چرا در اواخر سوره واقعه، گفته شده: «فَأَمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّهُ نَعیم»؟ آیا رسیدن به این سه مورد اصالت دارد یا قرب؟ اگر قرب اصالت دارد؛ چرا این سه مورد ذکر شده؟

پاسخ اجمالی

قرآن کریم در ارتباط با سرانجام کار انسان ها که در حالت احتضار و واپسین لحظات زندگى قرار می گیرند، می فرماید اگر از مقرّبان باشند در نهایت آرامش و روح و ریحان، در بهشت پر نعمت جاى می گیرند:
«فَأَمَّا إِنْ کانَ مِنَ الْمُقَرَّبینَ فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ وَ جَنَّهُ نَعیم»؛
[۱] اما اگر از مقرّبان باشد، براى او است آسایش و روزى و بهشت پرنعمت.
برای روشن شدن منظور آیه باید گفت:
اولاً: آنچه در این آیات بیان شده است، پاداش هایی است که از ابتدای مردن، به مقربین عطا می شود؛ از این جهت تعابیری که در این آیات آمده، هم مناسب با مراحل عالم آخرت است و هم متناسب با مقام معنوی مقربان؛ زیرا اولین چیزی که خداوند برای مقربان در هنگام مرگ بیان فرموده نعمت «رَوح» است؛ «رَوح» به معنای راحتی است که مقربان  بدون درنگ
[۲] پس از مرگ به راحتی می رسند؛ و راحتی در این جا به صورت مطلق آمده است و آنچه مناسب با مقربان است این است که آنها از زندان دنیا و آلودگی های آن رها می شوند؛[۳] و از هر هم، غم، دردی راحت می شوند.[۴] علاوه این که برخی «روح» را به معنای «نگاه و نظر به وجه الله» تفسیر کردند.[۵] 
دومین نعمت مقربان «ریحان» است؛ ریحان به معنای بوی خوش و رزق آمده است؛
[۶] اما مقصود از ریحان در این آیه فقط بوى خوش در قبر و در برزخ و در قیامت و در بهشت نیست؛ بلکه منظور لذت مناسب مقام قرب است.[۷] البته «ریحان» به «استماع و شنیدن کلام الله» نیز تفسیر شده است.[۸]
آخرین نعمتی که خداوند برای مقربان مقرر داشته است «جَنَّهُ نَعِیمٍ» است که به معنای «بهشت پر نعمت» است.
[۹] در این جا نیز برخی این گونه توضیح دادند که منظور این است «که اختیار بهشت به دست آنها است هرجا اراده کنند سکونت می کنند و هر کس را اراده کنند سکونت می دهند و جاى هر یک را معیّن می کنند و سهم هر یک را از حور و نعیم بهشتى براى او تعیین می کنند».[۱۰]
ثانیاً: حتی اگر مقصود از این تعبیرات، همان لذت هایی باشد که تمام اهل بهشت از آنها بهره مندند، باید گفت؛ که این پاداش ها ملازم مقرب بودن است و نه آنکه هدفی ورای قرب الهی باشد و بر این اساس، قرب به خدا، نه تنها اصالت و هدف نهایی بودن خود را از دست نمی دهد، بلکه این نعمتها نیز زمانی برای فرد مقرب، لذت‌بخش است که او را از مقام قرب جدا نکند.

 

 

 منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]. واقعه، ۸۸- ۸۹٫

[۲]. «فا» در «فروح» فای تفریع است.

[۳]. ر. ک: طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏۱۲، ص ۴۱۲، تهران، اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.  

[۴]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏ ۱۹، ص ۱۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق؛ ترجمه؛ موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ۱۹، ص ۲۴۲، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.

[۵]. ر. ک: مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۳، ص ۲۸۲، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

[۶]. تفسیر المیزان، ج ‏۱۹، ص ۱۳٫

[۷]. أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏۱۲، ص ۴۱۲٫

[۸]. تفسیر نمونه، ج ۲۳، ص ۲۸۲٫

[۹]. همان.

[۱۰]. اطیب البیان، ج ۱۲، ص ۴۱۳٫