«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ».[۱] مؤمنون کسانی هستند که خدا را باور کرده‌اند. نه این‌که دم از خدا می‌زند، خدا را باور کرده است. میرزا جواد آقای ملکی -سلام خدا بر او باد، خدا شفاعت او را شامل حال ما بکند- یک غیبت می‌شنود تن او می‌لرزد، رنگ او می‌پرد، گویی گرگ دیده است، این نشانه‌ی ایمان او است. ما در هر مجلس غیبتی می‌نشینیم اصلاً برای ما مهم نیست. دارد آتش می‌بیند، به این ایمان واقعی می‌گویند. مرحوم آیت الله بهاء الدّینی اعلی الله مقامه الشّریف فرموده بودند در نراق دعوت بودیم، به باغی رفتیم، آن‌جا گوشت کباب کرده بودند. بعضی نگاه می‌کردند بوی کباب پیچیده بود، دود آن بالا رفته بود لذّت می‌بردند، ولی من از بوی بد این گوشت نمی‌دانستم کجا بروم، چون حرام بود بوی خیلی بدی داشت. این ایمان است. انسان از غذای حرام وحشت کند، از غیبت وحشت کند، این نشانه‌ی ایمان است. انسان خدا را باور کرده باشد چطور می‌تواند در محضر خدا آلودگی بخورد؟

 

تمام گناهان آلودگی است، انسان سالم وقتی یک چیز بدبویی می‌بیند به سرعت خود را دور می‌کند. نمی‌دانید ملائکه از گناه دروغ چه تنفّری دارند، چه بوی بدی دارد و انسان را متعفّن می‌کند. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ»، آن‌ها که خدا را باور کرده‌اند و رسول خدا را باور کرده‌اند. هیچ وقت خود را آزاد نمی‌بینند، همیشه زیر پرچم هستند، همیشه در نظام توحیدی گنجانده شده‌اند. بدون رسالت و رهبری و زمامداری خلیفه‌ی الهی هیچ کاری انجام نمی‌دهند.

 

کسی از مرحوم آیت الله بهجت اعلی الله مقامه الشّریف دعوت کرده بود، ایشان فرموده بود: ما بدون اذن امام زمان جایی نمی‌رویم. نوکر حلقه به گوش است، آزاد نیست هر جایی برود، آزاد نیست هر حرفی را بگوید. «آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ»، هم خدا را باور کرده هم کسی که نسخه‌ی الهی را برای ما آورده است. همیشه می‌خواهد با نسخه عمل کند، بدون نسخه‌ی طبیب برای خود دارو نمی‌خرد. ما بیماری‌های دنیوی داریم، علایق دنیا بیماری ما است. «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ».[۲] شفا برای مؤمن یعنی چه؟ یعنی مؤمن بیمار است؟ بله مریض است، «یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ * إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ».[۳] روز قیامت باید قلب سالم ببریم، قلب سالم به این است که علایق دنیا از آن جدا شود، جز خدا چیزی در آن دل باقی نمانده باشد.

 

لذا انسانی که سلامت آخرت را می‌خواهد تمام کارهای او باید بُعد دارویی داشته باشد، چون بعد دارویی دارد به مقدار ضرورت از دنیا استفاده می‌کند. دارو استاندارد است، در دارو که انسان نمی‌تواند زیاده‌روی کند، باید برحسب دستور طبیب انسان دارو را مصرف کند. تمام اعمال ما، رفتار ما، رفتار اثباتی ما، رفتار سلبی ما، باید براساس نظر طبیب باشد، هیچ‌کس خود را در هیچ لحظه‌ای آزاد نبیند. بنده باشد و از مولا فرمان دریافت کند تا به نتیجه برسد.


[۱]– سوره‌ی حجرات، آیه ۱۵٫

[۲]– سوره‌ی اسراء، آیه ۸۲٫

[۳]– سوره‌ی شعراء، آیات ۸۸ و ۸۹٫