سؤال: دختر شش ساله‌ای دارم که بعضی وقت‌ها نسبت به حرف‌های من و مادر خود بی‌تفاوت است و بعضی‌ وقت‌ها نافرمانی می‌کند. وقتی می‌خواهد غذا بخورد، باید او را به دیدن کارتون یا بازی با کامپیوتر تشویق کنیم، تا ناهار و شام خود را بخورد. لطفاً ما را راهنمایی کنید.

جواب:

طبیعی بودن نافرمانی در کودکان

این‌که یک دختر شش ساله حرف پدر و مادر خود را گوش نمی‌دهد، گاهی اوقات طبیعی است. خود ما بزرگ‌ترها هم به همین صورت هستیم؛ مگر ما همیشه حرف یکدیگر را گوش می‌دهیم؟! این یک حالت طبیعی در برخوردهای انسانی است که گاهی افراد حرف طرف مقابل خود را گوش نمی‌دهند.

امّا گاهی اوقات این مشکل فراگیر می‌شود و از حد ‌می‌گذرد و به گونه ای است که فرزند ما هیچ زمانی حرف گوش نمی‌دهد یا به تعبیری لجاجت می‌کند؛ یعنی نه تنها گوش نمی‌دهد، بلکه گاهی اوقات برعکس آن هم عمل می‌کند.

راهکارها

برای این‌که این مشکل گسترده نشود و از آن حالت طبیعی به مرز نافرمانی و لجبازی نرسد، رعایت چند نکته ضروری است؛ ازجمله:

الف. پرهیز از امر و نهی زیاد

اگر جملات ما خیلی در غالب امر و نهی باشد، نافرمانی بچّه‌ها بیشتر می‌شود؛ لذا والدین باید از امر و نهی زیاد نسبت به فرزندشان پرهیز کنند.

ب. پرهیز از سرزنش

در روایتی از وجود حضرت امیر المؤمنین داریم که فرمودند: سرزنش کردن، شعله‌های لجاجت و نافرمانی را برانگیخته می‌کند.

اگر ما فرزند خود را سرزنش کنیم؛ مثلاً به او بگوییم: ببین دوستان تو به چه صورت غذا می‌خورند، ولی تو نمی‌خوری؛ اصلاً تو مثل نی‌نی‌ها هستی! در این صورت او لجاجت می‌کند و نافرمانی او تقویت می‌شود و در برابر کلام پدر و مادر مقاومت می‌کند.

ج. رعایت زمان و مکان

سومین نکته این است که ما باید در زمان و مکان مناسبی از بچّه‌ها درخواست مناسبی داشته باشیم؛ به طور مثال اگر بچّه‌ای را که خسته است، بر سر سفره‌ی غذا بنشانیم و بگویم غذا بخور، مطمئنّاً مقاومت و نافرمانی می‌کند و غذا نمی‌خورد.

در این‌جا باید تدبیری بیندیشیم و به جای این‌که شام را ساعت ده شب درست ‌کنیم، در ساعت نُه آماده کنیم، تا فرزند ما سر حال باشد و به مرز خستگی و خواب‌آلودگی نرسیده باشد. گاهی اوقات چون در زمان و مکان مناسبی درخواست خود را بیان نمی‌کنیم، با لجاجت یا  نافرمانی فرزند خود روبرو می‌شویم.

د. پرهیز از تنبیه های غیر تربیتی

گاهی اوقات ممکن است دلیل نافرمانی کودک، نحوه‌ی برخورد والدین باشد؛ مثلاً پدر و مادرهای که فرزندان خود را تنبیه بدنی می‌کنند، این بچّه‌ها نافرمان می‌شوند و حرف گوش کن نمی‌کنند.

تنبیه تربیتی خوب است؛ امّا تنبیه غیر تربیتی بد است. تنبیه غیر تربیتی شخصیّت را ترور می‌کند. مثلاً وقتی به کودک می‌گوییم که چه بچّه‌ی بدی هستی، یا وقتی او را کتک می‌زنیم، این تنبیه‌ها باعث می‌شود که نافرمانی او بیشتر شود.

ه. گوش دادن به حرف های کودک

یکی دیگر از دلایل نافرمانی بچّه‌ها ممکن است این باشد که والدین هم حرف آن‌ها را گوش نمی‌کنند؛ زیرا رفتارهای غیر فردی بده و بستانی است؛ یعنی در جاهایی ما باید حرف‌های بچّه‌ها را گوش کنیم. البتّه منظور این نیست که پدر و مادرها کاملاً مطیع امر فرزند باشند؛ منظور این است که باید به خواسته های کودک توجّه کرد.

به عنوان مثال وقتی کودک مادر را صدا می‌زند، مادر اصلاً نگاه نمی‌کند و جواب او را هم نمی‌دهد و باید حتماً داد بزند تا مادر بگوید بله! این رفتار یعنی مادر توجّه به حرف او ندارد؛ لذا او هم توجّه به حرف مادر نمی‌کند. همچنین وقتی خواسته‌ای از مادر دارد، مثلاً آب می‌خواهد ولی خودش نمی‌تواند ظرف آب را بردارد، مادر گوش نمی‌دهد و مدام بهانه می‌آورد؛ مثلاً می‌گوید: یک مقدار صبر کن تا این برنامه را ببینیم!

این رفتارها از جانب والدین باعث می‌شود که فرزندان نیز از پدر و مادر خود نافرمانی داشته باشد.