امّا اکتفا کردن [در استعاذه و پناه بردن به خدا] تنها به گفتار زبانی، جز اندک سود ندارد؛ بلکه گاهی بیهوده است و گاهی هم مضرّ. زیرا سنگر گرفتن از دشمن، پناه گرفتن از محلّ تیررس و میدان اوست و امّا گفتن اینکه: من به این قلعه و سنگر پناه میبرم، فایدهای ندارد!
و قلعهی خداوند، لا اِلهَ اِلاَّ الله است. دژ او، ولایت اولیای اوست. چنانچه در روایات آمده است: «لا اِلهَ الاَّ الله قلعهی من است» و «ولایت علی، قلعهی من است.»
و پناه جویندهی به لا اِلهَ اِلاَّ الله، کسی است که معبودی جز خدا ندارد. و پناه جویندهی به ولایت امیر المؤمنین (ع) کسی است که او را پیروی کند و در احوال و اوصاف و کارهایش به او اقتدا کند.
و امّا کسی که هوسش را خدای خود قرار داد، و دشمنان خدا و دشمنان امیر مؤمنان را پیروی کرد، و روش آنان را پیمود، اگر به او گفته شود که پناهجوی قلعهی شیطان است، سزاوار است تا اینکه گفته شود: پناهجوی دژ و قلعهی خداوندی است!
منبع: کتاب به سوی دوست، ص ۱۴۹
لزوم استعاذهی حقیقی
امّا اکتفا کردن [در استعاذه و پناه بردن به خدا] تنها به گفتار زبانی، جز اندک سود ندارد؛ بلکه گاهی بیهوده است و گاهی هم مضرّ. زیرا سنگر گرفتن از دشمن، پناه گرفتن از محلّ تیررس و میدان اوست و امّا گفتن اینکه: من به این قلعه و سنگر پناه میبرم، فایدهای ندارد!
و قلعهی خداوند، لا اِلهَ اِلاَّ الله است. دژ او، ولایت اولیای اوست. چنانچه در روایات آمده است: «لا اِلهَ الاَّ الله قلعهی من است» و «ولایت علی، قلعهی من است.»
و پناه جویندهی به لا اِلهَ اِلاَّ الله، کسی است که معبودی جز خدا ندارد. و پناه جویندهی به ولایت امیر المؤمنین (ع) کسی است که او را پیروی کند و در احوال و اوصاف و کارهایش به او اقتدا کند.
و امّا کسی که هوسش را خدای خود قرار داد، و دشمنان خدا و دشمنان امیر مؤمنان را پیروی کرد، و روش آنان را پیمود، اگر به او گفته شود که پناهجوی قلعهی شیطان است، سزاوار است تا اینکه گفته شود: پناهجوی دژ و قلعهی خداوندی است!
منبع: کتاب به سوی دوست، ص ۱۴۹
پاسخ دهید