لجبازی عامل محیطی دارد و این طور نیست که انسان به خودی خود لجباز باشد؛ امّا چه رفتارهایی منجر به این می‌شود که بچّه‌ها لجبازی کنند:

الف. امر و نهی و توقع بیش از اندازه

اوّلین مورد امر و نهی‌ و توقع بیش از اندازه والدین از فرزندان است؛ لذا باید به این مورد توجّه شود.

 

ب. مقایسه کردن

مورد دوّمی که لجبازی را در بچّه‌ها ایجاد می‌کند سرزنش‌ کردن  یا مقایسه کردن است؛ مثلاً  پدر  و مادر می‌گویند: خواهر تو کارهای شخصی خود را خودش انجام می‌داد،  تو چرا این کارها را انجام نمی‌دهی! همین مقایسه یا سرزنش کردن منجر به افزایش لجبازی در فرزند می‌شود.

 

ج. عدم توجّه به خواسته‌های منطقی بچّه‌ها

مورد دیگر این است که اگر ما به خواسته‌های منطقی فرزندان خود پاسخ ندهیم، آن‌ها لجاجت می‌کنند. گاهی اوقات پدر و مادرها از ما سوال می‌کنند که در مسائل تربیتی، بچّه‌ها باید خود را با ما هماهنگ کنند یا ما باید خود را با آن‌ها هماهنگ کنیم؟! جواب این است که هیچ کدام از این دو راه صحیح نیست؛ بلکه در جایی باید والدین خود را با فرزندشان هماهنگ کنند و در جای دیگر این بچّه‌ها هستند که باید خود را با پدر و مادر وفق دهند.

  البته باید توجّه داشت که گاهی خواسته‌های غیر منطقی بچّه‌ها از نگاه خود آن‌ها منطقی است و اگر به آن هم پاسخ داده نشود لجبازی می‌کنند؛ در این‌جا پدر و مادرها باید بدانند که چطور از خواسته‌ی آن‌ها عبور کنند؛ به عنوان مثال اگر بچّه می‌خواهد در ظهر تابستان به بیرون برود و بازی کند، پدر و مادر نباید این خواسته او را رد کنند؛ زیرا این خواسته از نگاه او منطقی است و اگر به آن توجّه نشود لجبازی می‌کند؛ بلکه آن‌ها باید جایگزینی برای خواسته فرزندشان پیدا کنند و او را از این خواسته به خواسته‌ی دیگری انتقال دهند؛ به عنوان مثال زمان تماشای تلویزیون را طوری تنظیم کنند که اگر قرار است بچّه روزی ۲ ساعت تلویزیون ببیند، آن را در ظهر تماشا کند.  

 

د. بیکاری

گاهی اوقات لجبازی فرزندان به خاطر این است که بی‌برنامه هستند، خصوصاً در ایّام تابستان که اوقات فراغت آن‌ها بیشتر است؛ لذا باید برای بچّه‌ها برنامه‌های مفیدی را تنظیم کرد؛ مثلاً اگر فرزندمان علاقه دارد که در کوچه با دوستان خود بازی کند، پدر و مادر زمینه‌ای را فراهم کنند که این اتّفاق بیفتند.