در عرفان حلقه ادعا می شود علت امراض جسمی و روانی، نیروهای نامرئی به نام موجودات غیر ارگانیک است که در کالبد انسان ها نفوذ کرده اند. به همین دلیل به دیگران قول بیرون آوردن این موجودات داده می شود و با شعار «برون ریزی» به عملیات درمان می پردازند.

 

اما باید دید آن چه که به نام دفع نیروهای غیر ارگانیک در جلسات و نشست های درمانی حلقه اتفاق می افتد؛ چیست؟ آیا آنچه که تحت نام فرادرمانی و برون ریزی در این جلسات صورت می پذیرد، درون ریزی است یا برون ریزی؟ واقیعت این است که آنچه در عمل دیده شده و نیز بنابر حکایت افرادی که در عرفان حلقه تحت درمان رفته‏اند، عمل برون‏ریزی قصه دیگری دارد و لازم است که ماهیت اتصالات در عرفان حلقه به گونه‏ای دیگر تحلیل شود.


مطلب این است که هر چند در کوتاه مدت در سایه تلقین و ایجاد ذهنیت و تصرف در هیجانات فرد، نوعی تسکین در درون فرد احساس می شود، اما بعد از گذشت مدتی، موجوداتی به زندگی این افراد وارد می شوند که منجر به اختلال روانی و درونی و از هم پاشیدگی سلامت روانی ایشان می گردد. البته بستری که باعث می شود این نیروها بتوانند به راحتی بر دیگران تاثیر گذارند همان است که در عرفان حلقه از آن تحت عنوان «شاهد محض» یاد می شود. به عبارت دیگر این نیروها که در سایه «عمل شاهد» و «تسلیم و ناظر بودن» در درمان شونده ها، قدرت ورود پیدا می کنند، همان تسلط جنیان و شیاطین بر روان افراد است. یعنی چیزی که به نام برون ریزی نیروی های موذی انجام می شود؛ در حقیقت وارد کردن جن و نیروهای شیطانی به زندگی افراد است. روشن است که ارتباط با اجنه و ارواح هر چند که واقعیت دارد اما حقیقت ندارد، به این معنا که با واسطه این قدرت ها نمی توان به هیچ تعالی و کمالی دست یافت و این فرایند صرفا یک تغییر است نه تکامل و رشد روحی. ممکن است کسی از این که شیاطین هم بتوانند شبیه درمان را ایجاد کنند، تردید داشته باشد، اما باید دانست روایات هم این معنا را پذیرفته اند. راوی از امام صادق پرسید: اصل سحر و جادو چیست؟ و کار جادوگر با تمام عجایبى که درباره‏اش آمده چگونه است؟ امام فرمود: « سحر و جادو چند گونه است: یک نوع آن مانند طبّ و پزشکى است، همانطور که پزشکان براى هر دارویى درمانى قرار مى‏دهند، همین طور است علم جادو و سحر؛ با فریب براى هر سلامتى آفتى مى‏سازند، و براى هر درمان دردى، و براى هر معنى حیله‏اى


بنابراین باید به طور کلی پیرامون انرژی درمانی به چند نکته دقت کرد؛ اولا، بسیاری از مدعیان انرژی درمانی، توانمندی درمانگری ندارند و یا بسیار کمتر از آنچه ادعا می کنند؛ مهارت دارند. یعنی اگر هم کمی از انرژی درمانی اطلاعاتی دارند، به این حد نیست که بتوانند مواردی را که ادعا می کنند؛ مداوا کنند. چرا که موارد زیادی مشاهده شده است که این افراد با اغراض ناشایستی مانند شهرت و یا کسب پول و یا احیانا تمتعات جنسی از دیگران این گونه ادعاها را مطرح می کنند. در موارد دیگری هم افرادی وجود داشته اند که قدرت های غیر شرعی دیگری غیر از انرژی درمانی داشته اند و افراد ناآگاه چون نمی دانسته اند که این قدرت روحی با انرژی درمانی تفاوت دارد؛ به نفع این افراد تبلیغ کرده اند که فلان فرد انرژی درمانگر است. در حالی که انرژی درمانی نبوده است، بلکه جن گیری بوده است.


ثانیا، این که انرژی درمانی ـ صرف نظر از مدعیان دروغین زیادی که الان در بازار مرید پروری فعالند ـ یکی از توان مندی ها و واقعیت هایی است که خداوند در وجود انسان قرار داده است. یعنی مرتبه ضعیفی از انرژی که قدرت درمان گری دارد؛ در کالبد همه ما وجود دارد. نکته در این است که بعضی در سایه تمرین های تمرکزی و روحی می توانند مقدار بیشتری از این انرژی را به کار بیندازند. میزان انرژی که انسان در حالت عادی می تواند به کار بگیرد، مقدار کمی است. اما می توان با تمرین های متناسب، هم مقدار بیشتری انرژی جذب کرد و هم مقدار بیشتری انرژی برای دیگران ارسال کرد.


سوم آنکه، انرژی درمانی نه یک مسئله معنوی و نه یک قابلیت عرفانی که در حقیقت یکی از مزیت های جسم انسان است؛ که خداوند مثل دیگر قابلیت های جسم به انسان موهبت کرده است. انرژی درمانی اساسا ربطی به ایمان و تقوای افراد ندارد؛ یعنی یک فرد بی ایمان و حتی یک انسان ضد خدا هم می تواند در صورت تمرین و ممارست از این قدرت بهره بگیرد.


نتیجه این که حتی اگر کسی در درمان گری با انرژی راستگو هم باشد، حرف ها و ادعاهای معنوی و به ظاهر عرفانی اش، یک فریب است. به عبارت دیگر ممکن است کسی در قدرت درمان گری راستگو باشد ، اما در ادعای عارف بودن و مرشد بودن یک شیاد و فریبکار از آب دربیاید. به همین علت است در غرب و در اماکن آکادمیک با انرژی درمانی برخوردی علمی کرده اند و نه روحی. چرا که انرژی درمانی و کار با انرژی را در قالب یک رشته علمی تدوین کرده اند و برای آن ضابطه و شرایط و فیلتر های آموزشی قرار داده اند.


نکته دیگر این که این طور نیست که همه امراض را بتوان با انرژی درمانی مداوا کرد. بلکه بیشتر معطوف به جسم و امراض عضلانی و استخوانی کاربرد دارد؛ نه اختلالات روانی و روحی.
البته فرادرمانی از جهات دیگری نیز مورد نقد و بررسی قرار گرفته و مناظرتی پیرامون آن شکل گرفته است. برای نمونه، در مورد حکم شرعی استفاده از فرادرومانی، مراجع و علما مخالف این روش هستند و حتی برخی شرکت در این مجالس (مجالس فرادرمانی) را حرام دانسته اند.

 

منبع:پرسمان