عام الحزن چه سالی است؟ میگن پیغمبر اکرم(ص) در یک سال دو تا از عزیزانشان را از دست میدن که یکی از عزیزاشون حضرت خدیجه(س) است.
عام الحزن
عام الحزن (سال غم) نامی است که رسول خدا (ص) بر سال دهم بعثت، سه سال قبل از هجرت، نهاده است. در این سال وفات حضرت ابوطالب و حضرت خدیحه، دو شخصیت گرانقدر که در پیشرفت دین اسلام و نیز حمایت مالی و معنوی از رسول اکرم لحظهای دریغ نکردند، رخ داد، که با فاصله سه روز دار فانی را وداع گفتند.
این دو واقعه به قدری برای رسول خدا (ص) غمبار بود که آن سال را سال غم نام نهادند. این دو رخداد قریش را نسبت به رسول خدا (ص) بىباک ساخت تا بهجائى که خاکروبه و بچهدان گوسفند را در هنگامى که حضرت نماز میخواند بر سر آن حضرت افکندند و بر قتل ایشان همسوگند شدند. از این رو رسول اکرم (ص) میفرمودند:
«کافران قریش هرگز نمىتوانستند مکروهى به من برسانند تا این که أبوطالب از دنیا رفت.»
چون خدیجه وفات کرد، فاطمه به رسول خدا مىآویخت و میگریست و میگفت: مادرم کجاست، مادرم کجاست؟ پس جبرئیل بر او فرود آمد و گفت: به فاطمه بگو که خداى متعال براى مادرت در بهشت خانهاى از در و گوهر بنا کرده است که رنج و داد و بیدادى در آن نیست. محبت رسول خدا به خدیجه آنچنان بود که سالها پس از وفات وی از او یاد میکرد، آنگونه که حسادت برخی از همسران ایشانرا برمیانگیخت. چون گوسفندی قربانی مینمود برای دوستان خدیجه نیز سهمی میفرستاد.
هنگامی که خبر مرگ ابوطالب به رسول خدا رسید بر دلش گران آمد و سخت بیتاب شد، نزد وی رفت و بر پیشانى او دست کشید، گفت:
«اى عمو مرا در کودکى پرورش دادى و در یتیمى کفالت کردى و در بزرگى یارى نمودى، پس خدایت از سوی من جزاى خیر دهد. در این روزها بر این امت دو مصیبت فراهم گشته است که نمیدانم به کدام یک از آن دو بیتابترم.»
گفتنی است که حضرت خدیجه در سن شصت و پنج سالگى و حضرت ابوطالب در سن هشتاد و شش سالگى و به قولى نود سالگى رحلت نمودند. مورخین در اینکه وفات آن دو بزرگوار در سال دهم بعثت (۶۱۹ میلادى) اتفاق افتاده است، اختلاف نظری ندارند، ولى در اینکه کدام یک زودتر رحلت کرده و فاصله مرگ آن دو چقدر و در چه ماهى بوده است، اختلاف وجود دارد. برخی آنرا در ماه شوال و برخی در ذیقعده و عدهای، رمضان دانستهاند؛ چنانچه گروهی فاصله وفات ایشان را پنجاه و پنج روز و برخی سی و پنج روز گقتهاند.
جهت مطالعه و کسب اطلاعات بیشتر به منابع زیر مراجعه فرمایید:
۱ – مسعودی، أبوالحسن علىبنالحسین؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابو القاسم پاینده، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص ۶۳۸
۲ – همدانى قاضى ابرقوه، رفیعالدین اسحاقبنمحمد (ترجمه و انشا)؛ سیره رسول الله(ص)، تحقیق اصغر مهدوى، تهران، خوارزمى، چ سوم، ۱۳۷۷ش. ج۱،ص۴۱
۳ – ابن واضح یعقوبى، احمدبنابى یعقوب؛ تاریخ یعقوبى، ترجمه محمد ابراهیم آیتى، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، چ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۹۴
۴ – المقریزى، تقىالدین أحمدبنعلى؛ إمتاع الأسماع بما للنبى من الأحوال و الأموال و الحفده و المتاع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسى، بیروت، دار الکتب العلمیه، ط الأولى، ۱۴۲۰، ج۱، ص۴۶ش
منبع:پرسمان
پاسخ دهید