«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ».[۱] در این آیات مبارکات خدای حکیم، خدای ودود، رحیم، خواسته‌اند که جامعه‌ی ایمانی به خودش برگردد و واقعیّت خود را مورد ارزیابی قرار بدهد. خود را پیدا کند و ببیند که آیا سرمایه‌دار است یا بدبخت است. سرمایه‌ی بشر ایمان او است، اگر ایمان در وجود انسان متمکّن بود… مکان ایمان هم قلب است، ایمان به علم نیست. خیلی افراد علم دارند، ادعا دارند، حرف‌های خوب هم می‌گویند، امّا ایمان ندارند. ایمان خود را به دنیا فروخته‌اند، برای خدا در زندگی خود حساب باز نکرده‌اند، از آخرت واهمه‌ای ندارند. برای یاد قبر، برزخ، سؤال بازجوهای آن عالم که از همه چیز سؤال می‌کنند حسابی باز نکرده‌اند.

 

خدای متعال برای این‌که ما به غفلت فرصت را از دست ندهیم و دل را به ظواهر کار خوش نکنیم که شیطان همین را از ما می‌خواهد… کار شیطان این است که ما را سرگرم کند و به ظواهری دلخوش کند، موقع رفتن تازه بیدار شویم، امّا بیداری آن وقت فایده‌ای نخواهد داشت. فرمود: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا»،[۲] اعراب گفتند که ما ایمان آوردیم، خدا به پیغمبر خود دستور داد به آن‌ها بگو نگویید ما ایمان آوردیم، بگویید ما اسلام را قبول کردیم، بگویید ما تسلیم شدیم. ایمان در دل است، در دل شما که خبری نیست. «وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُمْ»، هنوز بلوغ ایمانی پیدا نکرده‌اید، هنوز نهال باور مؤثّر در دل شما غرس نشده است، هنوز بذر ایمان واقعی در دل خود نکاشته‌اید. خانه‌ی دل ویران است، خانه‌ی دل تاریک است، خانه‌ی دل گِل گرفته است. درِ دل را باز نکرده‌اید که مَلَک بیاید، در دل را با قفل هوی و هوس بسته‌اید، «وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی‏ قُلُوبِکُمْ». هنوز ایمان، مهمان عزیز، در دل تو را باز ندید که به این دل وارد شود. «وَ إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»، می‌خواهید مؤمن باشید اطاعت کنید، چرا حرف می‌زنید؟ عمل کنید. عمل شما کجا است؟ عمل نشانه‌ی ایمان است، عمل نشانه‌ی طرز تفکّر است، عمل علامت دنیاگرایی یا آخرت‌گرایی شما است. باید در عمل شما معلوم باشد که شما آخرت خود را جدّی گرفته‌اید، از خدای خود حساب می‌برید، این در عمل معلوم می‌‌شود. «إِنْ تُطیعُوا اللَّهَ»، این نرم کردن دل، باز کردن درِ دل، در قدم اوّل به اطاعت خدا است، در قدم دوم به زندگی کردن با سبک زندگی که رهبر آسمانی شما، پیغمبر شما یا قولاً از شما خواسته یا سیره‌ی او به شما خطّ ایمان را ارائه کرده یا تقریر او بر شما اتمام حجّت کرده است. از خدا و رسول اطاعت کنید و مطمئن باشید اگر اهل عمل باشید کاهشی برای زندگی شما نخواهد بود، چیزی از دست نمی‌دهید.


[۱]– سوره‌ی حجرات، آیه ۱۵٫

[۲]– همان، آیه ۱۴٫