از دیدگاه امام علی(علیه السلام) جایگاه عقل و خرد در زندگی فردی و اجتماعی چگونه است؟
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) خود مظهر و جلوه عقل کلّ هستند و سخنان ایشان در نهج البلاغه بهترین گواه بر عقلانیت و خردگرایی این شخصیت بی نظیر است؛ چنان که می فرمایند:
«رسولُک ترجمانُ عَقلِک، و کتابُک أبلغُ ما ینطق عنک»؛[۱] «فرستاده تو بیان کننده میزان عقل توست، و نوشته ات گویاترین چیزی است که از جانب تو سخن می گوید».
اگر کسی خواهان آن است که به جنبه عقلانیت و خرد محوری مکتب اهل بیت(علیهم السلام) آگاه شود تنها همین کافی است که به خطبه ها و سخنان توحیدی و آموزه های خداشناسانه و هستی شناسانه و معرفت شناسانه امام علی(علیه السلام) در نهج البلاغه آگاه شود.
از بوعلی سینا نقل شده که می گوید: «کان علی(علیه السلام) بین أصحاب محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) کالمعقول بین المحسوس»؛[۲] «علی(علیه السلام) در میان یاران رسول خدا مانند «معقول» در میان «محسوس» بود و یا مانند «عقول قاهره» نسبت به «اجسام مادی» بود».
نکته مهم دیگری که در سخنان و خطبه های امیر خردمندان علی(علیه السلام) جلوه ای ویژه دارد و بیانگر عقلانیت ژرف ایشان است، تعلیل ها و استدلال هایی است که برای سخنان خود بیان می کنند. امام(علیه السلام) برای هر ادعایی که می کنند دلیل و برهانی خردپذیر و عقل پسند ذکر می کنند که بسیار حکیمانه و شگفت انگیز است.
از دیگر جلوه های خردگرایی در نهج البلاغه آن است که امام علی(علیه السلام) مردم را تشویق نموده که از ایشان پرسش کنند:
«أیها النّاس سَلونی قبلَ أن تفقدونی، فَلأنَا بِطُرق السّماء أعلم منّی بطُرق الارض»؛[۳] «ای مردم! پیش از آنکه مرا از دست دهید، پرسش های خود را بازگویید، که من به راه های آسمان داناتر از راه های زمینم».
پرسشگری نشانه رشد و بالندگی عقل است؛ البته به شرط آن که به انگیزه فهمیدن و حقیقتیابی باشد، نه آن که پاسخگو را به سختی و تکلّف بیاندازد؛ امام علی(علیه السلام) در این باره می فرمایند:
«برای فهمیدن سؤال کن، نه برای آن که طرف مقابل را به سختی اندازی، زیرا نادانی که در صدد فراگیری است شبیه داناست، و دانای منحرف از راه راست شبیه نادانی است که برای به زحمت انداختن می پرسد».[۴]
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:مصطفی عزیزی/پرسش وپاسخ دانشجویی
[۱] – کلمات قصار ۳۰۱، ص ۸۴۸٫
[۲] – سیری در نهجالبلاغه، مطهری، ص ۴۳٫
[۳] – خطبه ۱۸۹، ص ۳۹۸؛ و خطبه ۹۳، ص ۱۶۲٫
[۴] – کلمات قصار، ۳۲۰٫
پاسخ دهید