یکى از سوالات تقریباً همگانى و جدى همسران جوان این است که بین دو فرزند چند سال فاصله لازم و مطلوب است.

توجّه به این نکته لازم است که وقتى کودک دوم یا سوّم به خانوادهاى اضافه مى گردد، تغییر قابل توجهى در ساختار خانواده به وجود مى آید که سلامت کودکان خانواده به فراهم بودن زمینه رفع نیازهاى مختلف آنان نظیر تغذیه کافى، بهداشت، ورزش و تفریح، تعلیم و تربیت و حتّى فراهم شدن امکانات ازدواج آنها در آینده بستگى دارد؛ بنابراین شایسته است هر پدر و مادرى با توجّه به امکانات خود براى داشتن فرزند دیگر تصمیم بگیرند.[۱]

به هر حال براى تصمیم گیرى مناسب در مورد چنین مسئله اى توجّه به چند نکته، ضرورى است.

۱ – اهمیت شیر مادر

یکى از نیازهاى اساسى و سرنوشت ساز براى کودکان، تغذیه کافى و مناسب و مورد نیاز است. تغذیه با شیر مادر براى طفل و مادرش فواید زیادى دارد. بنابراین فاصله تولد فرزندان باید به گونه اى باشد که به تغذیه بچه از شیر مادر آسیب نرساند.

۲ – شکل گیرى دل بستگى در کودک

به اعتقاد روان شناسان، دل بستگى به مادر از دو یا سه ماهگى شروع مى شود ولى دل بستگى واقعى در طول ۷ تا ۲۴ ماهگى اتفاق مى افتد و کودک به صورت عمیق به مادرش دل بسته شده و ارتباط عاطفى قوى با او پیدا مى کند.[۲] لذا دو سال اول زندگى کودک و نوع رابطه اى که با مادر دارد، بسیار با اهمیت و تعیین کننده است و اگر سرمایه گذارى عاطفى لازم صورت نگیرد، ممکن است مشکلات جدى در فرایند شکل گیرى شخصیت کودک و فرایندهاى روانى او ایجاد بشود. از این رو سزاوار است حداقل فاصله میان دو فرزند حدود سه سال باشد.

۳ – شکل گیرى حس اعتماد در کودکان

اریکسون، یکى از روان شناسان مشهور غربى، اعتقاد دارد که مراحل رشد روانى انسان ها به هشت مرحله تقسیم مى شود. یکى از پایه اى ترین و مهم ترین مراحل رشد روانى، مرحله اول یعنى مرحله «اعتماد اساسى در برابر بى اعتمادى» است که در دو سال اول زندگى به وجود مى آید.

مراد او از اعتماد این است که کودک از طریق وسایل، ابزار، امکانات و شرایط عاطفى روانى که برایش ایجاد مى شود، این مرحله را با موفقیت طى مى کند. در این صورت، کودک به طور عمده و دایم در جست وجوى آرامش است. اگر چنانچه نیازهاى جسمانى، روانى، عاطفى او ارضا شود و مورد نوازش و محبت اطرافیان به ویژه مادر قرار بگیرد، به این نتیجه مى رسد که دنیا محل امن و قابل اعتماد است. اگر چنانچه در محیطى نامناسب قرار گیرد، رشد هیجانى و عاطفى او تهدید شود و یا با او بدرفتارى شده و ترس و وحشت بر او حاکم گردد، احساس بى اعتمادى و ناایمنى روانى در او پدید مى اید. مانع رشد بهنجار کودک مى شود.[۳] از این رو اگر فرزند بعدى با فاصله کمتر از دو سال به دنیا آید حسّ رقابت، ناامنى به کودک آسیب مى رساند.

۴ – تحولات اساسى تولد تا دو سالگى

دو سال اول زندگى به دلیل تحولات سریع و رشد ابعاد مختلف در انسان، داراى اهمیتى مضاعف است. در این دوره از زندگى، رشد جسمانى، عصبى، ذهنى، شناختى و… سرعت بیشتر نسبت به سایر دوره ها دارد.

ـ وزن کودک در دو سال اول زندگى حدود چهار برابر افزایش پیدا مى کند و قد او نیز دو برابر مى شود.

ـ رشد دندان ها در این دو سال اتفاق مى افتد و کمبود تغذیه کودک به ویژه کمبود شیر، موجب ناهنجارى هایى در تشکیل و رشد مینا و نسوج دندان مى شود و رشد آنها را با مشکل روبرو مى کند.

ـ رشد مهارت هاى حرکتى مثل نشستن، خزیدن، ایستادن و راه رفتن در این دوره است.

ـ ادراکات حسى و شناختى مثل حس بویایى، شنوایى و لامسه، در این دوره رشد چشمگیرى دارند.

ـ رشد مغز و سلول هاى عصبى در دوره نوباوگى و نوپایى با سرعت حیرت انگیزى به رشد خود ادامه مى دهد.

ـ توان مندى ذهنى و عصبى کودک، افزایش پیدا مى کند.

علاوه بر سرعت رشد ذهنى و جسمانى کودک در دو سال اول زندگى، رشد عاطفى و اجتماعى او نیز در این دوره، قابل توجه است.[۴] از این رو رعایت حداقل ۲ تا ۴ سال فاصله سنى میان بچه ها این شرایط را بهتر فراهم مى آورد.

نکته اى که لازم است در اینجا به آن پرداخته شود این است که اگر فاصله بین دو فرزند، از سه سال بیشتر شود، چه اتفاقى مى افتد؟ در جواب باید گفت اگر فاصله فرزندان زیاد باشد، احتمال انس و الفت و دوستى فرزندان با یکدیگر به دلیل فاصله زیاد، مشکل خواهد بود و همچنین احتمال باردارى همسران نیز به دلیل استفاده از وسایل کنترل باردارى و کاهش توان مندى رحم، کاهش پیدا مى کند. علاوه بر اینها به دلیل محدود بودن زمان بهینه باردارى (۱۸ تا ۳۵سالگى) ممکن است زمینه تولد فرزندان بیشتر، از بین برود و خانواده با کم فرزندى مواجه شود. بنابراین پدر و مادر با توجه به تصمیمى که در خصوص تعداد فرزندان دارند خوب است برنامه ریزى را طورى انجام دهند که تا قبل از سن ۳۵ سالگى به تعداد دل خواه خود صاحب فرزند شوند.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:علی احمد پناهی/پرسش وپاسخ دانشجویی


[۱] – جواد فیض، من و کودک من (راهنماى مادران از نظر بهداشت و سلامت خود، تغذیه، رشد و پرورش کودک)، ص ۸٫

[۲] – جیمز ویلفرید، روان شناسى رشد، ترجمه حمزه گنجى، ص۱۳۳٫

[۳] – همان، ص۱۲۸؛ ناصر بى ریا و همکاران، روان شناسى رشد با نگرش به منابع اسلامى، ج۲، ص۷۷۹ـ۷۸۰).

[۴] – سوسن سیف و همکاران، روان شناسى رشد۱، ص۱۹۳ـ۱۹۴٫