شیخ مفیده (ره) در کتاب الارشاد انبوهى از این نشانهها و علایم را به طور فشرده نقل کرده است. به نظر او مهمترین نشانهها عبارت است از:

۱ – جنبش ارتجاعى سفیانى.

۲ – قتل سید حسنى.

۳ – جنگ قدرت بنى عباس.

۴ – گرفتن خورشید در نیم روز ماه رمضان.

۵ – شکافته شدن زمین و فرورفتن تجاوزکاران.

۶ – فرورفتن زمین در مشرق و مغرب.

۷ – توقف خورشید به هنگام نیم روز در وسط آسمان.

۸ – طلوع خورشید از مغرب.

۹ – قتل نفس زکیه پشت دروازه کوفه در زمره هفتاد تن از شایستگان.

۱۰ – بریده شدن سر مردى از بنى هاشم در میان رکن و مقام.

۱۱ – ویران شدن دیوار مسجد کوفه.

۱۲ – حرکت پرچمهاى سیاه از طرف خراسان.

۱۳ – قیام جنبش یمنى.

۱۴ – آشکار شدن مرد مغربى و تصرف سرزمین شام به وسیله لشگر او.

۱۵ – فروآمدن ترکها در جزیره.

۱۶ – فروآمدن رومیان در رمله.

۱۷ – طلوع ستارهاى درخشان و نورانى بسان ماه و آن گاه انعطاف خاص آن.

۱۸ – پدیدار شدن سرخى در آسمان و گسترش آن در آفاق آسمان.

۱۹ – پیدایش ستون آتشى در مشرق به مدت سه تا هفت روز.

۲۰ – قیام امت عرب و برکنار شدن زمامداران عرب به وسیله ملتهاى خویش و به دست گرفتن زمام امور کشورها به وسیله مردم.

۲۱ – خروج جهان عرب از سیطره عجم (احتمالاً غربىها).

۲۲ – کشته شدن رهبر مصر به دست مردم.

۲۳ – انهدام شام و اختلاف سه جریان سیاسى در آن.

۲۴ – ورود پرچمهاى قیس و عرب به مصر و پرچمهاى «کنده» به خراسان.

۲۵ – ورود سپاهى از سوى مغرب و رسیدن به آنها به دروازه شهر حیره.

۲۶ – شکستن دیوار فرات و جریان یافتن آب در کوچههاى کوفه.

۲۷ – خروج شصت پیامبر دروغین.

۲۸ – خروج دوازده امام دروغین.

۲۹ – به آتش کشیده شدن مرد گران قدرى از بنى عباس بین جلولا و خانقین.

۳۰ – ایجاد پل ارتباط میان کوفه و بغداد.

۳۱ – وزش بادى سیاه در آغاز روز.

۳۲ – ترس و ناامنى فراگیرى که همه عراق و بغداد را فرا مىگیرد.

۳۳ – مرگ سریع و دردناک و نقص و زیان در اموال و جان و ثمرات.

۳۴ – آفت ملخ نابهنگام و بهنگام کشاورزى.

۳۵ – برداشت کم محصولات زراعى.

۳۶ – جنگ قدرت میان عجم (غیرعرب) و خونریزى بسیار در میان آنان.

۳۷ – شورش بردگان بر ضد برده داران و کشتن آنان.

۳۸ – مسلمان شدن گروهى از بدعت گذاران و به صورت میمون و خوک درآمدن آنان.

۳۹ – تسلط کشورهاى عقب مانده به کشورهاى زورمندتر و ثروتمند.

۴۰ – طنین افکن شدن ندایى از آسمان و رسیدن آن به گوش جهانیان به زبانهاى گوناگون.

۴۱ – پدیدار شدن چهره و سینهاى در کره خورشید.

۴۲ – زنده شدن گروهى از مردگان و بازگشت آنان به دنیا به گونهاى که مردم آنان را شناخته و با آنان دیدار مىکنند[۱]. …  آن گاه است که (مردم) از ظهور آن امام موعود در مکه مکرمه و بیت اللّه آگاه مىگردند و با شور و شوق و اخلاص به یارى او مىشتابند.[۲]

 

 

در رابطه با این علایم و نشانهها، توجه به چند نکته بایسته است:

۱ – باورداران به مصلح کل امام عصر(عج)، باید همواره چشم انتظار ظهور آن حضرت باشند و با بهرهگیرى از اصل انتظار، آمادگىهاى لازم را براى یارى و همراهى با امام موعود خویش کسب کنند. این که هنوز بعضى از نشانهها تحقق نیافته باشند، هرگز به معناى نفى لزوم انتظار در هر روز و شب نیست.

 

۲ – علایم و نشانههاى ظهور، چیزهایى هستند که تا واضح نشوند، حضرت صاحب الزمان ظاهر نمىشود و حدوث هر یک از آنها، دلیل این است که ایام فرج تا اندازهاى نزدیک شده است ؛ اما دلالتى ندارد که بعد از حدوث آن علامت، بلافاصله حضرت صاحب الامر ظهور کند ؛ ولى در مورد بعضى از آنها (مانند قیام سید حسنى، و خروج سفیانى و…)، تصریح شده که مقارن ظهور آن حضرت واقع مىشود.

 

۳ – خداوند امر ظهور امام زمان را تنها در یک شب، مقرر خواهد فرمود و در این صورت نیازى به مقدمات طولانى نخواهد بود، بلکه بسیارى از نشانههاى ذکر شده در روایات ممکن است طى همان یک شب و روز تحقق یابد.

 

۴ – بعضى از علایم و نشانهها، به طور اعجاز و خارق العاده واقع مىشوند تا صحت ادعاى مهدى موعود(عج) را تأیید کنند و اهمیت مسئله و فوق العاده بودن اوضاع را به جهانیان اعلام دارند. حکم این علایم با سایر معجزات یکسان است و به صرف این که با جریان عادى سازگار نیست، نباید آنها را مردود شناخت.

 

۵ – یکى از دلایل ذکر این نشانهها در روایات، آشنا شدن مردم با شرایط ویژهاى است کهقبلاز قیامجهانى اماممهدى(عج) پدید مىآید. آشنایى مردم با این ویژگىها، مىتواندعاملمهمى در شناسایىمدعیان دروغین مهدویت و رسوایى فرصتطلبانى باشد که از جهالت مردم تحت پوشش نام مهدى(عج) سوء استفاده مىکنند!

 

۶ – احادیث اهلبیت (علیهمالسلام) علایم ظهور را به دو قسم تقسیم کردهاند:

یکى از آنها علایم حتمى است که به هیچ قید و شرطى مشروط نیست و قبل از ظهور باید واقع شود.

قسم دوم ؛ یعنى، علایم غیرحتمى، حوادثى است که به طور مطلق و حتم از نشانههاى ظهور نیست ؛ بلکه مشروط به شرطى است که اگر آن شرط تحقق یابد، مشروط نیز محقق مىشود.

 

 

پی نوشت ها


[۱] – الارشاد، ص ۳۵۶ ؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۰٫

[۲] – ر.ک: محمدکاظم قزوینى، امام مهدى از ولادت تا ظهور، ص ۲۹۳ و ۲۹۴٫