذکر نامها و القاب حضرتشان پرداختهاند، چنین نامی مشاهده نمیشود، اما روایات و گزارشهایی وجود دارد که در آنها «ریحانه» نه به عنوان یک نام و لقب، بلکه به عنوان یک ویژگی مثبت در مورد حضرت زهرا(س) مورد استفاده قرار گرفته است:
الف. رسول خدا(ص) را بشارت دادند که خداوند به شما دخترى هدیه فرمود، آنحضرت در چهره یاران نگریست و آنان را ناخشنود یافت، فرمود: «شما را چه میشود؟ شاخه ریحانى است که میبویمش و روزیش به عهده خداوند عزّ و جلّ است».[۱]
ب. امام علی(ع) میفرماید: «منم دروازه شهر علم، و گنجینهدار دانش رسول خدا و وارث او، منم همسر بتول که گرامیترین زنان جهان است؛ فاطمه آن بانوى پرهیزگار، برگزیده، پاکسرشت، نیکوکار، هدایت شده و هدایتگر، دخترى که حبیب خدا (حضرت محمّد) او را دوست میداشت، و بهترین دختران و دودمان او، و ریحانه (گل خوشبوى) او بود».[۲]
ج. در بخشی از زیارتنامه امام حسین(ع) میخوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ الطَّیِّبُ الزَّکِیُّ الْحَبِیبُ الْمُقَرَّبُ وَ ابْنُ رَیْحَانَهِ رَسُولِ الله».[۳] همانگونه که مشاهده میکنید، امام حسین(ع) اینگونه مخاطب قرار گرفته که «سلام بر تو … ای پسر ریحانه پیامبر(ص)!»
در پایان سزاوار است بدانیم که بر اساس گزارشهای تاریخی، یکی از نامهای مادر امام جواد(ع) نیز «ریحانه» بوده است.[۴]
منبع: اسلام کوئست
[۱]. «وَ بُشِّرَ النَّبِیُّ بِابْنَهٍ فَنَظَرَ فی وُجُوهِ أَصْحابِهِ فَرَأَى الْکَراهَهَ فیهِم فَقالَ ما لَکُمْ رَیْحانَهٌ أَشَمُّها و رِزْقُها علَى الله عَزَّ وَ جَلّ»؛ صدوق، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۸۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
[۲]. «أَنا بابُ مَدینَهِ الْعِلْمِ و خازِنُ عِلْمِ رَسولِ الله و وارِثُهُ و أَنا زَوْجُ الْبَتُولِ سَیِّدَهِ نِساءِ الْعالَمین فَاطِمَهَ التَّقِیَّه النَّقِیَّهِ الزَّکِیَّهِ الْمَبَرَّهِ الْمَهْدِیَّهِ حَبِیبَهِ حَبِیبِ الله و خَیْرِ بَناتِهِ و سُلالَتِهِ و رَیْحانَهِ رَسُولِ الله»؛ صدوق، محمد بن على، معانی الاخبار، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
[۳]. شهید اول، محمد بن مکی، المزار فی کیفیه زیارات النبی و الأئمه(ع)، ص ۱۴۵، قم، مدرسه امام مهدی(عج)، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
[۴]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج ۴، ص ۳۷۹، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
پاسخ دهید