در مورد علیّ بن یقطین هم آقا موسی بن جعفر علیه السّلام او را مأمور کرد که نخست وزیری هارون الرّشید را قبول کند و او نخست وزیر دستگاه رئیس الوزرای هارون الرّشید لعنه الله علیه و علی ولده الأمین و المأمون همه‌ی آن‌ها ظالم بودند- آقا علیّ بن یقطین مأمور حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام بود و در دستگاه هارون الرّشید، رئیس الوزرا بود امّا نه ظلم کرد و برای شیعیان پناه بود. وقتی خدمت حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام آمد، عرضه داشت: آقا، در این دستگاه خسته هستم، دیگر طاقت من دارد تمام می‌شود، اجازه بدهید از این مقام کنار بیایم حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام به او اجازه نداد و فرمود: «إنّ لک فینا عزّا» «فَإِنَّ لَنَا بِکَ أُنْساً وَ لِإِخْوَانِکَ بِکَ عِزّاً»،[۱] تو برای ما عزّت و برای شیعیان ما در آن‌جا پناه هستی، بیرون نیا، آن‌جا بمان، این برای تو جهاد است که در آن‌جا بمانی.

 

بعد حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام قول داده بود تو با من قرارداد امضا کن که هر گرفتاری از شیعیان ما به تو مراجعه کرد مشکل او را حل کن، این یک مورد. این‌که تو آن‌جا هستی قصد تو این باشد که در حلّ مشکلات مضایقه نکنی. دوم این‌که برای هر کسی که مشکل را حل می‌کنی، کرامت او را حفظ کن، منّت نگذار، او را تحقیر نکن. خیلی افراد برای آدم‌ها کار می‌کنند امّا تا آخر طلبکار هستند، تا آخر او را کوچک می‌کنند. فرمود: تا آخر کرامت آن‌ها را حفظ کن. اگر این کار را انجام دادی من هم چند چیز را برای تو ضمانت می‌کنم؛ یکی این‌که ضمانت می‌کنم هرگز سقف زندان بر سر تو سایه نیفکند. حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام که خودش زندان را پذیرفته است و طولانی‌ترین زندان را در میان امامان ما قبول کرده است ولی برای علیّ بن یقطین تضمین کرد که او هرگز زندان را نبیند. دوم فرمود: «لَا یَدْخُلَ الْفَقْرُ بَیْتَکَ أَبَداً»،[۲] من ضمانت می‌کنم که این دشمن قدّار فقر به خانه‌ی تو راه پیدا نکند هرگز فقیر نشوی- سوم این‌که حضرت ضمانت فرمود: هرگز داغ شمشیر نبینی. هیچ کسی نتواند با هیچ اسلحه‌ای به تو خطری وارد کند، «لَا یَنَالَکَ حَدُّ سَیْفٍ أَبَداً»، هرگز اسلحه‌ای هم به او نخورد. این علیّ بن یقطین با این مقام و با این تضمینی که حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام کرد همه ساله به مکّه می‌رفت ولی مکّه رفتن برای او بهانه بود (منظور من از کعبه و بتخانه تویی) ای موسی بن جعفر، (مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه است) ایشان به بهانه‌ی حج، همه ساله کاروان بزرگی را حرکت می‌داد و به خدمت حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام می‌رسید و هزینه‌ی حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام و شیعیان او را تأمین می‌کرد. خمس مال خود و همه‌ی کسانی که به او مراجعه داشتند را می‌آورد و خدمت حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام می‌داد و حضرت هم خیلی به او احترام می‌گذاشت.


[۱]-‌ بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏ ۴۸، ص ۱۳۶٫

[۲]– همان.