آیا بهتر نبود مانند مسیحیت، اسلام نیز طلاق را ممنوع سازد؟
در اینباره گفتنی است: اگر طلاق به طور کلّی ممنوع باشد اقدام به ازدواج گام نهادن به یک مسیر بدون برگشت و در حقیقت پذیرش یک بنبست است و همین ریسک مانع بسیار جدّی برای تن دادن به ازدواج خواهد شد و بیبند و باری و یا زندگی توافقی گسترش مییابد، همانطور که در جوامع غربی امروز مشاهده میکنیم.
لذا ضرورت جواز طلاق امری واضح و عقلایی است. لکن در مورد کیفیت حکم طلاق در دیگر ادیان مانند مسیحیت و یهودیت ذکر چند نکته ضروری است تا ضمن شناسایی رویکرد این ادیان به پدیدهی طلاق نتایج و پیامدهای آن را ارزیابی کنیم.
البتّه از نظر اسلام به عنوان یک حلال مبغوض بلکه مبغوضترین حلالها یاد شده است و از طرفی احکام و شرایطی در جهت سختگیری آن لحاظ شده است تا شرایط اجتماعی، اخلاقی و حقوق تا آنجا که ممکن باشد مانع از وقوع این واقعهی تلخ گردد.
پدیدهی طلاق در یهودیت و مسیحیت
در تورات باب ۲۴ آیهی ۱ در مورد طلاق آمده است: «چون کسی زن گرفته و به نکاح خود درآورد اگر در نظر او پسند نیاید از اینکه چیزی ناشایسته در او بیابد آنگاه طلاقنامه نوشته به دستش دهد و او را از خانهاش رها کند و زن از خانه او روانه شده برود و زن دیگری شود».
در دین یهود مرد میتواند حتّی بدون دلیل زن را طلاق دهد البتّه به شرطی که زن دارای شئون بالایی نباشد و زن به هیچ عنوان نمیتواند تقاضای طلاق نماید.
در تلمود[۱] آمده است: «مرد حقّ طلاق دارد و برای زن چنین حقّی نیست. مرد میتواند با کمترین دلیل حتّی سوزاندن غذا، زن خود را طلاق دهد»[۲].
در مقابل این سادهانگاری در مورد پدیدهی طلاق در یهودیت، مسیحیت کلیسایی هیچگاه طلاق را اجازه نمیدهد. در انجیل متّی موجود آمده است: «حواریون از حضرت عیسی پرسیدند که آیا آنگونه که در دین موسی طلاق جایز است آیا در مسیحیت نیز جایز است؟ حضرت عیسی فرمود: به درستی که موسی به خاطر قساوت قلب شما اجازه داد تا زنهاتان را طلاق دهید امّا از اوّل چنین چیزی وضع نشده بود. من به شما میگویم هر کس همسرش را طلاق دهد مگر به سبب زنا و زن او با دیگری ازدواج کند مرد زنا کرده است و باعث زنا کردن او میباشد و مردی که با زن مطلّقهای ازدواج کند زنا کرده است. حواریون گفتند در صورتی که چنین باشد پس بهتر آنکه اصلاً ازدواج صورت نگیرد»[۳].
در مذهب کاتولیک طلاق مطلقاً حرام و تنها زندگی جداگانهی زن و شوهر جایز است که در این صورت هم هیچ کدام حقّ ازدواج با شخص دیگری را ندارند. مذهب ارتدوکس طلاق را فقط در صورت زنای زن و مرد جایز میدانند امّا حتّی در صورت طلاق اجازهی ازدواج با شخص دیگری را ندارند.[۴]
پیامدهای ممنوعیت طلاق
ممنوعیت طلاق در کشورهایی که از قوانین کلیسا تبعیت میکردند مشکلات فراوانی را ایجاد کرده بود.
در روزنامهی دیلی اکسپرس مقالهای تحت عنوان «ازدواج در ایتالیا یعنی بندگی زن» منتشر و ترجمه شده بود. در آن مقاله نوشته شده بود. در حال حاضر به واسطهی عدم وجود طلاق در ایتالیا بسیاری از مردم به صورت نامشروع روابط جنسی برقرار میکنند. طبق نوشته آن مقاله «در حال حاضر بیش از پنج میلیون نفر ایتالیایی معتقدند که زندگی آنها چیزی جز گناه محض و روابط نامشروع» نیست.
رویکرد سختگیرانه و افراطی کلیسا زمینهی مقابله با مقرّرات مسیحیت را به گونهای تفریطگونه در غرب ایجاد نمود به طوری که امروز در هیچ یک از کشورهای غربی و مسیحینشین نه تنها قوانین کلیسا در مورد طلاق اجرا نمیگردد بلکه در بسیاری از این شکورها مقرّرات بسیار آسانی برای طلاق پیشبینی شد و در نتیجه آمار طلاق به طور فزایندهای بالا رفت.
امروزه ضرب المثل «عشق دوم دلپذیرتر است» جایگزین ضرب المثل قدیمی «حتّی دشوارترین سازشها بین زن و مرد از طلاق بهتر است» در بین مردم انگلیس و امریکا شده است. البتّه به دلیل آمار بسیار بالا و روند صعودی طلاق همواره قوانین کشورهای اروپایی و امریکایی در مورد طلاق دستخوش تغییر و تحوّل قرار میگیرد، به گونهای که در کشور انگلستان در طی صد سال اخیر قوانین مربوط به طلاق دهها بار اصلاح و تعدیل شده است. البتّه نحوهی اصلاح و تعدیل قوانین مربوط به طلاق و ازدواج به نحوی است[۵] که این کشورها را همواره با آمارهای تکاندهنده در مورد بالا رفتن آمار طلاق یا پایین آمدن آمار ازدواج و آسیبهای مربوط به هر کدام از آن روبهرو کرده است.
نتیجهگیری
امروزه قوانین سختگیرانهی مسیحیت در اروپا به دلیل نگرش غیر واقعبینانه به مسئلهی طلاق در هیچ یک از کشورهای مسیحینشین جهان اجرا نمیشود. رویکرد افراطی کلیسا به مسئلهی خانواده و طلاق زمینهساز رویکرد تفریطی کشورهای اروپایی نسبت به بنیان خانواده و تسهیل امر طلاق گردید و بعد از آن تا زمان حاضر کشورهای غربی به طور سرگردان نسبت به قوانین مربوط به طلاق اقدام مینمایند ولی با همهی این احوال هنوز شاهد آمارهای نگرانکننده در مورد بالا رفتن آمار طلاق، پایین آمدن آمار ازدواج، بالا رفتن روابط نامشروع، ازدیاد فرزندان نامشروع و پرورشگاهی و فسادهای فردی و اجتماعی میباشیم که همگی ناشی از عدم سامانیابی بنیان خانواده است.
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی حقوق خانوادگی زن؛ دفتر نشر معارف – مؤلف: سید ابراهیم حسینی
[۱]. تلمود به معنی تعلیم است و مجموعه سنّتهای ربّانی که قوانین و مقرّرات موسی در آن گردآوری شده و شرح و تفسیر میشود.
[۲]. به نقل از: خانواده، نکاح و انحلال، محقّق داماد، ص ۴۹۸٫
[۳]. انجیل متی، ۱۰:۱۹ به نقل از: بررسی حقوق زنان در مسئله طلاق، زهرا گواهی، ص ۱۹۰٫
[۴]. همان، ص ۲۳-۲۰٫
[۵]. مراجعه کنید به: حقوق خانواده، مصطفی محقّق داماد، ۴۸۰ به بعد.
پاسخ دهید