فلسفهی تشریع ازدواج موقّت چیست؟
بدیهی است؛ انسانها دارای غرایز مختلفی هستند، که غریزهی جنسی یکی از نیرومندترین آنها است و از سوی دیگر طبیعی است که اگر این غرایز اشباع نگردد و پاسخ صحیحی به آن داده نشود و در مسیر سازندگی فردی و اجتماعی مورد بهرهبرداری قرار نگیرد پیامدهای منفی، چون بیبند و باری جنسی، بیماریهای روحی و روانی، خودکشی، قطع نسل و… را در پی خواهد داشت و از همین رو شارع مقدّس، برای جلوگیری از انحرافات اجتماعی و ناهنجاریهای جنسی به امر ازدواج جنبهی قانونی و شرعی داده است. در مرحلهی اوّل، اگر شرایط و امکانات اقتصادی و… مساعد بود، اقدام به ازدواج دائم نماید، و چنانچه ازدواج دائم به هر دلیلی ممکن نبود ازدواج موقّت را پیشنهاد کرده است.
از برخی احادیث نیز استفاده میشود که این قانون در شرایط خاص جنگی و دوری از همسران نهاده شد. چنانچه در صحیح مسلم آمده است:
«… عن قیس قال سمعت عبدالله یقول کنا نعزو مع رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) لیس لنا نساء فقلنا الا نستخصی فنهانا عن ذلک ثم رخص لنا ان ننکح المرأه… إلی اجل ثم قرأ عبدالله « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ»[۱]»[۲]؛ «…قیس گفت: از عبدالله شنیدم که میگوید: همراه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در جنگ بودیم، دور از زنان خود، به پیامبر عرضه داشتیم: آیا خود را اخته نکنیم؟! پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ما را از این کار نهی فرمود و سپس به ما اجازه داد تا برای مدّتی زنانی را به نکاح در آوریم. سپس عبدالله بن مسعود، این آیه را خواند: ای کسانی که ایمان آوردهاید، چیزهای پاکیزهای را که خدا برای (استفادهی) شما حلال کرده حرام نشمارید و از حد تجاوز نکنید که خداوند متجاوزان را دوست نمیدارد».
همچنین در قرآن آمده است:
«فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَریضَهً»[۳]؛
«زنانی را که مُتعه میکنید، واجب است مهر آنان را بپردازید».
این آیه دربارهی ازدواج موقّت است و بنا بر برخی روایات در وضعیت جنگی که مسلمانان از مواطن و همسران خویش دور بودند، نازل شده است. امّا با استفاده از روایات دیگر به خوبی فهمیده میشود که اختصاص به شرایط جنگی ندارد و شامل همهی مواردی میگردد که مرد، به همسر خود دسترسی نداشته و یا امکان ازدواج دائم ندارد. و یا ضرورت دیگری اقتضاء کند.
در روایتی از فتح بن یزید نقل شده است که از ابا الحسن (علیه السّلام) در مورد متعه پرسیدم، حضرت فرمود: «هِیَ حَلَالٌ مُبَاحٌ مُطْلَقٌ لِمَنْ لَمْ یُغْنِهِ اللَّهُ بِالتَّزْوِیجِ فَلْیَسْتَعْفِفْ بِالْمُتْعَهِ فَإِنِ اسْتَغْنَى عَنْهَا بِالتَّزْوِیجِ فَهِیَ مُبَاحٌ لَهُ إِذَا غَابَ عَنْهَا»[۴]؛ «برای کسی که خداوند با تزویج او را بینیاز نکرده است، به وسیلهی ازدواج موقّت پاکدامنی پیشه نماید، اگر هم به سبب ازدواج از متعه بینیاز باشد، باز متعه گرفتن هنگامی که همسرش از پیش او رفته باشد، برای او مباح است».
همچنین امام کاظم (علیه السّلام) به علی بن یقطین که از آن حضرت دربارهی متعه پرسیده بود میفرماید: «َ مَا أَنْتَ وَ ذَاکَ قَدْ أَغْنَاکَ اللَّهُ عَنْهَا…»[۵]؛ «تو را به نکاح متعه چه کار؟! و حال آنکه خداوند تو را از آن بینیاز کرده است».
با ملاحظهی این روایات که منحصر در اینها هم نیست[۶]، دانسته میشود که تشریع متعه برای مواقع ضروری و برای کسانی است که عوامل گوناگون آنها را از دسترسی و امکان به ازدواج دائم باز میدارند و یا اینکه با ازدواج دائم نیز غریزهی آنها مهار و اشباع نمیشود. بنابراین تشریع اولیهی متعه برای این نبوده است که هوسبازان به صورت گسترده در شهوات و هوی و هوسها غرق شوند، و چنانکه با این حکم الهی بازی نمایند که دوست و دشمن از آن تنّفر پیدا کنند و آن را مساوی با زنا و فحشا بدانند. بلکه هدف از جعل و تشریع ازدواج موقّت، حفظ کردن افراد نیازمند از آلودگی به گناه و فحشا است.[۷]
اینک به برخی از آثار و فواید ازدواج موقّت که فلسفهی تشریع آن را روشن میکند اشاره مینماییم:
۱ – پیشگیری از زنا
وجود و گسترش زمینههای تحریک جنسی در شرایط امروز از یک سو و موانع موجود در راه ازدواج دائم از سوی دیگر مشکل حادّ جنسی را برای جوانان به وجود آورده است، به گونهای که اگر راهکار منطقی همانند ازدواج موقّت نهادینه و فرهنگسازی نشود، ممکن است جوانان به روابط نامشروع زنا و انحرافات جنسی رو آورند که عواقب ناگواری برای خانوادهها و جامعهی انسانی پدید خواهد آورد. از این رو، در حدیثی معروف از امام علی (علیه السّلام) و امام صادق (علیه السّلام) آمده است: «اگر خلیفهی دوم از ازدواج موقّت نهی نکرده بود، هیچ کس زنا نمیکرد؛ مگر شقی و بدبخت».[۸]
۲ – حفظ ایمان و بندگی
«گناه» اصلیترین مانع بندگی خداوند متعال و یکی از عوامل بازدارنده، از حق و اخلاق نیک است. از رایجترین گناهان در میان قشر جوان، مفاسد ناشی از غریزهی جنسی است. هیجانات جنسی دوران تجرّد، او را از یاد خدا باز داشته، از پذیرش نصایح و موعظههای اخلاقی و بروز آن، در اعمال و رفتارش منع میکند. ازدواج موقّت این هیجانات را از بین برده یا لااقل از شدّت آن میکاهد. اینجاست که زمان بازگشت به فطرت خداجویی فرا میرسد و زمینهی پذیرش اخلاق حسنه مهیّا میگردد و لذا در ازدواج موقّت به عنوان یکی از سنّتهای الهی همواره مورد تأکید بوده است.[۹]
پیشگیری از سوء استفادهی جنسی
یکی از مهمترین غرایز انسانی که در تمامی نوع بشر وجود دارد غریزهی جنسی است. استعمارگردان و سودجویان، پیوسته به فکر سوء استفاده از این نعمت خدادادی بوده و هستند. کشور اسلامی «اندلس» با همین شیوه سرنگون شد و به کشور مسیحینشین «اسپانیا» تبدیل گشت! امروز نیز دولتهای استعماری، مردم کشورهای جهان سوم و حتّی مردم خود را در فساد غرق نموده و از غفلت به وجود آمده، حدّاکثر استفاده را میبرند! دشمنان کشور ما نیز سالها است از این حربه برای ضربه زدن به مردم ما سود میجویند که از آن تحت عنوان «تهاجم فرهنگی» یاد میکنیم. در این میان افراد سودجوی فراوانی با راهاندازی شرکتهای بزرگ فیلم، عکس و… به شرافت و عفّت انسانها هجوم آورده و کانون خانوادهها را به اضمحلال سوق میدهند.
بدون تردید در جامعه که مردم به عفّت، فضیلت و تقوا ایمان دارند، اگر ازدواج موقّت رواج داشته باشد، هرگز جای پایی برای مهاجمان فرهنگی و سوداگران عفّت و پاکدامنی باقی نمیماند. در واقع مؤثّرترین راه مقابله با «تهاجم فرهنگی» احیای فرهنگ ازدواج موقّت است و بدون این سنّت، سایر کارها، آب در هاون کوبیدن است.[۱۰]
نتیجه اینکه ازدواج موقّت برای جلوگیری از انحرافات و روابط نامشروع تشریع شده است، تا بدین وسیله عفاف و پاکدامنی حفظ شود.
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی حقوق خانوادگی زن؛ دفتر نشر معارف – مؤلف: سید ابراهیم حسینی
[۱]. مائده (۵)، آیه ۸۷٫
[۲]. صحیح مسلم، مسلم النیسابوری، مجلدات ۸، ج ۴، ص ۱۳۰، دار الفکر، بیروت.
[۳]. نساء (۴)، آیه ۲۴٫
[۴]. وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، مجلدات ۳۰، ج ۲۱، باب ۵، ح ۲٫
[۵]. همان، باب ۵، ح ۱٫
[۶]. برای آگاهی بیشتر ر.ک: همان، باب ۵٫
[۷]. ر.ک: جزوه درس خارج فقه، ناصر مکارم شیرازی، ۱۴/۷/۱۳۸۲٫
[۸]. وسائل الشّیعه، ج ۲۱، باب ۱، ص ۱۱٫
[۹]. همان، کتاب النکاح، باب ۱۲، از ابواب المتعه.
[۱۰]. برای آگاهی بیشتر ر.ک: روابط پسر و دختر، محمّد رضا احمدی و همکاران، قم: نشر معارف، ۱۳۸۶، ص ۱۰۷ به بعد.
پاسخ دهید