مرحوم آیت‌الله حاج شیخ حسین لنکرانی نیز داستانی از ذهن جوّال صاحب عروه نقل می‌کرد که زمانی که این بنده (علی ابوالحسنی) آن را برای مرحوم حاج سیّد عبدالعزیز طباطبایی (حفید سیّد) نقل کردم، ضمن تصریح به مهارت بسیار سید در کار شنا، صحت آن را تأیید کردند. لنکرانی می‌فرمود:

مرحوم سیّد روزی با جمعی از دوستان خویش که در مسائل فقهی، آشنایی و تبحّری داشته‌اند، در کنار فرات مشغول آبتنی بوده‌اند. سیّد در جمع آنان که در شط نشسته بودند، فرعی فقهی را مطرح می‌سازد و به نحو مستدل، نظری را در آن باب ابراز می‌کند که حاضرین قادر به نقض و ردّ آن نبوده‌اند و لاجرم، آن را به عنوان تنها نظر صائب و درست در مسئله می‌پذیرند.

سیّد، پس از گرفتن تصدیق از حضار، در حالی که لُنگی به کمر بسته بود به آب می‌زند و مشغول شنا می‌شود. چندی بعد از آب بیرون می‌آید و نزد دوستان خویش برگشته و با طرح براهین و دلایل تازه، خلاف نظریه‌ی پیشین را اثبات می‌کند. این بار نیز بیانات مرحوم سیّد به قدری متقن و مستدل بوده که حضار ناگزیر می‌پذیرند که نظر قبلی ناصواب بوده و نظریه‌ی درست و متقن همین است که این بار مطرح شد.

سیّد باز به آب می‌زند و در میانه‌ی امواج رودخانه ناپدید می‌شود. لختی بعد، دوباره از آب بیرون می‌آید و به جمع یاران می‌پیوندد و این‌بار، به سود نظریه‌ی اوّل و زیان نظریه‌ی دوم، طرح بحث کرده و نظریه‌ی اوّل را به کرسی اثبات می‌نشاند، به گونه‌ای که باز آنان را اقناع و اسکات می‌کند و همگان تصدیق می‌کنند که قطعاً حق با نظریه‌ی نخستین است. پس از گرفتن تصدیق از همگان، سیّد مجدداً به داخل آب می‌پرد و پس از مدّتی هم آغوشی با امواج، باز بیرون آمده و بر ضدّ نظریه‌ی اوّل و به سود نظر مقابل، به بحث می‌پردازد و به لحاظ علمی، حضار را قانع می‌سازد… و این کار چندین بار (ظاهراً ۷، ۸ بار) تکرار می‌شود…!

آیت‌الله لنکرانی، هم‌چنین، در سخنرانی برای خواهران حزب جمهوری اسلامی و مربّیان امور تربیتی آموزش و پرورش، مورخ ۱۳ مرداد ۱۳۶۱ ش، فرمود: مرحوم آسیّد کاظم یزدی، شخصیّتی است که مرجعیّت کلّ شیعه منتهی به ایشان شد و در تاریخ از وی به عنوان فقیه اهل بیت یاد می‌شود و حتّی بعضی از اهل نظر، او را بر بسیاری از علمای بزرگ پیشین مقدم می‌دانند.

منبع: کتاب فراتر از روش آزمون و خطا / موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران