بنا بر تحقیق و جست و جوی صورت گرفته، در منابع حدیثی، حتّی کتاب های عرفانی از عرفای بزرگ، در بحث های مربوط به حبّ و عشق، روایتی درباره علاقه شیطان به امام علی (ع) با تعابیر ذکر شده در پرسش یافت نشد. البته روایاتی از این دست وجود دارد، ولی در آن روایات به گمراهی شیطان تصریح شده و نیز بر اساس روایتی از امام باقر (ع)، ایمان و دوستی ابلیس نسبت به امام علی (ع)، ظاهری بوده، در حالی که در دل کافر است.

 

۱ – بنا بر تحقیق و جست و جوی صورت گرفته، در منابع حدیثی، حتّی کتاب های عرفانی از عرفای بزرگ، در بحث های مربوط به حبّ و عشق، روایتی درباره علاقه شیطان به امام علی (ع) با تعابیر ذکر شده در پرسش یافت نشد.

 

۲ – در برخی از کتاب های حدیثی، روایاتی درباره خبر دادن شیطان از عظمت امام علی (ع) قبل از خلقت حضرت آدم (ع) و ایمان و دوستی شیطان به علی (ع) وجود دارد،[۱] ولی در آن روایات به گمراهی شیطان تصریح شده و نیز بر اساس روایتی از امام باقر (ع)، ایمان و دوستی ابلیس نسبت به امام علی (ع)، ظاهری بوده، در حالی که در دل کافر است.[۲]

 

۳ – باید این حقیقت را پذیرفت که بنا بر تصریح قرآن کریم و روایات، ابلیس فرشته مقرّب درگاه الهی بود که از فرمان سجده به آدم (ع) سرپیچی کرد، مردود بارگاه الهی شد و مورد لعن و سرزنش ابدی قرار گرفت و قسم خورد که تا ابد انسان ها – به جز مخلَصین – را به گمراهی بکشاند.[۳] این مهجوری و ملعونی، چیزی است که اهل شریعت و سالکان راه حقیقت آن را امری مسلّم می دانند و بی هیچ تردیدی بر آن اتّفاق نظر دارند.

 

۴ – محبّت دارای مراتبی است و شیطان پیش از آفرینش انسان، خدا را مدتی طولانی عبادت کرده و طبیعتاً دوست خدا بوده، ولی در آزمونی که خدا برای او در محبتش قرار داد، مردود شده و چیزی جز لعن و طرد او نصیبش نشد؛ در حالی که محبّ و عاشق واقعی کسی است که با هر آنچه محبوب و معشوق او دوست دارد، عشق و دوستی بورزد.

 

بنابر این، همان طور که شیطان پیش از آفرینش انسان، درجه ای از دوستی نسبت به خدا را داشته، همچنین می توان گفت که پس از رانده شدن نیز در درجه ای پایین تر از دوستی نسبت به خدا و دوستان او برخوردار است، و این مقدار دوستی او منافات با عملکرد و نفاق او ندارد؛ زیرا تکبّر و حسادت او باعث نافرمانی او از خدای متعال شد؛ به طور مثال، بسیاری از مواقع می بینیم که خودخواهی و تکبر کسی را وادار می کند که با انسان عدالت محوری به جنگ و ستیز برخیزد، اما با این وجود، او در اندرون خویش صفات پسندیده دشمنش را مورد تحسین قرار داده و نوعی از دوستی او در دلش قرار می گیرد، اما این دوستی چون نتیجه عملی به دنبال ندارد، نمی توان آن را واقعی پنداشت.

با فرض پذیرش روایات دوستی شیطان نسبت به امام علی (ع)، می توان آن را در همین راستا مورد ارزیابی قرار داد.

جالب است بدانید معاویه که یکی از بزرگ ترین دشمنان امیر المؤمنین (ع) به شمار می آمد، بعد از شهادت آن حضرت از یکی از شیعیان به نام ضرار بن ضمره خواست تا حالات عبادی امام را برایش توصیف کند و بعد از شنیدن برخی فضائل ایشان، اشک بر چشمان معاویه جاری شد. [۴] تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

  

 منبع: اسلام کوئست


پی نوشت ها

[۱] . مانند این حدیث: امام على (ع) می فرماید که من نزد کعبه نشسته بودم، ناگاه دیدم پیرى کمر خمیده که از سالخوردگى ابروانش روى چشمانش افتاده و عصائى بر دست و کلاه سرخى بر سر و روپوش موئین بر تن دارد آمد و نزدیک پیامبر (ص) رفت که پشت به خانه کعبه داشت و گفت: یا رسول اللَّه! براى من آمرزش بخواه، پیامبر (ص) فرمود: پیرمرد، تلاشت سودى ندارد و آن حضرت دانست که او گمراه است و چون آن پیر پشت کرد و رفت، پیامبر به من فرمود: اى ابا الحسن! او را می شناسى؟ گفتم نه، فرمود: این لعین ابلیس است. على (ع) می فرماید: به دنبالش دویدم تا به او رسیدم و به خاکش افکندم و بر سینه‏اش نشستم و دست به نایش فشردم تا او را خفه کنم، گفت: اى ابا الحسن! مکن که من تا روز وقت معلوم مهلت دارم، به خدا اى على! من به حقیقت تو را دوست دارم. (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۷۲، نشر جهان، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۱۴۸ و ۱۴۹ و ج ۶۰، ص ۲۴۴ و ۲۴۵، مؤسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۴ق).

[۲] . مازندرانی، ابن شهرآشوب، المناقب، ج ۲، ص ۲۵۱ و ۲۵۲، مؤسسه انتشارات علامه، قم، ۱۳۷۹ ق.

[۳] . ر.ک: سوره های بقره، ۳۴ – ۳۶؛ اعراف، ۱۱ – ۱۶؛ کهف، ۵۰؛ اسراء، ۶۲ – ۶۵؛ حجر، ۳۰ – ۴۳.

[۴] . شیخ صدوق، الأمالی، ص ۶۲۵-۶۲۴، اسلامیه، تهران، ۱۳۶۲ ش.