دکتر عصام العماد در روستای العماد از توابع شهر الصباد در جنوب یمن به دنیا آمد. طولی نکشید که به عربستان سعودی رفت و در آنجا توانست وارد مدرسه وهابی ها شود تا به تحصیل علوم دینی بپردازد. وی علوم عقیدتی را توسط مفتی اعظم عربستان، بن باز و بقیه مشایخ وهابی فراگرفت و پس از آن توانست وارد دانشگاه علوم دینی وهابیت شود. مطالعه و خواندن کتابهای ابنتیمیه و محمد بن عبدالوهاب، تأثیر بسزایی در ایجاد تنفر از شیعیان در عصام به وجود آورد؛ تنفری که زیاد به درازا نکشید؛ چرا که وی با خواندن کتابهای سید قطب درباره شخصیت و فضیلت امام علی علیه السّلام و پاسخهای سید قطب به نوشتههای ابنتیمیه باعث شد که تنفر عصام ازشیعیان به کلی از بین برود و پس از آن انقلابی در درون او و بسیاری از طلاب و علمای وهابی ایجاد شود. عصام العماد دارای مدرک دکترا در رشته علوم حدیث و از سال ۱۳۶۷ ساکن شهر مقدس قم میباشد. او هم اکنون از علمای مستبصر شیعه است که در دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم حضور دارد. وی هم اکنون استاد دانشگاه بین المللی المصطفی (ص) است.
این مجموعه، پرسش های این وهابی مستبصر از علمای سلفی می باشد.
پرسش از سلفی
برادران وهابی! چرا در معرفی مسئله هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها، از سیاست دو گانه فریب برای شیعه، تبلیغ برای خودی استفاده می کنید؟
تبیین موضوع
این پرسش که «چرا این دوگانگی در مطرح کردن مسایل وجود دارد؟»، مسئله مهمی است که مربوط به حضرت فاطمه سلام الله علیها می باشد.
برخی برادران وهابی -خدا آنان را ببخشد- می گویند:
اگر می خواهیم رافضه را به سوی خود بکشیم،
نباید برای آنان اعتراف کنیم که سیدنا ابو بکر صدیق به خانه فاطمه سلام الله علیها حمله کرد.
ممکن است در مجالس خاص خودمان واقعیت ها و حقایق را برای مردم ذکر کنیم؛
و حقیقت فاطمه سلام الله علیها را تبیین کنیم که وی «ناقص العقل و الدین» است و به خلیفه بدی کرد،
اما در مجالس رافضه نباید حساسیت عموم شیعیان را برانگیزیم،
بلکه باید بگوییم این چیزها تنها یک اسطوره است!
***
من این برخورد دوگانه در مناطق شیعه و در مناطق اهل سنت، را توضیح می دهم:
نزد شیعیان بگوییم این یک اسطوره و یک دروغ است؛ و زمانی که در مجالس خودمان بودیم، بگوئیم این یک حقیقت ثابت شده است. همان گونه در کتب ابن تیمیه آمده است
چون اگر در مورد چیزی که برای حضرت فاطمه سلام الله علیها اتفاق افتاد تشکیک کنیم، آنگاه به ابن تیمیه باید طعن کنیم؛ چرا که شیخ الاسلام ابن تیمیه (رضی الله عنه) نقل کرده است: به خانه فاطمه سلام الله علیها حمله کردند!
پس اگر به قضیه حمله کردن به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها طعن کنیم، آنگاه به شیخ الاسلام این تیمیه طعن خواهیم کرد.
ولی نزد عموم مردم شیعه بگوئیم این یک اسطوره و دروغ است، تا دین را حفظ کنیم!
چون اگر مردم بدانند که خلیفه اول این کار را نسبت به فاطمه رضی الله عنها مرتکب شد، از او دوری می کنند و به او تهمت خواهند زد.
ما نمی خواهیم به ابو بکر طعن کنیم، پس همان گونه که یکی از علما گفت،
قضیه از این قرار است که می توان به ناموس و اموال و ادیان تجاوز کرد و دستبرد زد تا پادشاه حفظ شود!
پادشاه سپس پادشاه سپس پادشاه
اما خدا و پیامبر خدا صلی الله و علیه و آله و آل محمد صلی الله و علیه و آله چون ذرات غبار، قربانی آن پادشاه شوند.
و به امید دیدار دیگر
پاسخ دهید