فرمود: «وَ إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ حِجاباً مَسْتُوراً»[۱] اصلاً قرآن راه به دل کافر ندارد، کافر هرگز با قرآن انس و آشنایی پیدا نمی‌کند. او محجوب است، وجود او تنگ است «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنینَ»[۲] این دل مؤمن داروی عرشی را به خودش می‌گیرد و همه‌ی بیماری‌ها که تعلّقات این عالم است که به برکت قرآن از او گرفته می‌شود و انسان از همه‌ی معاصی و جاذبه‌های گناه رهایی و آزادی پیدا می‌کند «وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ»[۳] این شفای قرآن است، قرآن کریم دارو است. پیغمبر ما طبیب است، ائمّه‌ی ما طبیب هستند. این دارو را در دلی که آمادگی دارد اعمال می‌کند، این دل از لجن دنیا کنده می‌شود و لجن دنیا واقعاً برای او لجن می‌شود. ‏«وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ» امّا کافر «وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً»[۴] خود کفر هم ظلم است. «وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَساراً» برای قلب انسانی که ستمکار است، ظالم است، قرآن برای او دوا نیست، برای او مهلک است، سم است، او را از بین می‌برد.


[۱]– سوره‌ی اسراء، آیه ۴۵٫

[۲]– همان، آیه ۸۲٫

[۳]– سوره‌ی حجرات، آیه ۷٫

[۴]– سوره‌ی اسراء، آیه ۸۲٫