علت سکوت خداوند در مقابل ظلم ظالمان چیست؟ و چرا همه چیز را به دنیای دیگر محول کرده است؟!
با یاد خداوند عزیز و مهربان، ضمن عرض سلام و ارادت؛ سؤالی داشتم که چند وقتی است ذهنم را مشغول کرده است. مگر خداوند از ما انسان ها نمی خواهد که در مقابل ظلم ساکت نباشیم و در برابر ظالم قیام کنیم!؟ اما چرا خود خداوند در مقابل ظالمان ساکت است و همه چیز را به دنیای دیگر واگذاشته است؟! کشتار بی رحمانه مسلمانان میانمار… ظلم بارزتر از این؟! کشتار مردم جهان توسط آمریکا،! اما آمریکا هر روز از روز گذشته ظلمش بیشتر می شود و در قبال آن مرفه تر، و هزاران ظلمی که بی جواب مانده است… علت این سکوت چیست؟! آیا عدالت خداوند و قدرت او را زیر سؤال نمی برد؟! البته می دانم جوابی دارد که من نمی دانم، به همین جهت از شما عزیزان سؤال کردم. زنده باشید
پاسخ اجمالی
از مجموع آیات قرآن استفاده می شود که خداوند افراد گناه کار را در صورتى که زیاد آلوده به گناه نشده باشند، به وسیله زنگ هاى بیدار باش، و یا گاهى به وسیله مجازات هاى متناسب با اعمالى که از آنها سرزده است، بیدار مى سازد و به راه حق بازمى گرداند. اما آنها که در گناه و عصیان، غرق شوند و طغیان و نافرمانى را به مرحله نهایى برسانند، گاه خداوند آنها را به حال خود وامى گذارد، و به آنها میدان می دهد تا پشتشان از بار گناه سنگین شود و استحقاق حد اکثر مجازات را پیدا کنند. اینها کسانى هستند که تمام پل های پشت سر خود ویران کرده اند، و راهى براى بازگشت نگذاشته اند و لیاقت و شایستگى هدایت الهى را کاملاً از دست داده اند.
البته، از بعضى آیات قرآن، استفاده مى شود که خداوند گاهى به این گونه افراد، نعمت فراوانى می دهد و هنگامى که غرق لذت پیروزى و سرور شدند، ناگهان همه چیز را از آنان می گیرد، تا حد اکثر شکنجه را در زندگى همین دنیا ببینند.
پاسخ تفصیلی
اگرچه در بسیاری از موارد ظالمان و ستم گران در همین دنیا نیز به سزای بخشی از اعمال خود می رسند، اما نظام هستی بر این قرار گرفته است که تمام مجازات در این دنیا نباشد، و اصولاً نمی توان در این دنیا تمام مجازات برخی از ظالمان را اجرا کرد. فردی که هزاران نفر را به قتل رساند، چه مجازاتی در این دنیا می تواند برایش مناسب باشد؟
قرآن کریم در مورد چنین افرادی می فرماید: «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ»؛[۱] آنها که کافر شدند، (و راه طغیان پیش گرفتند،) تصور نکنند اگر به آنان مهلت مى دهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مى دهیم براى این که بر گناهان خود بیفزایند و براى آنها، عذاب خوارکننده اى (آماده شده) است!
از مجموع آیات قرآن استفاده می شود که خداوند افراد گناه کار را در صورتى که زیاد آلوده به گناه نشده باشند، به وسیله زنگ هاى بیدار باش و عکس العمل هاى اعمالشان، و یا گاهى به وسیله مجازات هاى متناسب با اعمالى که از آنها سرزده است، بیدار مى سازد و به راه حق بازمى گرداند. اینها کسانى هستند که هنوز شایستگى هدایت را دارند و مشمول لطف خداوند مى باشند و در حقیقت مجازات و ناراحتی هاى آنها، نعمتى براى آنها محسوب مى شود. چنان که قرآن کریم مى فرماید: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛[۲] به سبب اعمال مردم، فساد در خشکى و دریا آشکار شد تا به آنان جزاى بعضى از کارهایشان را بچشاند، باشد که بازگردند.
ولى آنها که در گناه و عصیان، غرق شوند و طغیان و نافرمانى را به مرحله نهایى برسانند، گاه خداوند بنابر مصالحی آنها را به حال خود وامى گذارد و به اصطلاح به آنها میدان می دهد تا پشتشان از بار گناه سنگین شود و استحقاق حد اکثر مجازات را پیدا کنند.
اینها کسانى هستند که تمام پل های پشت سر خود ویران کرده اند، و راهى براى بازگشت نگذاشته اند و لیاقت و شایستگى هدایت الهى را کاملاً از دست داده اند.
آیه فوق، این معنا را تأکید کرده و مى فرماید؛ گمان نکنند آنهایى که کافر شدند، مهلتى که به ایشان می دهیم براى آنها خوبست، بلکه مهلت می دهیم تا به گناه و طغیان خود بیفزایند و براى آنان عذاب خوار کننده است.[۳]
این معنا در خطبه اى که حضرت زینب(ع) در شام در برابر یزید طغیانگر -که از مصادیق روشن گناه کار غیر قابل بازگشت بود. به آن استدلال کرده است، استفاده می شود. آن جا که مى فرماید: «تو امروز شادى مى کنى و چنین مى پندارى که چون فراخناى جهان را بر ما تنگ کرده اى و کرانه هاى آسمان را بر ما بسته اى و ما را همچون اسیران از این دیار به آن دیار می برى، نشانه قدرت تو است، و یا در پیشگاه خدا قدرت و منزلتى دارى و ما را در درگاه او راهى نیست؟! اشتباه می کنى، این فرصت و آزادى را خداوند از آن رو به تو داده تا پشتت از بار گناه، سنگین گردد و عذاب دردناک در انتظار تو است … پس اندکى آرام و آهسته باش، آیا سخن خدا را فراموش کرده اى که فرمود: «آنها که کافر شدند (و راه طغیان را پیمودند) تصوّر نکنند که اگر به آنها مهلت مى دهیم به سود آنها است، ما به آنها مهلت مى دهیم که بر گناهانشان بیفزایند و عذاب دردناکی در انتظار آنها است».[۴]
خلاصه این که آیه ۱۷۸ سوره آل عمران، به سؤال فوق که در ذهن بسیارى وجود دارد، پاسخ می گوید که چرا جمعى از ستم گران و ظالمان این همه غرق نعمت اند و مجازات نمى بینند؟ قرآن می فرماید؛ اینها افراد غیر قابل اصلاحى هستند که طبق سنت آفرینش و اصل آزادى اراده و اختیار به حال خود واگذار شده اند، تا به آخرین مرحله سقوط برسند و مستحق حد اکثر مجازات شوند.
البته، از بعضى آیات قرآن، استفاده مى شود که خداوند گاهى به این گونه افراد، نعمت فراوانى می دهد و هنگامى که غرق لذت پیروزى و سرور شدند، ناگهان همه چیز را از آنان می گیرد، تا حد اکثر شکنجه را در زندگى همین دنیا ببینند؛ زیرا جدا شدن از چنین زندگى مرفهى، بسیار سخت و ناراحت کننده است: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَهً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ»؛[۵] هنگامى که پندهایى را که به آنها داده شده بود، فراموش کردند درهاى هر خیرى به روى آنان گشودیم تا شاد شوند، ناگهان هر آنچه داده بودیم از آنها بازگرفتیم؛ لذا فوق العاده ناراحت و غمگین شدند.[۶]
منبع:اسلام کوئست
پی نوشت:
[۱]. آل عمران، ۱۷۸.
[۲]. روم، ۴۱٫
[۳]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۱۸۳- ۱۸۴، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۴ش.
[۴]. ابن طاووس، على بن موسى، اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه، فهرى، سید احمد، ص ۱۸۱- ۱۸۲، جهان، تهران، چاپ اول، ۱۳۴۸ش. «فَقَامَتْ زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَقَالَتْ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ صَدَقَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ کَذَلِکَ یَقُولُ ثُمَّ کانَ عاقِبَهَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنَ أَ ظَنَنْتَ یَا یَزِیدُ حَیْثُ أَخَذْتَ عَلَیْنَا أَقْطَارَ الْأَرْضِ وَ آفَاقَ السَّمَاءِ فَأَصْبَحْنَا نُسَاقُ کَمَا تُسَاقُ الْأُسَرَاءُ أَنَّ بِنَا هَوَاناً عَلَیْهِ وَ بِکَ عَلَیْهِ کَرَامَهً وَ أَنَّ ذَلِکَ لِعِظَمِ خَطَرِکَ عِنْدَهُ فَشَمَخْتَ بِأَنْفِکَ وَ نَظَرْتَ فِی عِطْفِکَ جَذْلَانَ مَسْرُوراً حَیْثُ رَأَیْتَ الدُّنْیَا لَکَ مُسْتَوْثِقَهً وَ الْأُمُورَ مُتَّسِقَهً وَ حِینَ صَفَا لَکَ مُلْکُنَا وَ سُلْطَانُنَا فَمَهْلًا مَهْلًا أَ نَسِیتَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینَ…».
[۵]. انعام، ۴۴٫
[۶]. ر. ک: تفسیر نمونه، ج ۳، ص ۱۸۵٫
پاسخ دهید