در مسئلهی ملکوت، میدانید که سورهی یس قلب قرآن است، «إِنَّ لِکُلِّ شَیْءٍ قَلْبٌ وَ قَلْبُ الْقُرْآنِ یس»،[۱] همه چیز قلب دارد و قلب قرآن هم سورهی مبارکهی یس است. این نشان میدهد که نقش یس در میان سور قرآن و آیات وحی الهی، مرتبط با همه جا است. همینطور که قلب انسان اعضا و جوارح ما را فرماندهی میکند، سورهی مبارکهی یس هم مطلبی دارد که نسبت به سایر آیات قرآن به منزلهی روح و مرکز فرماندهی است. بزرگان در اینکه چرا سورهی یس قلب قرآن است، مطالبی فرمودهاند. مرحوم علّامه، صاحب تفسیر المیزان که سلام خدا بر تربت پاک او و بر جسم طاهر او و بر روح عرشی او، بر المیزان و شاگردان او، بر آثار قلمی و تربیتی او باد، واقعاً «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَ یَوْمَ یَمُوتُ وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا»،[۲] علّامه طباطبایی، جزء حجّتهای زمان ما بود و ناشناخته رفت. خداوند متعال او را برتر از بهشت قرار داده بود. قبل از اینکه او از دنیا برود، خداوند بهشت و بالاتر از بهشت را به او نشان داد.
این بزرگوار میگویند ما از استادمان که آیت الحق، مرحوم آقا میرزا علی قاضی اعلی الله مقامه، آن اعجوبهی دهر، هم از نظر علمی و هم از نظر معنوی و سیر و سلوکی، مرحوم آقای قاضی جزء اعجوبهها است. آقای طباطبایی میگویند: ما از ایشان پرسیدیم چرا سورهی یس قلب قرآن است؟ ایشان فرمودند: به خاطر این آیه: «فَسُبْحانَ الَّذی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ»،[۳] اینکه خدای متعال در این سوره برای عالم ملکوتی را خبر داده است «فَسُبْحانَ الَّذی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ»، تمام عوالم ظاهر و باطنی دارد، عالم مُلک، عالم ظاهر است امّا عالم ظاهر، تحت اشراف عالم ملکوت است، باطن اشیاء، ملکوت است.
[۱]- بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج ۸۹، ص ۲۸۸٫
[۲]– سورهی مریم، آیه ۱۵٫
[۳]– سورهی یس، آیه ۸۳٫
پاسخ دهید