باری انسان اگر بخواهد این عوالم را بالکشف و الشّهود به دست آورد، باید بزرگی مقصود را به قدر خود تعیین نماید و بداند که طالب چیست؟! و عظمت مطلوبش به چه اندازه است؟! تا جِدّش در طلب، لایق مطلوب باشد.
مثلاً طالب کدخدائی یک ده، جِدّش قطعاً به اندازهی طالب سلطنت عالم نمیشود! و لیکن چون این مطلوب ]وصول به خداوند و معرفت شهودی او[ بزرگی و عظمتش در شرف و نور و بهاء و سلطنت و لذّت به اندازهای است که ابداً تصوّر کنه او را –لاسیّما- مبتدی نمیتواند بکند، بلکه هر چه تصویر نماید، یکی از هزاران حقیقت آن نخواهد شد؛ لذا اجمالاً باید قیاس به قدر معقولات و معلومات خود نماید.
مثلاً شرافتهایی که در عالم حسّ و شهادت میبیند از بزرگان دنیوی و قرب سلاطین و خود سلطنت و سلطنتهای تمام عالم را فرض کند و بعد از آن قیاس کند سطنتها آسمانها را ببیند که چه درجه عظمت و شرافت میبیند؟!
آن وقت قیاس بکند عالم محسوس را به عالم غیب ملکوت و جبروت و غیره!
منبع: کتاب به سوی دوست، ص ۵۵
پاسخ دهید