پسر هفده سالهای دارم که خیلی گوشهگیر و منزوی است؛ مثلاً خجالت میکشد با پدر خود صحبت کند یا وقتی مهمان که به خانه میآید سلام میکند و داخل اتاق خود میرود. وقتی با او صحبت میکنم تندخویی میکند. لطفاً من را راهنمایی کنید.
یکی از ویژگی هایی که در دورهی نوجوانی در بچّهها به وجود میآید، حسّ استقلال طلبی است؛ به این معنی که نوجوانان دوست ندارند که مورد امر و نهی واقع شوند؛ لذا توصیه ما این است که پدر و مادر شیوهی ارتباطی را از آمرانه به گفتگو تغییر دهند؛ یعنی به جای این که نوجوان را توبیخ کنند، او را به یک محیط آرام ببرند و از خوبی هایش بگویند و در آخر از او سؤال کنند که چرا در جمع ها حاضر نمیشوید؟
امّا چند نکته در اینجا قابل توجّه است:
الف. درونگرایی
اوّلین نکته این است که ممکن است فرزند ما دچار درونگرایی شده باشد. انسانهای درونگرا افرادی هستند که نمیتوانند با دیگران به خوبی ارتباط برقرار کنند، احساسات خود را بیان کنند، اگر هیجاناتی دارند بروز دهند؛ لذا بیشتر ترجیح میدهند که در گوشهای با خود خلوت کنند. افراد درونگرا نیاز به مشاورههای حضوری دارند که در آنجا مهارتهای ارتباط گیری را بیاموزند.
ب. عدم توجّه به انتظارات نوجوان
نکتهی دوّم در مورد منزوی شدن بچّهها این است که شاید پدر و مادر انتظارات و توقّعات فرزندشان را برآورده نمیکنند. همانطور که میدانید بچّهها در دورهی نوجوانی عدالتخواه و امنیّتطلب هستند؛ لذا اگر ببینند که پدر و مادر مدام با هم دعوا میکنند و امنیّت آنها را فراهم نمیکنند، ترجیح میدهند که داخل اتاق بروند و در را به روی خود ببندند.
ج. عدم سپردن مسئولیت
گاهی اوقات پدر و مادر به فرزندانشان مسئولیّت نمیدهند؛ لذا آنها به حاشیه میروند و کمتر در جمع خانواده حاضر میشوند.
پاسخ دهید