خداوند متعال قمار را در ردیف می‌گساری و بت‌پرستی و از کارهای پلید شیطانی دانسته و دستور به اجتناب از آن داده است: «یا أَیِّهَا الذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»[۱]؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! بدانید که شراب، قمار، بت‌ها و چوب‌های مخصوص برد و باخت، به تمامی پلید و ناپاک و از کارهای شیطانی است؛ پس از این کارها بپرهیزید تا رستگار شوید».

«میسر»؛ یعنی، قمار و لذا قمار باز را «یاسر» گویند. ریشه آن «یسر» به معنای آسانی است و علّت نامیدن قمار به «میسر»، این است که قمار باز با آن، مال دیگران را به آسانی و بدون زحمت به چنگ می‌آورد.[۲]

از امام رضا ع نقل شده است: «الْمَیْسِرُ هُوَ الْقِمَارُ»[۳]؛ «میسر همان قمار است». براساس روایات متعددی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) و ائمه معصومین (علیهم السّلام)، بازی با آلات قمار نیز در ردیف «میسر» شمرده شده است. جابر از امام باقر ع نقل کرده است: «از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم)  پرسیدند: میسر چیست؟ فرمود: هر آنچه که با آن قمار بازی کنند، حتّی مانند قاب یا گردو».[۴]

آیه بعد می‌فرماید: شیطان همواره در صدد ایجاد دشمنی و کینه‌توزی میان شما و بازداشتن شما از یاد خدا و بر پایی نماز است. قمار بازی و می‌گساری، ابزار شیطان در نیل به این هدف است؛ آیا باز هم دست از این کار بر نمی‌دارید: «إِنَّما یُرِِیدُ الشَّیْطانُ أَنُ یُوقِعَ بَیْنَکُمْ الْعَداوَهَ وَ الْبَغْضاءَ فِی الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ وَ یَصُدَّکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللهِ و عَنِ الصَّلاهِ فَهَلْ أَنْتُمْ مُنْتَهُونَ».[۵]

آیه‌ای دیگر، می‌گساری و قماربازی را در یک ردیف و از گناهان کبیره دانسته است؛ گرچه ممکن است احیاناً دارای منافعی هم باشد، امّا قطعاً آثار زیان‌بار آن به مراتب بیشتر از سود آن است: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فیهِما إِثْمٌ کَبیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما»[۶]؛ «درباره شراب و قمار، از تو می‌پرسند، بگو: «در آن دو، گناهی بزرگ، و سودهایی برای مردم است، و[لی] گناهشان از سودشان بزرگ‌تر است.» و از تو می‌پرسند: «چه چیزی انفاق کنند؟» بگو: «مازاد [بر نیازمندی خود] را.» این‌گونه، خداوند آیات [خود را] برای شما روشن می‌گرداند، باشد که در [کار] دنیا و آخرت بیندیشید».

همچنین آمده است: «حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزیرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَهُ وَ الْمَوْقُوذَهُ وَ الْمُتَرَدِّیَهُ وَ النَّطیحَهُ وَ ما أَکَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَکَّیْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِکُمْ فِسْقٌ»[۷]؛ «بر شما حرام شده است: مردار، و خون، و گوشت خوک، و آنچه به نام غیر خدا کشته شده باشد و [حیوان حلال گوشت] خفه شده، و به چوب مرده و از بلندی افتاده، و به ضرب شاخ مرده، و آنچه درنده از آن خورده باشد ـ مگر آنچه را [که زنده دریافته و خود] سر ببرید ـ و [همچنین] آنچه برای بتان سربریده شده، و [نیز] قسمت کردن شما [چیزی را] به وسیله تیرهای قرعه؛ این [کارها همه] نافرمانی[خدا]ست. امروز کسانی که کافر شده‌اند، از [کار شکنی در] دین شما نومیده گردیده‌اند. پس، از ایشان مترسید و از من بترسید. امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم، و اسلام را برای شما [به عنوان] آیینی برگزیدم. و هر کس دچار گرسنگی شود، بی‌آن‌که به گناه متمایل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد]، بی‌تردید، خدا آمرزنده مهربان است».

از این آیه می‌توان فهمید که تقسیم به «ازلام»[۸]، نوعی قمار بوده که در اسلام تحریم شده است.

پس بازی قمار که با برد و باخت مالی همراه است ـ اعم از این‌که با آلات قمار باشد یا با هر وسیله دیگری ـ حرام و داخل در عناوین «میسر» و «ازلام» است و نیز از نمونه‌های تصرف (ناروا) در مال دیگران است که براساس آیه شریفه‌ی «وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ»[۹] حرام می‌باشد.

نکته مهم دیگر بازتاب روانی «قمار» است. قمار باز همیشه بازنده است؛ چون اگر ببرد، حریص‌تر می‌شود که باز هم قمار کند و به یقین او همیشه برنده نخواهد بود و در دفعه‌های بعدی، خواهد باخت!! از آن‌جا که این ثروت باد آورده است ـ نه نتیجه کار و کوشش ـ قدر آن را ندانسته و چه بسا به زودی آن را از دست بدهد. از نظر اخلاقی نیز قساوت قلب می‌خواهد که کسی اموال و دارایی و گاهی تمام زندگی و کاشانه دوستش را بگیرد و او و خانواده‌اش را به روز سیاه بنشاند و خود با دارایی آن‌ها، به عیش و نوش بپردازد!!

در بعضی از روایات وارد شده است[۱۰]: قریش آن‌قدر به قمار بازی ادامه می‌دادند که حتّی زن و بچّه خود را بر سر آن گرو گذاشته و می‌فروختند! از این رو بازی با آلات قمار ـ حتّی اگر بدون برد و باخت باشد ـ حرام شمرده شده است تاکسی به این وادی خطرناک نزدیک نشود. به عبارت دیگر احتمال دارد حرمت بازی با آلات قمار، جنبه‌ی حریمی داشته و موجب شود که جامعه اسلامی، به طور کامل از این‌گونه امور، فاصله گیرد و به آن نزدیک نشود.

از دیگر سو کسی که می‌بازد، می‌کوشد برای جبران شکست روحی و مادی خود، بازی را ادامه دهد و چون عصبانی شده، چه بسا تمام زندگی خود را ببازد و برای تسکین شکست و ناراحتی‌های خود، به انواع مواد مخدر و مشروبات الکلی کشیده شود!! شاید بدین جهت است که در این آیات شراب و قمار با هم آمده است.

در خصوص بعضی از بازی‌ها (مانند شطرنج)،‌ باید دانست که «فقه» مرز نهایی میان حرام و واجب را مشخص می‌کند؛ امّا باید مواظب سایر آثار جانبی آن‌ها بود. برخی مانند «شانتال شوده»، قهرمان شطرنج فرانسوی، برآنند که شطرنج یک ورزش خسته کننده است… پرداختن به شطرنج، سایر منابع ذهنی را از کار می‌اندازد و دیگر فعّالیّت‌های ذهن، بیهوده و پوچ می‌شود. شطرنج می‌تواند به مفهوم «نظریه پاسکالی» با فشاری که بر یک نقطه از بدن (مغز) وارد می‌سازد، اختلال حواس ایجاد کند.

به نظر برخی دیگر از مضرات شطرنج، کینه و عداوتی است که میان بازیکنان پدید می‌آید. «الخین» (قهرمان دیگر شطرنج) می‌گوید: «برای برنده شدن در بازی شطرنج، باید از حریف خود متنفر شد». مهم‌تر از همه آن‌که بازی با پاسور، شطرنج و … عمر انسان را تلف، اعصابش را فرسوده و روانش را آشفته می‌سازد!

در پایان گفتنی است: بازی‌ها به چهار گروه تقسیم می‌شوند:

۱ – بازی با آلات قمار با شرط‌بندی،

۲ – بازی با آلات قمار بدون شرط‌بندی،

۳ – بازی با غیر آلات قمار با شرط‌بندی،

۴ – بازی با غیر آلات قمار بدون شرط‌بندی.

بدون تردید حکم دو نوع بازی روشن است. قسم چهارم قمار نیست و به هیچ‌وجه حرمت ندارد؛ همان‌طور که در قمار بودن قسم اوّل و حرام بودن آن تردید نیست. نوع سوم نیز تقریباً محل اتفّاق نظر علمای دینی است و بسیاری از فقها اصلاً ملاک قماربازی را توأم بودن آن با برد و باخت و شرط‌بندی می‌دانند، حتّی اگر بازی با آلات قمار نباشد! مانند فوتبال که نفی نفسه حرام نیست؛ امّا اگر با شرط‌بندی و برد و باخت مالی همراه باشد، قمار شمرده شده، حرام می‌گردد. پس شرط‌بندی در هرگونه بازی حرام است؛ مگر در موارد استثنایی مانند تیراندازی و اسب سواری.

تنها مورد اختلاف قسم دوم است؛ یعنی،‌ بازی با آلات قمار بی‌آن‌که با برد و باخت و شرط‌بندی همراه باشد. قبل از هر چیز باید یادآور شد: قمار و بازی با آلات قمار متفاوت است؛ زیرا همان‌طور که گفته شد، ممکن است قمار بدون آلات قمار نیز صورت پذیرد. از سوی دیگر، بازی‌ها تنها به جهت قمار بودن حرمت ندارند. براساس روایات و فتوای فقها، بازی با آلات قمار نیز حرام است. مراد از آلات قمار، ابزاری است که نوعاً با آن قمار بازی می‌کنند؛ به عبادت دیگر، چیزی که در عرف متدیّنان و کسانی که تقیّد شرعی دارند، ابزار قمار بازی شمرده می‌شود ـ هر چند به قصد سرگرمی یا پرورش فکر بدون برد و باخت نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد ـ این کار بازی با آلت قمار شمرده می شود و طبق روایات حرام است؛ اگر چه قمار نام نگیرد.

دلیل تغییرس حکم بعضی از بازی‌ها، بدان جهت است که ممکن است یکی از آلات قمار به تدریج تغییر ماهیّت دهد و دیگر در عرف متدیّنان ابزار قمار شمرده نشده و ابزار تفریح و سرگرمی یا پرورش فکر خوانده شوده؛ چنان‌که برخی درباره شطرنج اظهار می‌دارند. در این صورت حکم آن تغییر می‌کند؛ زیرا حکم تابع موضوع است و با دگرگونی موضوع، تغییر می‌یابد. بنابراین، بهتر است در این موارد، به جای «تغییر حکم» از عبارت «تغییر موضوع» استفاده کنیم تا کسانی که دقّت کافی ندارند، نگویند اگر حلال و حرام پیغمبر ص ابدی است، چرا حکم خدا دگرگونی می‌یابد و حرمت، تبدیل به حلیّت می‌شود!

گاه مرجع تقلید ـ به عنوان کارشناس امور دینی ـ یقین دارد و سیله‌ای ابزار قمار شمرده می‌شود؛ در این صورت، بازی با آن را حرام اعلام می‌کند و گاه ممکن است در صدق این عنوان،‌ تردید داشته باشد. بنابراین فتوای هر مرجع تقلید، برای مقلدان خودش اعتبار دارد.

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی احکام موسیقی؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: سید مجتبی حسینی (مطابق با نظر ده تن از مراجع عظام)


[۱]ـ مائده (۵)، آیه ۹۰٫

[۲]ـ سیّد علی اکبر، قرشی، قاموس قرآن، ج ۷، ص ۲۶۳٫

[۳]ـ وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۱۹، ح ۳٫

[۴]ـ «قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا الْمَیْسِرُ؟ فَقَالَ(صلّی الله علیه و آله و سلّم) کُلُّ مَا تُقُومِرَ بِهِ حَتَّى الْکِعَابُ وَ الْجَوْزُ»؛ همان، ح ۴٫

[۵]ـ مائده (۵)، آیه ۹۱٫

[۶]ـ بقره (۲)، آیه ۲۱۹٫

[۷]ـ مائده (۵)، آیه ۳٫

[۸] ـ اعراب دو گونه ازلام (تیرهای مخصوص) داشتند: «ازلام» امرو ن هی و دیگری «ازلام قمار». «ازلام قمار» عبارت بود از ده چوب تیر به نام‌های فذّ، توأم، مسبل، نافس، حلس، رقیب، معلّی، سفیح، منیح و رغد، هفت تای اوّلی دارای سهم بود به ترتیب از یک تا هفت سهم و سه تای اخیر سهمی نداشتند.

در تفسیر مجمع البیان آمده است: شتری را سر بریده و ۲۸ قسمت می‌کردند و قماربازان ده نفر به عدد تیرهای بودند، آن‌گاه تیرها را مخلوط کرده، هر کس یک تیر برمی‌داشت؛ صاحب تیر «فذ» یک قسمت و صاحب تیر «توأم» دو قسمت، تا آن‌که تیر «معلی» به نام او آمده بود، هفت سهم می‌برد و آن‌که سه تیر «سفیح، منیح یا رغد» به دست آن‌ها آمده بود، نه تنها چیزی نمی‌بردند؛ بلکه پول شتر را هم می‌پرداختند (صص ۲۴۵ ـ ۲۴۴).

در آیه، این کار فسق دانسته شده است؛ یعنی، قمار و بازی یا آلات قمار، گناهی بزرگ و خروج از طاعت خداوند و روی آوردن به معصیت است. همان،‌ص ۲۴۵ و نیز: علی اکبر، هاشمی‌ رفسنجانی، تفسیر راهنما، ج ۴٫

روشن است که نه تیرهای قمار، خصوصیتی در تحریم داشته و نه حیوان و گوشت آن. بنابراین اموال به دست آمده از هر نوع، برد و باخت و حرام است (همان)؛ جز در مواردی مانند مسابقه تیراندازی یا اسب‌سواری که استثنا شده است.

[۹]ـ بقره ( ۲)، آیه ۱۸۸؛ نساء (۴)، آیه ۲۹ و نیز ر. ک: نساء(۴) آیه ۱۶۱؛ توبه (۹)، آیه ۳۴٫

[۱۰]ـ ر.ک: وسائل الشیعه، ج ۱۲، صص ۱۱۹ـ ۱۲۱٫