طبرانی به سند خود از ابن عبّاس روایت کرده است که گفت:
در حالی که رسول خدا (ص) را غسل میدادیم، مردی آمد و دقّ الباب کرد و گفت: شما را به کرم خدا سوگند! بگذارید من هم امروز بهرهای از رسول خدا (ص) بگیرم. علی (ع) فرمود: بگذارید وارد شود و از پشت پرده به ما آب بدهد. او را به جمع خود پذیرفتیم و از پشت پرده به ما آب میداد؛ علی (ع) فرمود: جابهجا نمیکردم بدن مبارک را مگر این که کسی همراه من، حضرت را برمیگردانید. و فرمود: شنیدم کسی از میان خانه آواز داد: پیراهن را از بدنش بیرون نیاورید.
قال الطّبرانیّ:
حدّثنا محمّد بن الفرج الصبهانیّ قال وجدت فی کتابی، عن إسماعیل بن عمرو البجلیّ عن الصّباح بن یحیی المدینیّ، عن سالم بن أبی الجعد، عن ابن عبّاس قال بینما نحن نغسل رسول الله (ص) فجاء رجل فدقّ الباب فقال: إذکر کرم الله إلّا أعطیتمونی الیوم نصیباً من رسول الله فقال علیّ أدخلوه واجعلوه من وراء السّتر یناولنا الماء، فأدخلناه فکان یناولنا الماء و قال علیّ: والله ما کنت أقلبه إلّا کان معی آخر یقلبّه، قال: و سمعت فی البیت: لانتزعوا عنه القمیص.[۱]
[۱] ـ المعجم الکبیر ۱۲: ۷۹ ح ۱۲۵۹۶، مجمع الزوائد ۹: ۳۶ مع اختلافٍ.
پاسخ دهید