یکی از دعاوی وهابیت با سایر فرق و مذاهب آن است که می گویند: «چرا والیان و موالیان خود را بیش از حد تکریم می کنید و بیش از آن که هستند، آنان را بزرگ می پندارید؟» آنگاه برچسب غالی و به تبع آن تکفیر را بر آحاد مسلمین الصاق می کنند. حال سوال ما از سلفیت این است که چرا خود نیز در مورد شیخ محمد بن عبدالوهاب حد انصاف را رعایت نکردید و در مورد وی مرتکب غلو و غالیگری شده اید؟ در متن ذیل، حسن فرحان مالکی تلاش دارد تا این مهم را به اثبات رساند. متن ذیل توسط علی فاطمی اقتباس شده است.
کسانی که درباره رهبران دینی خود زیاده روی می کنند؛ و علی رغم اینکه از جنبه نظری بر این باورند که آنان هم کارهای صواب و هم کارهای خطا دارند، اما هنگامی که از نقد نظریات آنان؛ و انتقاد از آنها جلوگیری می کنند، در واقع میان پیشوایان خود و پیامبران، تفاوت چندانی نمی بینند. برخی از پیروان شیخ نیز در زمان حیات او و پس از مرگش، شدیداً درباره اش زیاده گویی و تند روی کرده اند، و نسبت به همه نوشته ها و فتواهای او، حتی فتواهایی که صریحاً خلاف احادیث و روایات است، و نیز دیدگاه های او درباره ملت ها، دولت ها، اشخاص و مانند اینها تعصب می ورزند. نمونه هایی از غلو وهابیون نسبت به شیخ:
۱-برخی اوصاف او: «عالم ربانی، صدیق دوم، تجدید کننده دعوت اسلامی و یگانه دانشمندان».[۱]
۲-«شیخ محمد بن عبدالوهاب، کسی است که امت محمد صلی الله و علیه و آله به وجود او بر سایر امتهای جهان، به خود می بالد!»[۲]
برخی پیروان او چنان غلو کردند که حتی رکن رکین دعوت شیخ[۳] را فراموش کردند، و در نهایت امروزه این موضوع به یکی از اساسی ترین اصول اعتقادی پیروان افراطی شیخ تبدیل شده است. در نتیجه، از یک طرف پیروان شیخ محمد بن عبد الوهاب، در ردیه هایشان علیه مخالفانِ شیخ، نپذیرفتن دیدگاه های او را به معنای نپذیرفتن اسلام به شمار آورده اند، و از سوی دیگر بدگویی او علیه علمای اسلام و متهم کردن بلاد مسلمانان به شرک اکبر را، هرگز تعدی به حقوقِ آنان ندانسته اند.
منبع: مبلغ نه پیامبر / حسن بن فرحان مالکی / نشر ادیان
[۱] الدررالسنیه، ج ۱، ص۲۹٫
[۲] ابن عبید در تذکرۀ اولی النهی و العرفان، ج۱، ص۱۷۳چنین گفته است.
[۳] مذمت غلو در ستایش صالحان
پاسخ دهید