فرق بیعتی که با حضرت علی(ع) شد با بیعتی که با سایر خلفای قبل از ایشان شد چه بود؟
فرق بیعتی که با امیرمومنان علی علیه السلام انجام گرفت با بیعتی که با سه خلیفه قبل از آن حضرت انجام گرفت این بود که بیعت با امیرمومنان(ع) بیعتی بود که در آن بسیاری از مردم و بزرگان به اختیار شرکت کرده بودند و لذا آن حضرت آزادانه و به رای اکثریت واقعی به خلافت انتخاب شد هر چند بدان رغبتی نداشت.
اما بیعتی که با خلفای قبل شد اصلا معیارهای بیعت را نداشت و آنان خود از پیش تعیین شده بودند یا با بیعت حداقلی یا اجباری و به زور و تهدید و ترغیب به خلافت و بیعت گیری روی آوردند. لذا اصلا نمی توان این دو بیعت را با هم مقایسه کرد.
برای این که تفاوت را مشاهده کنید به موارد ذیل دقت بفرمایید:
به طور مثال «ابن ابی الحدید» به نقل از «براء بن عازب»در نحوه بیعت گیری برای ابوبکر مینویسد: عدهای از بنیهاشم مشغول غسل رسول خدا بودند و من از شدت غصه و ناراحتیِ مصیبت وارده و از ترس اینکه مبادا خلافت را از دست بنیهاشم خارج سازند، بین این گروه و مسجد در رفت آمد بودم. در این اثناء خبر رسید که عدهای در سقیفه اجتماع کردهاند. ناگهان عمر و ابوبکر غیبشان زد. سپس خبر رسید که با ابوبکر بیعت کردهاند. طولی نکشید که ابوبکر به همراه عمر، ابو عبیده جراح و عدهای از اهل سقیفه را دیدم که به راه افتادهاند و هر که را میبینند دستش را گرفته و به عنوان بیعت به دست ابوبکر میدهند خواه راضی به چنین عملی باشد یا از آن اکراه داشته باشد. سریعا خود را به بنیهاشم رساندم. آنان در را (برای غسل دادن رسول خدا) به روی خود بسته بودند. با شدت تمام در را کوبیدم و با فریادی بلند آنان را از بیعت مردم با ابوبکر آگاه ساختم. (شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص۲۱۹٫)
همانگونه که مشاهده می کنید این عالم سنی به صراحت از بیعت اجباری گرفتن برای ابوبکر سخن رانده است
نیز در مورد عمر نویسنده کتاب “عمر بن الخطاب” در این باره می نویسد: و بایع المسلمون عمر بالخلافه بین راض و متکره، و مطمئن و متخوف و جمیعهم ینظرون مایکون من عمر فی یوم الجدید.( عمر بن الخطاب (عبدالرحمن احمد البکری)، ص ۹۶)
در این جا هم این نویسنده سنی اقرار می کند که بیعت با عمر از روی اختیار همگانی نبوده است.
اما در مقابل، در مورد حضرت علی(ع)اینگونه نقل شده:
حسن بن فرحان مالکى مى گوید: «امامت على و خلافت او به نص و واقع و اجماع به اثبات رسید، و بزرگان صحابه و مهاجرین و انصار بر بیعت با او اجماع کرده اند، و بر خلافت او تمام بلاد اسلام؛ همچون حجاز، یمن، فارس، خراسان، مصر، آفریقا، جزیره، آذربایجان، هند، سند و نوبه، خاضع شدند. و به جز اهل شام کسى با بیعت او معارضه نکردند، و آنان نصف امت و حتى ربع امت بلکه به یک دهم امت هم نمى رسیدند. بلکه در شام برخى از صحابه و تابعین نیز وجود داشتند که بر خلافت على(علیه السلام) اقرار داشتند و از معاویه کناره گیرى مى کردند; مثل شدّاد بن اوس و عبدالرحمن بن غنم اشعرى بزرگ تابعین اهل شام. و همراه با معاویه جز تعداد کمى از صحابه آن هم از مسلمانان فتح مکه و مسلمانان حنین و برخى که در صحابى بودن آن ها اختلاف است وجود نداشتند..( بیعه على بن ابى طالب فی ضوء الروایات الصحیحه، ص ۱۹۳٫)
ابوعبدالله بن بطّه (۳۸۷ ه .ق) از بزرگان اهل سنت مى گوید: «بیعت على رضى الله عنه ـ بیعت اجتماع و رحمت بود، و هرگز مردم را به خود دعوت نکرد و نیز بر بیعت خود با شمشیر، مردم را مجبور نساخت و با عشیره خود بر مردم غالب نشد. او با این عمل خود به خلافت شرف و بها داد و با عدالت خود به قامت خلافت، زیور بها و عظمت و ارزش آویخت…»( منهاج القاصدین، ابن قدامه، ص ۷۷٫)
ابن حجر عسقلانى (۸۵۲ ه .ق) از علمای بزرگ اهل سنت مى نویسد: «بیعت على بر خلافت، بعد از قتل عثمان در اوائل ذى الحجه سال ۳۵ بود. مهاجرین و انصار و تمام کسانى که حاضر بودند، با او بیعت کردند. بیعت او را به تمام مناطق اسلامى مکتوب نمودند، تمام اهالى آن ممالک به بیعت با او اذعان پیدا کردند به جز معاویه و اهل شام که بین آن ها بعداً اتّفاقاتى افتاد»( فتح البارى، ج ۷، ص ۷۲٫)
منبع:پرسمان
پاسخ دهید