سؤال: آیا بی نظمی، یک امر ذاتی است یا یک امر محیطی؟

جواب:

اولاً کسی نمی‌تواند بگوید که بی نظمی و نظم یک امر ذاتی است. نظم یک امر محیطی است؛ یعنی عوامل متعدّدی در منظّم شدن یا بی نظمی بچّه ها تأثیر گذار است.

سؤال: عوامل بی نظمی در کودکان چیست؟

عوامل بی نظمی در کودکان:

الف. الگوهای غلط

یکی ازعوامل بی نظمی الگوگیری و تقلید از اطرافیان، به خصوص والدین است. ما نباید از این نکته غافل شویم که حدود شصت یا هفتاد درصد یادگیری بچّه ها از طریق دیدن است. اگر ما مدام به فرزندمان منظّم بودن را تذکّر دهیم، در حالی که او در اطرافش همیشه بی نظمی می‌بیند، این تذکّرات در او تأثیری نمی‌گذارد و او چیزی را که می‌بیند باور می‌کند، نه آن چیزی را که می‌شنود.

ب. رعایت نکردن اصل تدریج

نکته دوّم این است که باید نظم را به صورت تدریجی از بچّه ها بخواهیم؛ یعنی باید به مرور زمان و در موقعّیت های مناسب، این امر را به آنها آموزش دهیم. اینکه به یکباره به او بگوییم که مرتّب و منظّم باش، تأثیری ندارد؛ مثلاّ اگر به فرزند سه ساله بگوییم: برو اتاقت را مرتّب کن، او نمی‌رود؛ ولی وقتی به او می‌گوییم که عروسکت را در داخل کمد بگذار، همین مقدار به او آموزش نظم داده ایم؛ یعنی به صورت غیر مستقیم به او فهمانده ایم که جای عروسک تو در کمد است.

ج. نا آرامی های فکری

گاهی ممکن است دلیل بی نظمی کودکان، بی نظمی فکری باشد و معمولاً این آسیب در بچّه هایی وجود دارد که مادرانشان برای آنها کم وقت می‌‎گذارند؛ چرا که این مسئله برای آنها ناآرامی های فکری و ذهنی ایجاد می‌کند؛ مثلاً مادرانی که شاغل هستند و بچّه های خود را به مهد کودک می‌سپارند، عمده‌ی این بچه ها احساس ناامنی دارند.

وقتی بچّه ها آرامش فکری ندارند، تمرکز ذهنی آنها هم کاهش پیدا می‌کند و وقتی تمرکز پایین آمد، بی نظمی هایی مثل گُم کردن وسایل نیز زیاد می‌شود.

د. بیش فعّالی

در این زمینه والدین باید با یک کارشناس، مشاوره ای داشته باشند و با هم گفت و گو کنند؛ چون ممکن است ریشه برخی از بی نظمی ها در برخی از بچّه ها بحث بیش فعّالی آنها باشد. در واقع احتمال بیش فعّالی در کودکانی که بی نظم اند و تمرکز کمی در کارهای خود دارند، وجود دارد؛ بنابراین باید در این زمینه با کارشناس مشورت کرد و بعد از بررسی سایر موارد به نتیجه دست یافت.

راهکارها

الف. رعایت اصل تدریج

یکی از راه ها برای رفع مشکل بی نظمی در کودکان این است که تدریجاً از او کار بخواهیم. همانطور که بارها گفته ایم، تغییر رفتار مانند خُم رنگ رزی نیست و باید اصل تدریج در این زمینه اعمال شود. بنابراین باید تدریجاً از فرزند انجام یک سری از کارها را بخواهیم تا مسئولیت بپذیرد؛ به این صورت که ابتدا کارهای خیلی سبک را از او بخواهیم؛ مثلا وقتی از مدرسه می‌آید و لباسش را در گوشه ای می‌گذارد، از او بخواهیم که آن را در جای مناسب خودش قرار دهد.

اما اگر کیفش را برنداشت، بعد از چند روز به تدریج کیف را هم به آن اضافه کنیم و به او بگوییم تو که دختر خوبی هستی و لباست را در جای خودش می‌گذاری، کیفت را هم در جای خودش بگذار. به همین ترتیب وظایف را برای او بیشتر کنیم تا مسئولیت پذیری را یاد بگیرد.

ب. بیان محبّت آمیز

یکی از نکات مهم در این زمینه این است که باید با کودکان، به ویژه دختر خانم ها در این سنین، ارتباط کلامی عاطفی و محبّت آمیز برقرار کرد و باید خواسته های خود را با محّبت به آنها بیان کرد.

شاید یکی از تاثیرگذارترین و مهم ترین بخش ها در تربیت فرزندان و یکی از ابزارهایی که خیلی تاثیر دارد، گفت و گو و مکالمه همراه با محبّت است

بیش از هفتاد درصد از ارتباطات ما با کلام است و اگر کلام را از دایره ارتباطات حذف کنیم، چیزی از ارتباط باقی نمی‌ماند؛ همچنین پر آسیب ترین عضو زبان است و حتّی علمای اخلاق زبان را پرگناه ترین عضو می‌دانند؛ امّا از طرف دیگر موثرترین عضو هم در حلّ معضلات و مشکلات زندگی و حتی مسائل ارتباطی ما نیز زبان است؛ لذا آقا امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند که گاهی اوقات این زبان و کلام از شمشیر تیز تر می‌شود. بنابراین نوع بیان والدین خیلی مهم است.