فاشیسم «Fascism» نام نهضت یا حرکتی است که نخستین بار به وسیله‌ی موسولینی، دیکتاتور ایتالیا، در سال ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۳ در آن کشور به وجود آمد و جریان‌های مشابهی (مانند نازیسم در آلمان و فالانژیسم در اسپانیا) به دنبال آن در همین خطّ سیر فکری شکل گرفت.

فاشیسم از کلمه‌ی «Fasces» گرفته شده و آن علامتی است به شکل تبر که روی پرچم‌های فرمانروایان قدیم رومی نقش می‌بست و نماد قدرت آن‌ها بود.

فاشیسم پیش از این‌که یک فلسفه یا ایدئولوژی سیاسی باشد؛ یک روش حکومت است که بر سه اصل «حکومت فردی قدرت»، «حاکمیّت دولت» و «ناسیونالیسم افراطی» استوار است.

در حکومت‌های فاشیستی، فردی که در رأس حکومت قرار می‌گیرد، مافوق قانون است. در این حکومت‌ها سازمان دولت، با تکیه بر قدرت نظامی و گروه‌های فشار سیاسی و وسایل تبلیغاتی- که در اختیار دولت است- آزادی‌های فردی را محدود می‌سازد و هر گونه حرکت مخالفی را سرکوب می‌کند.[۱]

ویژگی‌های فاشیسم عبارت است از:

۱ –  عدم اعتماد به عقل؛

۲ –  انکار اصل اساسی مساوات بشری؛

۳ – نظام رفتاری مبتنی بر دروغ و خشونت؛

۴ – سیستم تک حزبی و حکومت عدّه‌ای نخبه و قدرت نامحدود؛

۵ – نژاد پرستی و ناسیونالیسم افراطی؛

۶ – ضدیّت با حقوق و نظام بین المللی؛

۷ –  تقدیس رهبر تا حدّ ممکن؛

۸ – مخالفت با دموکراسی، لیبرالیسم و سوسیالیسم؛

۹ –  اعتقاد شدید به قهرمان پرستی (هیروئیسم) و رزم‌جویی (میلیتاریسم).[۲]

در مقایسه حاکمیّت اسلامی با فاشیسم، شاید از این جهت که فاشیسم هم قائل به تقدّس رهبری و مردمی بودن رهبر است، شباهتی به نظر آید. امّا آنچه شالودهی فاشیسم بوده و در ویژگی‌های فوق تبلور یافته است، هرگز در نظام اسلامی راه ندارد؛ چرا که مبنای تقدّس به تنهایی مشابهت را نمی‌رساند. به علاوه ولیّ فقیه همیشه در چارچوب قوانین و مقرّرات اسلامی و مصلحت جامعه‌ی اسلامی، عمل می‌کند و هیچ‌گونه نظرات شخصی ناشی از جاه‌طلبی، احساس غرور و قدرت و… در او راه ندارد.

در حکومت اسلامی، یکی از منابع استنباط احکام اسلامی «عقل» است. از طرف دیگر همه‌ی مردم، حتّی ولیّ فقیه، به صورت مساوی در برابر قانون مسؤول‌اند و هیچ قوم و ملّتی بر سایر اقوام، امتیاز و برتری ندارد و تنها ملاک امتیاز «تقوا» است. اخلاق و رعایت اصول انسانی و ارزش‌های الهی جایگاه ویژه‌ای در برخورد با سایر ملّت‌ها و حتّی طبیعت دارد. بنابر توضیحات داده شده مشخّص می‌شود که اطلاق اصطلاح «فاشیسم» به حکومت دینی، نوعی شارلاتانیسم تبلیغاتی دشمنان نظام اسلامی در جهت مشوه جلوه دادن چهره‌ی حکومت دینی است. این امر به نوبه‌ی خود نشان دهنده‌ی شکست آنان در مقابله‌ی تئوریکی، و اندیشه‌ای و شکست در صحنه‌های عملی است.

 

منبع: دین و سیاست، ولایت فقیه، جمهوری اسلامی؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: حمیدرضا شاکرین، غلیرضا محمدی


[۱]– ر.ک: طلوعی، محمود، فرهنگ جامع سیاسی، ص ۶۲۵؛ آشوری، داریوش، دانشنامه‌ی سیاسی، ص ۲۳۴٫

[۲]– ر.ک: قاضی زاده، کاظم، اندیشه‌های فقهی سیاسی امام خمینی، ص ۱۴۵٫