حسین بن احمد بن مغیره با سند خویش نقل می‌کند که:

امام سجّاد (ع) به زائده فرمود: ای زائده! شنیده‌ام که گاهی قبر ابا عبدالله الحسین را زیارت می‌کنی. گفتم: همین‌طور است. فرمود: چرا چنین می‌کنی؟ با آن‌که تو نزد خلیفه موقعیت والا داری که کسی را با محبّت ما و اعتراف به فضایل ما و حقوق ما بر امّت، تحمّل نمی‌کند. گفتم: به خدا با این کار، جز خدا و رسول را اراده نمی‌کنم؛ خشم دیگران برایم مهم نیست و اگر گزندی هم به من برسد باکی ندارم. فرمود: تو را به خدا چنین است؟ گفتم: آری به خدا. سه بار او چنین گفت و من چنان. سپس فرمود: بشارت و مژده باد تو را! خبری برگزیده و نهان شده را که دارم برایت بازگو می‌کنم:

چون حادثه‌ی کربلا پیش آمد و پدرم شهید شد و همراهان و فرزندان و برادرانش به شهادت رسیدند و اهل بیت او را به سوی کوفه می‌بردند، به کشته‌ها نگاه می‌کردم که هنوز دفن نشده بودند. این صحنه بسیار ناراحتم کرد. نزدیک بود قالب تهی کنم. عمّه‌ام زینب متوجّه حال بد من شد، گفت: ای بازمانده‌ی جدّ و پدر و برادرانم! چرا با جان خود بازی می‌کنی؟ گفتم: چرا نه، که سرورم و برادران و عموها و عموزادگان و بستگانم را خون‌آلود و افتاده به دشت می‌بینم، غارت شده و بی‌کفن و دفن؛ کسی سراغشان نمی‌رود و به آنان نزدیک نمی‌شود، گویا خاندانی از دیلم و خزرند. گفت: آنچه می‌بینی بی‌تابت نکند. به خدا قسم این عهد و پیمانی است از رسول خدا به جدّت و پدر و عمویت. خدا از کسانی از این امّت پیمان گرفته که فرعون‌های این امّت نمی‌شناسندشان ولی در آسمان‌ها شناخته شده‌اند؛ آنان این اعضای پراکنده را گردآوری و دفن می‌کنند و بر این اجساد خونین در صحرا، برای قبر پدرت سیّد الشّهداء پرچمی می‌افرازند که هرگز با گذشت زمان نمی‌پوسد و از یاد نمی‌رود. بگذار سران کفر و پیروان گمراهی در محو آن بکوشند، اثرش آشکارتر و کارش والاتر خواهد شد.

گفتم: آن پیمان و خبر چیست؟ عمّه‌ام گفت: امّ ایمن به من خبر داد که روزی پیامبر خدا به خانه‌ی زهرا (ع) رفت و برایش حریر (حلوایی خاص) برد، علی (ع) هم طبقی خرما آورد. امّ ایمن گوید: من هم ظرفی شیر آوردم که شیر و کره در آن بود. پیامبر، علی، فاطمه و حسنین از آن حلوا خوردند. پیامبر و آنان از شیر نوشیدند و همه از آن خرما و کره خوردند. علی (ع) آب ریخت و پیامبر خدا دستش را شست. پس از شستن، دست به صورت خود کشید و به علی، فاطمه و حسنین نگاه کرد، نگاهی حالی از خوشحالی. آن‌گاه نگاهش را به آب دوخت، صورت به قبله گرفت و دست به دعا برداشت و دعا کرد، آن‌گاه به سجد رفت و مدّتی بلند گریست. ناله‌اش بلند شد و اشکش جاری شد. سر برداشت و به زمین نگریست و همچنان اشکش مثل باران جاری بود. فاطمه، علی و حسنین (ع) از حالت رسول خدا اندوهگین شدند. جرأت نمی‌کردیم از حضرت بپرسیم. این حالت طول کشید. علی و فاطمه (ع) پرسیدند: یا رسول الله! چشمانتان گریان مباد! برای چه گریه می‌کنید که حالت شما دل ما را خون کرد؟ فرمود: برادرم! حبیبم! من به وجود شما بیش از اندازه خوشحالم. به شما می‌نگرم و بر نعمت او در شما خدا را سپاسگزارم. جبرئیل بر من نازل شد و گفت: ای محمّد! خداوند از آنچه در دل توست و از این خوشحالی‌ات نسبت به برادرت، دخترت و نوادگانت آگاه شد، نعمتش را برایت کامل ساخت و این عطیه را تبریک گفت به این‌که آنان و فرزندان، دوستداران و پیروانشان را با تو در بهشت قرار داد که بین تو و آنان جدایی نیست. آنان هم مثل ؟؟؟!!! برخوردارند و عطا می‌یابند تا راضی شوی و بالاتر از رضا، به خاطر بلاهای بسیار و سخت‌هایی که در دنیا می‌بینند، از دست مردمی که خود را امّت تو می‌دانند، در حالی که از تو و خدا بیزارند. کشته می‌شوند و قبرهاشان دور از هم است؛ این انتخاب خدا برای آنان و برای توست. پس به انتخاب خدا شاکر باش و به قضای او راضی باش. من نیز خدا را حمد کرده و به قضایش راضی شدم؛ به آنچه برای شما انتخاب کرده است.

سپس جبرئیل به من گفت: ای محمّد! برادرت پس از تو آزرده و مغلوب امّتت گشته، از دشمنانت سختی می‌بیند و به دست شقی‌ترین انسان به شهادت می‌رسد که همچون پی‌کننده‌ی ناقله‌ی صالح است، در شهری که محلّ هجرت او و جایگاه شیعیانش و شیعیان فرزندانش خواهد بود و در آن شهر رنج‌ها و مصیبت‌هایشان افزون خواهد شد و این فرزندت (به حسین (ع) اشاره کرد) همراه گروهی از فرزندان و اهل بیت تو و نیکان امّت تو در کنار فرات در کربلا کشته خواهد شد؛ سرزمینی که در آن محنت و بلا بر دشمنان تو و فرزندانت نیر فراوان خواهد بود؛ در روزی که محنتش بی‌پایان و حسرتش همیشگی است؛ سرزمینی که پاک‌ترین و مقدّس‌ترین سرزمین‌هاست؛ از زمین بهشت است؛ روزی که فرزندت و خاندانش کشته شوند و کافران و ملعونان آنان را محاصره نمایند، زمین و کوه‌ها به لرزه درآید، دریاها متلاطم شود، آسمان‌ها به جنبش آید، به خاطر تو و دودمان تو و بزرگ شمردن هتک حرمت تو و بد رفتاری مردم با عترت و دودمان تو. آن روز همه چیز از خدا اجازه می‌طلبند که به یاری اهل بیت مظلوم تو بشتابند که حجّت خدا بر مردم پس از تو هستند.

خداوند به آسمان‌ها، زمین، کوه‌ها، دریاها و ساکنان آن‌ها وحی می‌کند که منم خدای مقتدری که گریزنده‌ای از چنگم نمی‌رهد و کسی ناتوانم نمی‌کند. من می‌توانم پیروز کنم و انتقام بگیرم. به عزّت و جلالم سوگند هر که را که فرستاده و وصی مرا داغدار کند و حرمتش را بشکند و عترتش را شهید کند و عهد او را واگذارد و به دودمانش ستم کند، عذابی کنم که هیچ یک از جهانیان را عذاب نکرده باشم. آن هنگام هر چیز درآسمان‌ها و زمین‌ها به لعن ظالمان به عترت تو و حرمت‌شکنان تو زبان می‌گشایند. وقتی آن گروه به شهادت‌گاهشان برون آیند، خداوند، خود عهده‌دار قبض روح آنان می‌شود و فرشتگان با ظرف‌هایی از یاقوت و زمّرد، لبریز از آب حیات، همراه با حلّه‌های بهشتی و عطرهای جنّت از آسمان هفتم فرود می‌آیند و با آن آب، غسل‌شان می‌دهند و آن جامه‌ها را برایشان می‌پوشانند و با آن عطر بهشتی حنوطشان می‌کنند و فرشتگان صف در صف بر آنان نماز می‌خوانند. آن‌گاه خداوند کسانی از امّت تو را برمی‌انگیزاند که کافران، آنان را نمی‌شناسند، نه به سخن نه عمل و نه نیّت، در آن خون‌ها شرکتی نداشته‌اند. اجساد آنان را دفن می‌کنند و برای قبر سیّد الشّهداء در آن صحرا نشانی می‌گذارند که نشانی برای اهل حق و سبب رستگاری مؤمنان باشد. از هر آسمان صد هزار فرشته در هر شبانه‌روز بر گرد آن می‌چرخند و بر او درود فرستاده خدا را تسبیح می‌گویند و برای زائران استغفار می‌کنند و نام زائران او و پدران و بستگان و شهرهایشان را می‌نویسند و بر چهره‌هایشان نشانی از نور عرش الهی می‌گذارند که:

این، زائر قبر بهترین شهیدان و پسر بهترین انبیاست.

چون روز قیامت شود، از نور آن نشانی در چهره‌هایشان که همه‌ی چشم‌ها را فرا می‌گیرد، فروغی می‌تابد که همه، آنان را با آن نور می‌شناسند. ای محمّد! گویا من تو را بین خودم و میکائیل می‌بینم که علی (ع) هم مقابل ماست. فرشتگان بی‌شماری هم با مایند و ما از آن نشان نور در سیمایشان در بین خلایق دریافت می‌کنیم تا آن‌که خداوند ایشان را از هول و هراس آن روز می‌رهاند. این حکم خدا و جایزه‌ی او به زائران قبر توست یا قبر برادرات یا قبر فرزندت؛ زیارتی که جز نیّت خدایی نداشته باشد. گروهی از مردم نفرین شده می‌کوشند تا اثر آن قبر را محو کنند ولی به خواست خدا نمی‌توانند.

سپس رسول خدا (ص) فرمود: این است که مرا محزون و گریان ساخت.

حضرت زینب گوید: چون ابن ملجم ملعون بر پدرم ضربت زد و نشان مرگ را دیدم، عرض کردم: پدر جان! امّ ایمن به من چنین گفته است، دوست دارم از زبان تو بشنوم. فرمود: سخن همان‌گونه است که امّ ایمن گفته است. گویا من، تو و زنان و دختران خاندانت را می‌بینم که در نهایت خواری در این شهر اسیرند و می‌ترسید که مرم شما را بربایند. صبور باشید! سوگند به خدایی که دانه را شکافت و موجودات را آفرید، آن روز خداوند جز شما و دوستداران و پیروانتان در روی زمین دوستی ندارد. وقتی رسول خدا (ص) این خبر را به ما داد فرمود: شیطان لعین آن روز از شادی بال درآورده و با دیوها و شیاطین خود همه جای زمین پرواز می‌کند و می‌گوید: ای شیطان‌ها! ما به خواسته‌ی خود از فرزندان آدم رسیدیم و در هلاکت آنان به نهایت خواسته‌ی خود رسیدیم و آنان را اهل دوزخ ساختیم، مگر آنان که به دامن این گروه چنگ زنند. پس کارتان این باشد که مردم را درباره‌ی آنان به تردید افکنید و به دشمنی با آنان وادارید و مرم را بر ضدّ آنان و دوستانشان بشورانید تا گمراهی مردم و کفرشان استوار شود و کسی نجات نیابد. ابلیس دروغگو به آنان راست گفته است؛ هر که دشمن این خاندان باشد، عمل صالح او برایش سودی نمی‌بخشد و هر که دوستی و ولایت اینان را داشته باشد، گناهی (جز گناهان کبیره) زیان نمی‌رساند.

زائده گوید: آن‌گاه امام سجّاد (ع) پس از نقل این حدیث فرمود: این را داشته باش، اگر در طلب این حدیث، یک سال هم راه بسیار کمی است.


 

 

روی الحسین بن أحمد بن المغیره:

عن أبی عبدالله أحمد بن محمّد بن عیّاش: قال: حَدَّثَنِی أَبُو الْقَاسِمِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قُولَوَیْهِ، قَالَ: حَدَّثَنِی أَبُو عِیسَى عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ الْفَضْلِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ هِلَالٍ الطَّائِیُّ الْبَصْرِیُّ (ره) قَالَ: حَدَّثَنِی أَبُو عُثْمَانَ سَعِیدُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سَلَّامِ بْنِ یَسَارٍ [سَیَّارٍ خ ل] الْکُوفِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْوَاسِطِیُّ، قَالَ: حَدَّثَنِی عِیسَى بْنُ أَبِی شَیْبَهَ الْقَاضِی، قَالَ: حَدَّثَنِی نُوحُ بْنُ دَرَّاجٍ، قَالَ: حَدَّثَنِی قُدَامَهُ بْنُ زَائِدَهَ، عَنْ أَبِیهِ، قَالَ:

 قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع) بَلَغَنِی یَا زَائِدَهُ أَنَّکَ تَزُورُ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ (ع) أَحْیَاناً، فَقُلْتُ: إِنَّ ذَلِکَ لَکَمَا بَلَغَکَ فَقَالَ لِی: فَلِمَا ذَا تَفْعَلُ ذَلِکَ وَ لَکَ مَکَانٌ عِنْدَ سُلْطَانِکَ الَّذِی لَا یَحْتَمِلُ أَحَداً عَلَى مَحَبَّتِنَا وَ تَفْضِیلِنَا وَ ذِکْرِ فَضَائِلِنَا وَ الْوَاجِبُ عَلَى هَذِهِ الْأُمَّهِ مِنْ حَقِّنَا فَقُلْتُ: وَ اللَّهِ مَا أُرِیدُ بِذَلِکَ إِلَّا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ، وَ لَا أَحْفِلُ بِسَخَطِ مَنْ سَخِطَ وَ لَا یَکْبُرُ فِی صَدْرِی مَکْرُوهٌ یَنَالُنِی بِسَبَبِهِ، فَقَالَ: وَ اللَّهِ إِنَّ ذَلِکَ لَکَذَلِکَ؟ فَقُلْتُ: وَ اللَّهِ إِنَّ ذَلِکَ لَکَذَلِکَ -یَقُولُهَا ثَلَاثاً وَ أَقُولُهَا ثَلَاثاً- فَقَالَ‏: أَبْشِرْ ثُمَّ أَبْشِرْ ثُمَّ أَبْشِرْ فَلَأُخْبِرَنَّکَ بِخَبَرٍ کَانَ عِنْدِی فِی النُّخَبِ الْمَخْزُونِ.

فَإِنَّهُ لَمَّا أَصَابَنَا بِالطَّفِّ مَا أَصَابَنَا وَ قُتِلَ أَبِی (ع) وَ قُتِلَ مَنْ کَانَ مَعَهُ مِنْ وُلْدِهِ وَ إِخْوَتِهِ وَ سَائِرِ أَهْلِهِ، وَ حُمِلَتْ حَرَمُهُ وَ نِسَاؤُهُ عَلَى الْأَقْتَابِ یُرَادُ بِنَا الْکُوفَهُ، فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَیْهِمْ صَرْعَى وَ لَمْ یوُارَوْا، فَعَظُمَ ذَلِکَ فِی صَدْرِی وَ اشْتَدَّ لِمَا أَرَى مِنْهُمْ قَلَقِی، فَکَادَتْ نَفْسِی تَخْرُجُ، وَ تَبَیَّنَتْ ذَلِکَ مِنِّی عَمَّتِی زَیْنَبُ الْکُبْرَى بِنْتُ عَلِیٍّ (ع) فَقَالَتْ: مَا لِی أَرَاکَ تَجُودُ بِنَفْسِکَ یَا بَقِیَّهَ جَدِّی وَ أَبِی وَ إِخْوَتِی؟ فَقُلْتُ: وَ کَیْفَ لَا أَجْزَعُ وَ أَهْلَعُ وَ قَدْ أَرَى سَیِّدِی وَ إِخْوَتِی وَ عُمُومَتِی وَ وُلْدَ عَمِّی وَ أَهْلِی مضرّجین مُصْرَعِینَ بِدِمَائِهِمْ، مُرَمَّلِینَ بِالْعَرَاءِ، مُسَلَّبِینَ، لَا یُکَفَّنُونَ وَ لَا یُوَارَوْنَ، وَ لَا یُعَرِّجُ عَلَیْهِمْ أَحَدٌ، وَ لَا یَقْرَبُهُمْ بَشَرٌ، کَأَنَّهُمْ أَهْلُ بَیْتٍ مِنَ الدَّیْلَمِ وَ الْخَزَرِ، فَقَالَتْ: لَا یُجْزِعَنَّکَ مَا تَرَى فَوَ اللَّهِ إِنَّ ذَلِکَ لَعَهْدٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص‏) إِلَى جَدِّکَ وَ أَبِیکَ وَ عَمِّکَ، وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ‏ أُنَاسٍ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّهِ لَا تَعْرِفُهُمْ فَرَاعِنَهُ هَذِهِ الْأُمَّهِ، وَ هُمْ مَعْرُوفُونَ فِی أَهْلِ السَّمَاوَاتِ أَنَّهُمْ یَجْمَعُونَ هَذِهِ الْأَعْضَاءَ الْمُتَفَرِّقَهَ فَیُوَارُونَهَا، وَ هَذِهِ الْجُسُومَ الْمُضَرَّجَهَ وَ یَنْصِبُونَ لِهَذَا الطَّفِّ عَلَماً لِقَبْرِ أَبِیکَ سَیِّدِ الشُّهَدَاءِ لَا یَدْرُسُ أَثَرُهُ وَ لَا یَعْفُو رَسْمُهُ عَلَى کُرُورِ اللَّیَالِی وَ الْأَیَّامِ، وَ لَیَجْتَهِدَنَّ أَئِمَّهُ الْکُفْرِ وَ أَشْیَاعُ الضَّلَالَهِ فِی مَحْوِهِ وَ تَطْمِیسِهِ فَلَا یَزْدَادُ أَثَرُهُ إِلَّا ظُهُوراً، وَ أَمْرُهُ إِلَّا عُلُوّاً.

 فَقُلْتُ: وَ مَا هَذَا الْعَهْدُ وَ مَا هَذَا الْخَبَرُ، فَقَالَتْ: نَعَمْ حَدَّثَتْنِی أُمُّ أَیْمَنَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) زَارَ مَنْزِلَ فَاطِمَهَ (ع) فِی یَوْمٍ مِنَ الْأَیَّامِ، فَعَمِلْتُ لَهُ حَرِیرَهً وَ أَتَاهُ عَلِیٌّ (ع) بِطَبَقٍ فِیهِ تَمْرٌ، ثُمَّ قَالَتْ أُمُّ أَیْمَنَ: فَأَتَیْتُهُمْ بِعُسٍّ فِیهِ لَبَنٌ وَ زُبْدٌ، فَأَکَلَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَهُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ (ع) مِنْ تِلْکَ الْحَرِیرَهِ- وَ شَرِبَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ شَرِبُوا مِنْ ذَلِکَ اللَّبَنِ، ثُمَّ أَکَلَ وَ أَکَلُوا مِنْ ذَلِکَ التَّمْرِ وَ الزُّبْدِ ثُمَّ غَسَلَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یَدَهُ وَ عَلِیٌّ یَصُبُّ عَلَیْهِ الْمَاءَ، فَلَمَّا فَرَغَ مِنْ غَسْلِ یَدِهِ مَسَحَ وَجْهَهُ، ثُمَّ نَظَرَ إِلَى عَلِیٍّ وَ فَاطِمَهَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ نَظَراً عَرَفْنَا بِهِ السُّرُورَ فِی وَجْهِهِ، ثُمَّ رَمَقَ بِطَرْفِهِ نَحْوَ السَّمَاءِ مَلِیّاً، ثُمَّ إِنَّهُ وَجَّهَ وَجْهَهُ نَحْوَ الْقِبْلَهِ وَ بَسَطَ یَدَیْهِ وَ دَعَا، ثُمَّ خَرَّ سَاجِداً وَ هُوَ یَنْشِجُ، فَأَطَالَ النُّشُوجَ وَ عَلَا نَحِیبُهُ وَ جَرَتْ دُمُوعُهُ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ أَطْرَقَ إِلَى الْأَرْضِ وَ دُمُوعُهُ تَقْطُرُ کَأَنَّهَا صَوْبُ الْمَطَر، فَحَزِنَتْ فَاطِمَهُ وَ عَلِیٌ‏ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ (ع) وَ حَزِنْتُ مَعَهُمْ لِمَا رَأَیْنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ هِبْنَاهُ أَنْ نَسْأَلَهُ حَتَّى إِذَا طَالَ ذَلِکَ قَالَ لَهُ عَلِیٌّ وَ قَالَتْ لَهُ فَاطِمَهُ: مَا یُبْکِیکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ لَا أَبْکَى اللَّهُ عَیْنَیْکَ فَقَدْ أَقْرَحَ قُلُوبَنَا مَا نَرَى مِنْ حَالِکَ، فَقَالَ: یَا أَخِی سُرِرْتُ بِکُمْ -وَ قَالَ مُزَاحِمُ بْنُ عَبْدِ الْوَارِثِ فِی حَدِیثِهِ هَاهُنَا: فَقَالَ: یَا حَبِیبِی- إِنِّی سُرِرْتُ بِکُمْ سُرُوراً مَا سُرِرْتُ مِثْلَهُ قَطُّ- وَ إِنِّی لَأَنْظُرُ إِلَیْکُمْ وَ أَحْمَدُ اللَّهَ عَلَى نِعْمَتِهِ عَلَیَّ فِیکُمْ.

 إِذْ هَبَطَ عَلَیَّ جَبْرَئِیلُ (ع) فَقَالَ: یَا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى اطَّلَعَ عَلَى مَا فِی نَفْسِکَ وَ عَرَفَ سُرُورَکَ بِأَخِیکَ وَ ابْنَتِکَ وَ سِبْطَیْکَ فَأَکْمَلَ لَکَ النِّعْمَهَ وَ هَنَّأَکَ الْعَطِیَّهَ بِأَنْ جَعَلَهُمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ وَ مُحِبِّیهِمْ وَ شِیعَتَهُمْ مَعَکَ فِی الْجَنَّهِ، لَا یُفَرِّقُ بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُمْ، یُحِبُّونَ کَمَا تُحِبُّ (یحیون کما تحیی (خ ل)، و ما فی المتن هو الانسب و هو من الحباء و هو العطاء) وَ یُعْطَوْنَ کَمَا تُعْطَی حَتَّى تَرْضَى وَ فَوْقَ الرِّضَا عَلَى بَلْوَى کَثِیرَهٍ تَنَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ مَکَارِهَ تُصِیبُهُمْ بِأَیْدِی أُنَاسٍ یَنْتَحِلُونَ مِلَّتَکَ وَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ أُمَّتِکَ بِرَاءٍ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْکَ، خَبْطاً خَبْطاً وَ قَتْلًا قَتْلًا، شَتَّى مَصَارِعُهُمْ، نَائِیَهً قُبُورُهُمْ، خِیَرَهً مِنَ اللَّهِ لَهُمْ وَ لَکَ فِیهِمْ، فَاحْمَدِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى خِیَرَتِهِ وَ ارْضَ بِقَضَائِهِ، فَحَمِدْتُ اللَّهَ وَ رَضِیتُ بِقَضَائِهِ بِمَا اخْتَارَهُ لَکُمْ.

 ثُمَّ قَالَ لِی جَبْرَئِیلُ: یَا مُحَمَّدُ إِنَّ أَخَاکَ مُضْطَهَدٌ بَعْدَکَ، مَغْلُوبٌ عَلَى أُمَّتِکَ، مَتْعُوبٌ مِنْ أَعْدَائِکَ، ثُمَّ مَقْتُولٌ بَعْدَکَ، یَقْتُلُهُ أَشَرُّ الْخَلْقِ وَ الْخَلِیقَهِ- وَ أَشْقَى الْبَرِیَّهِ، یَکُونُ نَظِیرَ عَاقِرِ النَّاقَهِ، بِبَلَدٍ تَکُونُ إِلَیْهِ هِجْرَتُهُ، وَ هُوَ مَغْرِسُ شِیعَتِهِ وَ شِیعَهِ وُلْدِهِ، وَ فِیهِ عَلَى کُلِّ حَالٍ یَکْثُرُ بَلْوَاهُمْ وَ یَعْظُمُ مُصَابُهُمْ وَ إِنَّ سِبْطَکَ‏ هَذَا -وَ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى الْحُسَیْنِ (ع)- مَقْتُولٌ فِی عِصَابَهٍ مِنْ ذُرِّیَّتِکَ وَ أَهْلِ بَیْتِکَ وَ أَخْیَارٍ مِنْ أُمَّتِکَ بِضِفَّهِ الْفُرَاتِ بِأَرْضٍ یُقَالُ لَهَا: کَرْبَلَاءُ مِنْ أَجْلِهَا یَکْثُرُ الْکَرْبُ وَ الْبَلَاءُ عَلَى أَعْدَائِکَ وَ أَعْدَاءِ ذُرِّیَّتِکَ فِی الْیَوْمِ الَّذِی لَا یَنْقَضِی کَرْبُهُ وَ لَا تَفْنَى حَسْرَتُهُ وَ هِیَ أَطْیَبُ بِقَاعِ الْأَرْضِ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَهً، یُقْتَلُ فِیهَا سِبْطُکَ وَ أَهْلُهُ وَ أَنَّهَا مِنْ بَطْحَاءِ الْجَنَّهِ فَإِذَا کَانَ ذَلِکَ الْیَوْمُ الَّذِی یُقْتَلُ فِیهِ سِبْطُکَ وَ أَهْلُهُ وَ أَحَاطَتْ بِهِ کَتَائِبُ أَهْلِ الْکُفْرِ وَ اللَّعْنَهِ تَزَعْزَعَتِ الْأَرْضُ مِنْ أَقْطَارِهَا وَ مَادَتِ الْجِبَالُ وَ کَثُرَ اضْطِرَابُهَا وَ اصْطَفَقَتِ الْبِحَارُ بِأَمْوَاجِهَا وَ مَاجَتِ السَّمَاوَاتُ بِأَهْلِهَا غَضَباً لَکَ یَا مُحَمَّدُ وَ لِذُرِّیَّتِکَ- وَ اسْتِعْظَاماً لِمَا یَنْتَهِکُ مِنْ حُرْمَتِکَ وَ لِشَرِّ مَا تُکَافَى بِهِ فِی ذُرِّیَّتِکَ، وَ عِتْرَتِکَ وَ لَا یَبْقَى شَیْ‏ءٌ مِنْ ذَلِکَ إِلَّا اسْتَأْذَنَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی نُصْرَهِ أَهْلِکَ- الْمُسْتَضْعَفِینَ الْمَظْلُومِینَف الَّذِینَ هُمْ حُجَّهُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ بَعْدَکَ.

فَیُوحِی اللَّهُ إِلَى السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ وَ الْبِحَارِ وَ مَنْ فِیهِنَّ، إِنِّی أَنَا اللَّهُ الْمَلِکُ الْقَادِرُ الَّذِی لَا یَفُوتُهُ هَارِبٌ وَ لَا یُعْجِزُهُ مُمْتَنِعٌ وَ أَنَا أَقْدَرُ فِیهِ عَلَى الِانْتِصَارِ وَ الِانْتِقَامِ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَأُعَذِّبَنَّ مَنْ وَتَرَ رَسُولِی وَ صَفِیِّی وَ انْتَهَکَ حُرْمَتَهُ وَ قَتَلَ عِتْرَتَهُ وَ نَبَذَ عَهْدَهُ وَ ظَلَمَ أَهْلَ بَیْتِهِ عَذَاباً لَا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِینَ فَعِنْدَ ذَلِکَ یَضِجُّ کُلُّ شَیْ‏ءٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ بِلَعْنِ مَنْ ظَلَمَ عِتْرَتَکَ وَ اسْتَحَلَّ حُرْمَتَکَ فَإِذَا بَرَزَتْ تِلْکَ الْعِصَابَهُ إِلَى مَضَاجِعِهَا- تَوَلَّى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَبْضَ أَرْوَاحِهَا بِیَدِهِ وَ هَبَطَ إِلَى الْأَرْضِ مَلَائِکَهٌ مِنَ السَّمَاءِ السَّابِعَهِ مَعَهُمْ آنِیَهٌ مِنَ الْیَاقُوتِ وَ الزُّمُرُّدِ مَمْلُوَّهً مِنْ مَاءِ الْحَیَاهِ وَ حُلَلٌ مِنْ حُلَلِ الْجَنَّهِ وَ طِیبٌ مِنْ طِیبِ الْجَنَّهِ فَغَسَّلُوا جُثَثَهُمْ بِذَلِکَ الْمَاءِ وَ أَلْبَسُوهَا الْحُلَلَ وَ حَنَّطُوهَا بِذَلِکَ الطِّیبِ وَ صَلَّتِ الْمَلَائِکَهُ صَفّاً صَفّاً عَلَیْهِمْ ثُمَّ یَبْعَثُ اللَّهُ قَوْماً مِنْ أُمَّتِکَ لَا یَعْرِفُهُمُ الْکُفَّارُ لَمْ یَشْرَکُوا فِی تِلْکَ الدِّمَاءِ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ وَ لَا نِیَّهٍ فَیُوَارُونَ أَجْسَامَهُمْ وَ یُقِیمُونَ رَسْماً لِقَبْرِ سَیِّدِ الشُّهَدَاءِ بِتِلْکَ الْبَطْحَاءِ یَکُونُ عَلَماً لِأَهْلِ الْحَقِّ وَ سَبَباً لِلْمُؤْمِنِینَ إِلَى الْفَوْزِ وَ تَحُفُّهُ مَلَائِکَهٌ مِنْ کُلِّ سَمَاءٍ مِائَهُ أَلْفِ مَلَکٍ فِی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَهٍ- وَ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ وَ یَطُوفُونَ عَلَیْهِ وَ یُسَبِّحُونَ اللَّهَ عِنْدَهُ وَ یَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ لِمَنْ زَارَهُ وَ یَکْتُبُونَ أَسْمَاءَ مَنْ یَأْتِیهِ زَائِراً مِنْ أُمَّتِکَ مُتَقَرِّباً إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ إِلَیْکَ بِذَلِکَ وَ أَسْمَاءَ آبَائِهِمْ وَ عَشَائِرِهِمْ وَ بُلْدَانِهِمْ وَ یُوسِمُونَ فِی وُجُوهِهِمْ بِمِیسَمِ نُورِ عَرْشِ اللَّهِ هَذَا زَائِرُ قَبْرِ خَیْرِ الشُّهَدَاءِ وَ ابْنِ خَیْرِ الْأَنْبِیَاءِ.

 فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَهِ سَطَعَ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ ذَلِکَ الْمِیسَمِ نُورٌ تُغْشَى مِنْهُ الْأَبْصَارُ- یَدُلُّ عَلَیْهِمْ وَ یُعْرَفُونَ بِهِ وَ کَأَنِّی بِکَ یَا مُحَمَّدُ بَیْنِی وَ بَیْنَ مِیکَائِیلَ وَ عَلِیٌّ أَمَامَنَا وَ مَعَنَا مِنْ مَلَائِکَهِ اللَّهِ مَا لَا یُحْصَى عَدَدُهُمْ وَ نَحْنُ نَلْتَقِطُ مِنْ ذَلِکَ الْمِیسَمِ فِی وَجْهِهِ مِنْ بَیْنِ الْخَلَائِقِ حَتَّى یُنْجِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ هَوْلِ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَ شَدَائِدِهِ وَ ذَلِکَ حُکْمُ اللَّهِ وَ عَطَاؤُهُ لِمَنْ زَارَ قَبْرَکَ یَا مُحَمَّدُ أَوْ قَبْرَ أَخِیکَ أَوْ قَبْرَ سِبْطَیْکَ لَا یُرِیدُ بِهِ غَیْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سَیَجْتَهِدُ أُنَاسٌ مِمَّنْ حَقَّتْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَهُ مِنَ اللَّهِ وَ السَّخَطُ- أَنْ یَعْفُوا رَسْمَ ذَلِکَ الْقَبْرِ وَ یَمْحُوا أَثَرَهُ فَلَا یَجْعَلُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَهُمْ إِلَى ذَلِکَ سَبِیلًا ثُمَّ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) فَهَذَا أَبْکَانِی وَ أَحْزَنَنِی قَالَتْ زَیْنَبُ فَلَمَّا ضَرَبَ ابْنُ مُلْجَمٍ (لَعَنَهُ اللَّهُ) أَبِی (ع) وَ رَأَیْتُ عَلَیْهِ أَثَرَ الْمَوْت‏ مِنْهُ، قُلْتُ لَهُ: یَا أَبَتِ حَدَّثَتْنِی أُمُّ أَیْمَنَ بِکَذَا وَ کَذَا وَ قَدْ أَحْبَبْتُ أَنْ أَسْمَعَهُ مِنْکَ فَقَالَ یَا بُنَیَّهِ الْحَدِیثُ کَمَا حَدَّثَتْکِ أُمُّ أَیْمَنَ وَ کَأَنِّی بِکِ وَ بِنِسَاءِ أَهْلِکِ [ببنات أهلک (خ ل)سَبَایَا بِهَذَا الْبَلَدِ أَذِلَّاءَ خَاشِعِینَ تَخافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَصَبْراً صَبْراً فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّهَ وَ بَرَأَ النَّسَمَهَ مَا لِلَّهِ عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ یَوْمَئِذٍ وَلِیٌّ غَیْرُکُمْ وَ غَیْرُ مُحِبِّیکُمْ وَ شِیعَتِکُمْ وَ لَقَدْ قَالَ لَنَا رَسُولُ اللَّهِ (ص) حِینَ أَخْبَرَنَا بِهَذَا الْخَبَرِ: إِنَّ إِبْلِیسَ لَعَنَهُ اللَّهُ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ یَطِیرُ فَرَحاً فَیَجُولُ الْأَرْضَ کُلَّهَا بِشَیَاطِینِهِ وَ عَفَارِیتِهِ فَیَقُولُ: یَا مَعَاشِرَ الشَّیَاطِینِ قَدْ أَدْرَکْنَا مِنْ ذُرِّیَّهِ آدَمَ الطَّلِبَهَ وَ بَلَغْنَا فِی هَلَاکِهِمْ الْغَایَهَ وَ أَوْرَثْنَاهُمُ النَّارَ إِلَّا مَنِ اعْتَصَمَ بِهَذِهِ الْعِصَابَهِ فَاجْعَلُوا شُغُلَکُمْ بِتَشْکِیکِ النَّاسِ فِیهِمْ وَ حَمْلِهِمْ عَلَى عَدَاوَتِهِمْ وَ إِغْرَائِهِم بِهِمْ وَ أَوْلِیَائِهِمْ حَتَّى تَسْتَحْکِمُوا ضَلَالَهَ الْخَلْقِ وَ کُفْرَهُمْ وَ لَا یَنْجُو مِنْهُمْ نَاجٍ- وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ وَ هُوَ کَذُوبٌ أَنَّهُ لَا یَنْفَعُ مَعَ عَدَاوَتِکُمْ عَمَلٌ صَالِحٌ وَ لَا یَضُرُّ مَعَ مَحَبَّتِکُمْ وَ مُوَالاتِکُمْ ذَنْبٌ غَیْرُ الْکَبَائِرِ.

 قَالَ زَائِدَهُ: ثُمَّ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ (ع) بَعْدَ أَنْ حَدَّثَنِی بِهَذَا الْحَدِیثِ: خُذْهُ إِلَیْکَ مَا لَوْ ضَرَبْتَ فِی طَلَبِهِ آبَاطَ الْإِبِلِ حَوْلًا لَکَانَ قَلِیلا.[۱]


[۱]– کامل الزّیارات: ۴۴۴ الهامش، عنه البحار ۲۸: ۵۵ و ۴۵: ۱۷۹ ح ۳۰، و اورد بعضه فی ۱۰۱: ۱۱۴ ح ۳۸٫