آیا روایتی مبتنی بر این مطلب که اگر ظهور امام زمان را نزدیک نبینیم قساوت قلب پیدا می‌کنیم موجود است؟ اگر جواب مثبت است چگونه چنین روایتی با روایاتی که می‌گویند ظهور امام زمان مشخص نیست قابل جمع است؟ منظور از نزدیک دانستن ظهور چیست؟ چرا باید ظهور را نزدیک دانست؟ آیا معیاری برای نزدیک دانستن ظهور وجود دارد؟ چگونه می‌توانیم متوجه شویم که ما ظهور را نزدیک می‌دانیم؟ آیا نزدیک دانستن ظهور باعث نمی‌شود از انجام پروژه‌های علمی و تحقیقاتی بزرگ که سال‌ها به طول می‌انجامد دست بکشیم و یا کم‌تر تلاش کنیم؟

پاسخ اجمالی

در روایات این نکته مورد تأکید قرار گرفته است که همواره باید در انتظار ظهور بود. در همین زمینه به برخی از روایات اشاره می‌شود که یکی از آنها روایتی است که در پرسش به آن اشاره شده است:
امام صادق(ع) ‏فرمود: این آیه در سوره حدید که می‌فرماید: “مانند کسانى نباشید که پیش از این به آنان کتاب داده شد و روزگار طولانى بر آنان گذشت پس دل‌هایشان سخت شد و بسیارى از آنان از ایمان دست برداشته و خارج شدند[۱] درباره مردم زمان غیبت نازل شده است، سپس خداوند عزّ و جلّ می‌فرماید: “همانا خدا زمین را پس از مرگ آن زنده می‌‏سازد، به تحقیق ما نشانه‌ها را براى شما روشن کردیم، باشد که اندیشه کنید” آن‌حضرت فرمود: منظور از روزگار طولانى، تنها روزگار غیبت است».[۲] هر چند شأن نزول این آیه شریفه درباره اهل کتاب است، اما بر اساس این روایت؛ از باب جری و تطبیق یکی از مصادیق این آیه زمان غیبت امام زمان(عج) می‌باشد؛ زیرا غیبت طولانی امام مهدی(عج) می‌تواند عاملى براى غفلت و قساوت انسان‌هایی شود که از وجود آن‌حضرت غافل بوده و یا انتظار ظهور آن‌حضرت را ندارند؛ چرا که انتظار فرج حضرت مهدی(عج) محبوب‌ترین اعمال نزد خداوند است که انسان را از غفلت و قساوت قلب نجات می‌دهد.[۳]
همچنین امام صادق(ع) می‌فرماید: «نزدیک‌ترین حالت بندگان به خداوند و رضایت‌بخش‌ترین حالت خداوند نسبت به بندگان خود، زمانی است که آنان حجت خداوند را از دست داده و حجت پروردگار برای آنها ظاهر نشده و آنان جای او را ندانند، و با این وجود، ایمان داشته باشند که حجت و پیمان خداوند باطل نگشته است. پس در این هنگام شب و روز انتظار گشایش(ظهور) داشته باشید. همانا بزرگ‌ترین چیزی که موجب خشم خداوند بر دشمنانش می‌شود این است که خداوند هنگامی که حجت خود را در میان مردم پنهان داشته و آن‌را ظاهر نساخته به حتم می‌داند که دوستانش گرفتار تردید نمی‌شوند و اگر بداند که دوستانش دچار شک می‌شوند به اندازه یک چشم‌بهم‌زدن حجتش را از میان آنها پنهان نمی‌ساخت».[۴]
حتی روایتی به این مضمون موجود است که ظهور را آن‌قدر نزدیک بدانیم که گویی زیر پایمان قرار دارد.[۵]
در ضمن، نزدیک‌دانستن ظهور منافاتی با تعیین‌نکردن وقتی خاص برای آن ندارد. منظور از نزدیک‌دانستن ظهور آن است که چنان ظهور را نزدیک بدانیم که گویی امام زمان(عج) همین ساعت ظهور خواهند نمود. حکمت نزدیک‌دانستن ظهور هم آن است که همواره خود را در حال آماده‌باش بدانیم. پس انتظار نه به معنای دست‌کشیدن از کار، بلکه دقیقاً به معنای شب و روز کار جانانه انجام‌دادن است به گونه‌‌ای که زمینه را برای ظهور حضرتشان فراهم نماید. منتظر واقعی کسی است که خود را از هر جهت برای یاری امام زمان آماده ساخته باشد؛ از این‌رو گاه لازمه انتظار آن است که دست به تحقیقات گسترده و عمیق بزنیم؛ چون این نکته مسلم است که امام زمان از راه طبیعی می‌خواهند عدالت را بر جهان حاکم نمایند. پس به یک نظام اداری مستحکم نیاز خواهد بود و چنین نظام اداری منسجم و قوی بدون برنامه و کادر نیرومند، محقق نخواهد شد.
بر این اساس، نزدیک‌دانستن ظهور، این فایده را دارد که در کسب آمادگی‌ها کم‌تر سهل‌انگاری خواهیم کرد.
در همین راستا بهترین معیار برای تشخیص این‌که ظهور را نزدیک می‌دانیم یا خیر! آن است که ببینیم در تشخیص و انجام وظایف خود تا چه اندازه موفق هستیم، اگر فرض نماییم امام مهدی(عج) همین الآن ظهور ‌کنند آیا برای لبیک گفتن به او آماده هستیم یا خیر؟!

 

 

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. حدید، ۱۶.

[۲]. ابن أبی زینب (نعمانی)، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۲۴، تهران، نشر صدوق، چاپ اول، ۱۳۹۷ق.

[۳]. ر.ک«حدیث انتظار فرج»، سؤال ۱۵۳۱۸؛ «وظیفه ما در عصر غیبت»، سؤال ۲۶۶۹.  

[۴]. ‌ر. ک: کلینى، کافی، ج ‌۲، ص ۱۳۷، قم، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۹ق.

[۵]. امام هادی(ع) فرمود: «زمانی که امام ظاهر از میان شما رفت پس منتظر ظهور از زیر پای خود باشید». ر. ک: کلینی، همان، ج ۲، ص ۱۶۲.