خوارزمی گوید:

پس از او زهیر بن قین به میدان آمد، در حالی که این‌گونه رجز می‌خواند:

من زهیرم، پسر قین، با شمشیر از حسین (ع) در برابر شما دفاع می‌کنم. حسین (ع) یکی از دو سبط پیامبر و از عترت نیکو و پرهیزکار، و زینت و آراستگی است و آن بی‌شک رسول خداست. با شما می‌ستیزم و هیچ عاری نیست.

روایت است که چون خواست حمله کند، کنار امام ایستاد و دست بر شانۀ امام زد و او را با ابیاتی ستود. آن‌گاه به میدان شتافت و نبرد سختی کرد. کثیر بن عبد الله و مهاجر بن اوس بر او تاختند و شهیدش کردند. چون شهید شد، امام درباره‌اش فرمود: ای زهیر! خدا از رحمتش دورت نکند و قاتل تو را لعنت کند، همچون لعنت قومی که خداوند آنان را به میمون و خوک تبدیل کرد.

 

 

قال الخوارزمیّ:

(ثمّ) خرج من بعده زهیر بن القین البجلیّ و هو یقول‏:

أنا زهیر و أنا ابن القین                       أذودکم بالسّیف عن حسین‏

إنّ حسینا أحد السبطین                       من عتره البرّ التّقیّ الزّین‏

ذاک رسول الله غیر المین                     أضربکم و لا أرى من شین‏

(و روی) أنّ زهیراً لمّا أراد الحمله وقف علی الحسین (ع)، و ضرب علی کتفه و قال: (اقدم حسین هادیا مهدیّا) الأبیات الّتی تقدّمت للحجّاج بن مسروق، فلا أدری أ هو منشؤها أم الحجاج بن مسروق؟ ثمّ قاتل قتالاً شدیداً. فشدّ علیه کثیر ابن عبد الله الشعبیّ، و مهاجر بن أوس التمیمیّ، فقتلاه فقال الحسین حین صرع زهیر: لا یبعدنّک الله یا زهیر، و لعن الله قاتلک، لعن الّذین مسخهم قرده و خنازیر.[۱]


[۱]– مقتل الحسین ۲: ۲۰، البحار ۴۵: ۲۵، العوالم ۱۷: ۲۶۹، اعیان الشیعه ۱: ۶۰۶٫