پژوهش در هر موضوع علمی نیازمند شناسایی منابع و پیشینه تحقیق می باشد. در این بین برخی موضوعات به دلیل اقبال گسترده محققین و پژوهشگران نیازمند تامل بیشتر در این خصوص می باشند. چرا که انجام پژوهش های تکراری با موضوعات کلیشه ای باعث شده است که مخاطبین دچار دلزدگی یا مواجهه با انبوهی از تحقیقات موازی شوند. چالشی که در برخی از موضوعات علوم اسلامی از تهدیدات عمده عرصه پژوهش دانسته می شود.
از این رو یکی از مهم ترین پیش نیازهای تحقیق و پژوهش در عرصه مطالعات اسلامی و به خصوص تاریخ اهل بیت(ع) شناسائی منابع مختلف علمی و پژوهشی در این خصوص می باشد از این رو آثاری چون کتابنامه ها، کتابشناسی ها و فهرست واره هایی از مقالات، پایان نامه ها، آثار و منابع دیجیتال و منابع از این دست می توانند به نحو شایسته ای در به روز رسانی، پویایی و تاثیرگذاری موضوعات پژوهشی موثر واقع شوند. از دیگر پیامدهای بررسی پیشینه پژوهی اولویت سنجی موضوعات می باشد. چه اینکه در در موارد متعددی عدم توجه به اولویت های پژوهشی باعث شده است که برخی از موضوعات یا برخی از ابعاد یک موضوع علیرغم وجود ضرورتهای متعدد همچنان مورد بی مهری واقع شوند و برخی محورهای دیگر با اهمیت کمتر بیشترین حجم از آثار علمی را به خود اختصاص داده باشند. همچنین با بررسی کمی آثار علمی در موضوعات علوم اسلامی، می توان سیر تطور پژوهشی این موضوعات را ترسیم نمود. در این بررسی می توان علاوه بر بررسی آماری آثاری چون کتابها، مقالات و پایان نامه ها می توان با تکیه بر محتوا، راست آزمایی مسیر پژوهش های صورت گرفته را نیز مورد نقد و تحلیل قرار داد.
گرچه در این مقام در صدد ارائه نتایج پیش گفته نیستیم، اما با توجه به مناسبت پیش رو و محور اصلی این ویژه نامه که شخصیت و جایگاه امیر المومنین علی بن ابی طالب(ع) است. توجه به چند محور جهت تهیه کتابشناسی جامع ضروری به نظر می رسد.
الف) گونه شناسی کاربردی آثار:
با مطالعه اجمالی آثار منتشر شده در موضوع امام علی(ع) می توان کارکردهایی را برای این آثار تصویر نمود. کارکردهایی که پدیدآورندگان با تکیه بر آن اقدام به تالیف اثر خود نموده اند. کارکردهایی چون، ترویجی، تبلیغی، پژوهشی، نقد و تحلیل، آسیب شناسی و … تفکیک این آثار می تواند علاوه بر کشف سطح و هدف اثر به ما کمک کند که ابزارهای راست آزمایی و نقد هر گونه را در خصوص همان دسته از انواع پیش گفته به کار بندیم. چه اینکه به عنوان نمونه با تکیه بر مبانی و اصول کلامی کمتر می توان دیوان اشعار و حتی آثاری چون مناقب نگاری را مورد کنکاش قرار داد. از این رو تعریف عالمانه کاربری آثار منتشر شده در تاریخ اهل بیت(ع) و یا هر موضوع دیگر، می تواند تعیین کننده رویکرد، انگیزه و هدف مولف و کارکرد خاصی باشد که مولف اثر خود را با توجه به آن پدید آورده است.
ب) مخاطب شناسی اجتماعی آثار:
علاوه بر زبان و مشخصات نشر مانند محل نشر و انتشارات، می توان مقدمه مولف یا محقق را از منابع کشف جوامع مورد نظر مولف در یک اثر دانست. چه اینکه معرفی یک کتاب یا مقاله در خصوص شناخت زندگانی اولیای دینی اگر بدون در نظر گرفتن مخاطب تعیین شده توسط مولف صورت گیرد در برخی از موارد می تواند پیامدهای ناصوابی را در پی داشته باشد. چه اینکه اثری که مولف آن را با هدف اثر گذاری بر مخاطبین شیعی تالیف نموده است نمی تواند برای مخاطبین غیر شیعه یا غیر مسلمان مثمر ثمر باشد. چراکه مولف معمولا بر مقدمات و اصولی تکیه می کند که مورد پذیرش مخاطبین تعریف شده اثرش می باشد.
این ویژگی می تواند به خصوص مورد توجه مترجمان آثار عربی یا مستشرقین قرار گیرد. چرا که عدم ملاحظه ادبیات و گفتمان رایج و حتی نحوه چینش مطالب و روش علمی نه تنها روشنگر حقایق دینی و فکری نمی باشد بلکه خود می تواند منبع طرح و گسترش شبهات کلامی، تاریخی و فلسفی گردد. علاوه بر اینکه وظیفه و رسالت دینی ما منحصر در یک دسته خاص از مخاطبین نبوده و شناسایی مخاطبین فراموش شده می تواند به نوعی زدودن غبار مظلومیت از تاریخ اهل بیت(ع) دانسته شود. عدم توجه به مخاطب شناسی اجتماعی آثار در حوزه ترجمه باعث شده است که برخی از آثار و محققان علوم اسلامی به ناگاه مورد نقدی افراد و مکاتبی قرار گیرند که مولف هیچگاه آنها را مخاطب خود نمی انگاشته است. نقد و ایراداتی که با توجه به مخاطبین تعریف شده مولف در اثر خود شاید نتوان به آن نظر صحت افکند. همین امر موجب شده است که برخی از اندیشمندان به جد از ترجمه اثر خود در مکاتب و جوامع دیگر هرچند که علمی و آکادمیک باشند ممانعت نمایند. خلاصه این که هر کتاب بر اساس ذائقه، روش، رویکرد، آسیب و سطح فهم مخاطبین عام خود تالیف شده است از این رو علیرغم اشتراک آثار متعدد در یک موضوع می بایست آنها را با توجه به جوامع هدف و مخاطبین عامش تفکیک ودسته بندی نمود.
ج) مخاطب شناسی فردی آثار:
گونه شناسی مخاطبان از بعد دیگری نیز می تواند حایز اهمیت باشد و آن سطح علمی مخاطبان می باشد. چرا که به تجربه ثابت شده است که مطالعه کتابهای علمی- پژوهشی توسط مخاطبینی با سطح عمومی علاوه بر محدودیت بهره مندی این دسته از مخاطبین به دلیل نا آشنا بودن به اصطلاحات تخصصی، می تواند موجب کج اندیشی گردد. از این رو سطح بندی آثار با توجه به سطح علمی مخاطبان می تواند علاوه بر بالابردن میزان بهره مندی مخاطبان و جلوگیری از آسیب های احتمالی به ما کمک می کند که در کتابشناسی با عنایت ویژه به سطح فردی مخاطبان، آثار موجود را دسته بندی نموده و به پس از اولویت سنجی به جبران خلل های موجود بپردازیم. به عنوان نمونه می توان برای مخاطبینی با سطح علمی عمومی می توان به آثار متنوع و گوناگونی در موضوع سیره اجتماعی امام علی(ع) دست یافت. اما کمتر به توان اثر درخوری در همین موضوع و البته در سطح مخاطبان خاص دست یافت. عدم توجه به سطح علمی مخاطبین باعث شده است که محققان با مشاهده آثار متعدد در موضوعات کاربردی سیره امام علی(ع) از پرداختن به این موضوعات منصرف شوند در حالیکه شاید نتوان کتاب یا مقاله و پایان نامه ای در سطح مخاطبین خاص در همان موضوعات را مشاهده نمود.
د) گونه شناسی شکلی آثار
دسته بندی آثار و پژوهش های علمی با توجه به نوع و شکل ارائه از دیگر مولفه هایی است که شایسته است در پیشینه شناسی موضوعات علمی مورد توجه قرار گیرد. چه اینکه تدوین کتاب نامه یا فهرستواره ای با این تفکیک می تواند. بیانگر جامعیت یا محدودیت آثار منتشر شده در یک موضوع باشد. به عنوان نمونه وجود آثار متعدد و متنوعی در موضوع تاریخ اهل بیت (ع) و به ویژه سیره اهل بیت(ع) تنها به صورت آثار مکتوب می تواند حکایتگر غفلت محققان از دیگر قالب ها باشد. عدم تناسب در ارائه آثار علمی و غفلت نسبت به قالب های متنوع و به تبع مخاطبین اختصاصی هر قالب بیانگر عدم سیاستگذاری در عرصه مطالعات اسلامی و به ویژه تاریخ اهل بیت(ع) دانسته می شود.
گونه شناسی شکلی آثار در این عصر که ابزار متنوع و فراگیر ارتباطی رو به فزونی است، ضرورتی دو چندان دارد. ضرورتی که اگر آن چنان که باید مورد توجه قرار نگیرد ما را وادار خواهد کرد که به ابزار جدید ارتباطی نه به دید فرصت بلکه به دید تهدید بنگریم.
ه) گونه شناسی تخصصی موضوعات
ارائه کتابنامه ها و کتابشناسی ها عمومی در خصوص تاریخ اهل بیت(ع) گرچه مفید فایده می باشند ولی از نخستین گامها در این عرصه دانسته می شوند. چراکه کثرت و تنوع موضوعات و آثار در موضوعاتی چون امام علی(ع) تنها ارائه کننده تصویری کلی از آثار منتشر شده در این موضوع خواهد بود و نخواهد توانست ترسیم کننده نقشه راهی جهت پرکردن مقاطع مغفول مانده یا ابعاد پرکاربرد در عصر حاضر باشد. به عنوان مثال وجود آثار متعدد و متنوعی در کتابشناسی امام علی ممکن است در بدو نظر رضایتمندی برخی از سیره پژوهان را به دنبال داشته باشد درحالیکه بررسی و تفکیک موضوعی و تخصصی سیره امام علی(ع) بیانگر این مهم خواهد بود که وقایعی چون واقعه غدیر، فضایل و مناقب و کتاب شریف نهج البلاغه موضوعاتی هستند که بیشترین حجم از آثار را به خود اختصاص داده اند. تفکیک تخصصی موضوعات مرتبط با امام علی(ع) به ما این امکان را خواهد داد که نموداری از فراز و نشیب آثار و منابع را در موضوعات مختلف ترسیم نموده و علاوه بر شناسایی ابعاد و موضوعات مغفول مانده، آثار و منابع آینده از جمله پایان نامه ها و پژوهش های علمی را سازماندهی و مدیریت کنیم.
و) رویکرد شناسی آثار
بررسی رویکرد های مولفین و محققین در ارائه آثار علمی از چند جهت حائز اهمیت است. چه اینکه وجود گرایش های علمی، صنفی و حتی اجتماعی باعث شده است که تصاویرمتعددی از تاریخ اهل بیت(ع) ارائه شود. تصاویری که هر کدام گرچه موید به مبانی علمی خود است اما چهره ای ناهمگون را از معصومین ارائه می دهد. غلبه یافتن رویکرد های حدیثی، کلامی، عقلی، یا در صنفی دیگر تقریبی یا تفکیکی همگی تاثیر گذار در نقل و تحیلیل وقایع تاریخ و حتی سیره نگاری معصومین خواهند بود. این تنوع که گاهی به مرزهای تزاحم و تعارض نیز نزدیک می شود حاصل عدم پایبندی محففان هر شاخه از علوم اسلامی به مبانی و اصول سایر علوم اسلامی می باشد. به عبارت دیگر گرچه سیره نگاری اهل بیت(ع) به ویژه امام علی(ع) به علت تعدد ابعاد معرفتی و شناختی حضرت امیرالمومنین(ع) مرتبط با طیف وسیعی از علوم اسلامی بوده و ما در تصویر مبانی نظری و عملی ائمه(ع) ناچار به ملاحظه مبانی و اصول علومی چون کلام، تفسیر و حدیث هستیم اما نباید فراموش کنیم که مطالعات تاریخی نیز دارای مبانی، اصول و ضوابطی هستند که تخلف از آنها نیز منجر به انحراف مباحث خواهد شد. از این رو شاید بتوان گزاره های غیر تاریخی را به عنوان پیش فرض در مطالعات تاریخی تلقی نمود نه به عنوان پیش شرط. به هر روی تفکیک آثار منتشر شده در موضوع تاریخ اهل بیت(ع) بر اساس رویکرد مولفان نیز می تواند ترسیم کننده نموداری از حاکمیت و مغلوبیت رویکردهای مختلف در عرصه سیره پژوهی و سعود و افول هر کدام در مقاطع مختلف تاریخی خواهد بود.
فارغ از مطالب و دسته بندی های پیش گفته به نظر می رسد که تعریفی مجدد از منابع و آثار علمی ضرورتی ناگریز است. چه این که تا چندی پیش تنها منابع مکتوب متبادر از منابع علمی دانسته می شد. در حالیکه با توجه به تاسیس علوم بین رشته ای مانند تاریخ اجتماعی، جغرافیای تاریخی، زبان شناسی و… همچنین اعتبار منابع و آثار باستانی مانند سکه شناسی و معماری می بایست، نگاهی نو و تعریفی جدید از آثار و محصولات علمی و به تبع پیشینه تحقیق ارائه داد.
منبع: سخن تاریخ
پاسخ دهید