کلّیهی عالم امکان، منحصر به سه عالم است:
عالم حسّی طبیعی، عالم مثالی برزخی، و عالم عقلی ابداعی.
امّا عالم طبیعی، از منتهی کرهی خاک است تا به آخرین کرهی آسمانی و آنچه که قابل احساس به یکی از حواس ظاهره یا از شئون محسوسات ظاهریه است.
و امّا عالم مثالی برزخی، محاذیِ عالم طبیعی و عالم عقلی است؛ به این معنی که آنچه در عالم عقلی، حقایق عقلیه و اصول جهات امکانیه به وجود ابداعی وجود دارند، مقام تشبّح و تمثّل آنها در عالم برزخی کلّی، موجود و محقّق است. و آنچه در عالم طبیعی مادّی موجود است، حدّ اعلی و مقام لطافت و وجود اَصفی و اَکمل آنها در عالم برزخ مثالی میباشد.
و در حقیقت عالم مثال کلّیِ مقداری، وجهِ نازل عالم عقلی و وجهِ صاعد و اَعلای عالم طبیعی است. و از همین نظر این عالم را برزخ و عالَمٌ بَینَ العالَمَین گویند. و برزخ ارواح بعد از موت، از جنس و سنخ همین عالم است، نه عین آن که بعضی توهّم نمودهاند.
و در این عالم بود که حضرت، با ارواح انبیاء (ع) که به بدنهای مثالی برزخیِ نزولی متعلّق بودند، ملاقات و مکالماتی فرمودند؛ از جمله در ملکوت بیت المقدس که ظاهر حدیث دلالت دارد بر اینکه همهی انبیاء سلف حاضر بودهاند و حضرت به دستور جبرئیل، امامت جماعت فرمودند و تمامت انبیاء، اقتدا در نماز به حضرت فرمودند.
منبع: کتاب پندهای آسمانی، صص ۱۳۵-۱۳۶
پاسخ دهید