ماه مبارک رمضان، آیت الله صدیقی در آستان مقدس حضرت صالح بن موسی الکاظم علیه السلام به سخنرانی پرداختند که مشروح آن تقدیم حضور می گردد.
- تسلیت به مناسبت شهادت امیر المؤمنین (علیه السّلام)
- روزه راهی برای کنترل هوا و هوس و نفس چموش
- معاف شدن آدم محدور الدم از مرگ به دلیل دارا بودن پنج صفت
- معنی تحلیه و تخلیه
- گرفتن روزهی سکوت
- کنترل زبان همان روزه است
- شرایط گرفتن روزهی سکوت
- بیمهی شدن آدم با سکوت
- بر حذر داشتن از نزاع و جدال در ماه رمضان
- پرهیز از دعوا موجب تحقّق روزه
- حسد منشأ چشم و هم چشمی
- شرایط کمال روزه
- معنی مراء در اصطلاح روایات و زبان اخلاق
- حفظ آبرو و دیانت
- ضرورتهای روزه
- ماه رمضان، ماه آدمسازی
- در باطن بودن امیر المؤمنین (علیه السّلام)
- علی (علیه السّلام) مایهی آرامش ملائکه الله
- نقلی از حارث همدانی
- دیدار با علی (علیه السّلام) در سه جا
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا داعی الله یا حُجَّهَ الله، یَا دَاعیَ الله یَا سَفینَهَ النَّجاه سَیِّدی آجَرَکَ الله، سَیِّدی وَ مُولای أَدرِکنَا وَ آغِثنَا وَ لا تُهلِکنَا».
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خاتَمِ المُرسَلینَ طَبِیبِ نُفوسِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ مَولَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِین أَرْوَاحُنَا وَ أَرواحُ مَن سِواهُ فِدَاهُ».
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ».[۲]
تسلیت به مناسبت شهادت امیر المؤمنین (علیه السّلام)
این مصیبت بزرگ را به محضر شریف امام زمان، به امامزادهی واجب التعظیم، جناب صالح بن موسی الکاظم و شما در ماتم نشستگان و مؤمنان تسلیت عرض میکنم. در ادامهی عرایض روزهای قبل خود یکی، دو نکته عرض میکنم بعد هم راجع به حضرت مولا إنشاءالله عرض ادبی خواهیم کرد.
روزه راهی برای کنترل هوا و هوس و نفس چموش
روزه برای تربیت نفس است، برای کنترل هوا و هوس است، برای رام کردن نفس چموش است. صرف گرسنگی و تشنگی ملاک روزهداری نیست، «رُبَّ صَائِمٍ لَیْسَ لَهُ مِنْ صِیَامِهِ إِلا الْجُوعُ وَ العَطَش»[۳] چه بسا روزهدارانی که از روزهی خود غیر از گرسنگی و تشنگی اثری نمیماند. به عنوان روزهخوار کفاره برای آنها نیست، روز قیامت هم به عنوان روزهخوار کتک نمیخورند، ولی کلاس روزه برای رسیدن به مقامات بالا است، ارتقاء پیدا نمیکنند.
معاف شدن آدم محدور الدم از مرگ به دلیل دارا بودن پنج صفت
یک جهات سلبی ضروری را در روایات اهل بیت عصمت و طهارت به محضر شما گفتیم، چیزهایی هم که باید کسب کنیم، آن پنج چیزی که جبرئیل آمد و به پیغمبر خبر داد که این آدم محدور الدم به دلیل دارا بودن پنج صفت معاف است؛ وقتی پیغمبر به او خبر داد که جبرئیل آمده به من خبر داده که تو غیرت داری، تو شجاعت داری، تو سخاوت داری، تو حُسن خلق داری وقتی اینها را شنید اسلام آورد و اسلام او هم خیلی زیبا شد. در رکاب پیغمبر هم در جنگها شرکت کرد و نهایتاً هم شهادت نصیب او شد.
معنی تحلیه و تخلیه
دارا بودن فضایل اخلاقی که روزه در اثر تخلیه… تخلیه یعنی پاک کردن گناهان و رذایل. وقتی لوح دل پاک شد ملائکه میآیند و خانهی دل را منقّش میکنند. در سورهی مبارکهی حجرات خداوند علی عزّت فرمود: «وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُمْ»[۴] خدا چشمهی ایمان را در دل شما جاری کرد و شما را تشنهی ایمان قرار داد. طالب ایمان شدید، عاشق ایمان شدید «وَ زَیَّنَهُ» خدا ایمان را برای شما زیبا کرد. لذا ایمان خود را خیلی دوست دارید، مواظب هستید که ایمان شما خدشه برندارد «وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ» خدای متعال شما را توفیق داد که از کفر و معصیت و فسق ناراحت شوید، دوست نداشته باشید. این عنایت الهی است و وقتی دل پاک شد، صاف شد، نور الهی، جمال امیر المؤمنین، جمال ائمّه (علیهم السّلام) در این دل انعکاس پیدا میکند. به این تحلیه میگویند. آن اوّلی که پاکسازی است، پالایش است، تخلیه است؛ دومی که آدم جمال علی را در دل خود میبیند، محبّت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السّلام) را در دل خود مییابد این تحلیه است.
گرفتن روزهی سکوت
در مقام حساسیّت به بعضی اموری که مانع تحلیه است و جزء تخلیه است، یک حدیث دیگری هم از کتاب شافی مرحوم فیض (أعلی الله مقامه) خدمت شما میخوانم. «إِنَّ الصِّیَامَ لَیْسَ مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ وَحْدَهُ»[۵] روزهداری فقط به نخوردن و نیاشامیدن نیست، این تنها شرط روزهداری نیست. بعد فرمودند: «قَالَتْ مَرْیَمُ إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً» وقتی خدا عیسی را به حضرت مریم داد، شوهر نکرده بود، حالا بچّه به دنیا آورده، مردم بدبین شدند، دور او را گرفتند شروع به زخم زبان زدن کردند حالا این بانوی پاکدامن، این بانویی که ملائکه بر او نازل میشوند و میگویند «یا مَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ»[۶] مریم برای خدایت قنوت کن، رکوع کن، سجده کن صدای ملائکه را میشنید، خدا برای او مائده میفرستاد با همهی قداست این مریم قدیس مورد هجوم تهمتها قرار گرفت.
بخواهد از خودش دفاع کند گوش هیچ کس بدهکار نیست. بالاخره بچّه آورده چه جوابی دارد. گفت: «إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً»[۷] من برای خدای رحمان نذر کردم که روزه باشم. روزهی حضرت مریم روزهی سکوت بود، نذر کرده بود که حرف نزند.
کنترل زبان همان روزه است
بنابراین کنترل زبان خودش روزه است، آدمی که غذا نمیخورد حرف هم نزند. بتواند فقط در حدی که لازم است حرف بزند، حرف بیربط در ماه مبارک رمضان از زبان او خارج نشود تا چه برسد به اینکه (معاذ الله) دروغ بگوید. (معاذ الله) تهمت بزند، غیبت مؤمنی را بکند، بدی مؤمنی را بگوید، این روزه را ویران میکند، خانهی ایمان را ویران میکند. مثل حضرت مریم که سلام خدا بر او و بر صدیقهی طاهره فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) آدم روزهی سکوت بگیرد.
شرایط گرفتن روزهی سکوت
«أَیْ صَمْتاً»[۸] این صومی که برای حضرت مریم است، امام صادق (علیه السّلام) فرمود: منظور سکوت بود. «فَإِذَا صُمْتُمْ» حالا که فهمیدید غیر از گرسنگی و تشنگی یک روزهی دیگری هم در قرآن آمده است و آن روزهی حضرت مریم بود که روزهی صمت بود، روزهی سکوت بود. فرمودند: «فَإِذَا صُمْتُمْ» وقتی روزه میگیرید «فَاحْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ» زبان خود را حفظ کنید. زبان را رها نکنید، از زبان خود محافظت کنید. «وَ غُضُّوا أَبْصَارَکُمْ» مواظب چشمهای خود باشید. این دو را قبلاً خدمت شما با روایات دیگر توضیح داده بودم.
بیمهی شدن آدم با سکوت
این نکتهی جدیدی که در حدیث امروز است یکی روزهی سکوت است، این همیشه برای ما کارساز است، فرمودند:
«إِنْ کَانَ مِنْ فِضَّهٍ کَلَامُکِ یَا نَفْسُ إِنَّ السُّکُوتَ مِنْ ذَهَب»[۹]
اگر حرف زدن شما نقره باشد، حرف نزدن شما طلا است، قیمت آن بیشتر است. حرف نزنید سالمتر هستید تا حرف بزنید. هر بلایی بر سر آدم میآید از زبان او است. حرف نزدن آدم را بیمه میکند. این یک نکته که ما روزهی سکوت در قرآن داریم.
بر حذر داشتن از نزاع و جدال در ماه رمضان
نکتهی بعدی امام (علیه السّلام) فرمودند: وقتی روزه گرفتید «وَ لا تَنازَعُوا»[۱۰] نکند در ماه رمضان دعوا کنید، نزاع داشته باشید، تنازع در قرآن کریم هم آمده است «وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا»[۱۱] قرآن حکمت است، حرمت تنازع را، حرام بودن نزاع و دعوا را در قرآن بیان فرموده است که عزّت شما را نزاع از بین میبرد. آدمهایی که دعوا میکنند هر دو بیآبرو میشوند. دعوا بیآبرویی است، نزاع نکنید. چه نزاع خانوادگی باشد، مرد با زن خود دعوا کند، زن به مرد خود پرخاشگری کند، این کار همیشه حرام است. ولی در ماه مبارک رمضان خاصیّت روزهی شما را از بین میبرد، چرا خودتان را بیاجر میکنید؟ «وَ لا تَنازَعُوا» هم دستور خدا است که نزاع نکنید، با همسایه دعوا نکنید، با بچّهی خود دعوا نکنید، با همسر خود دعوا نکنید، با فامیل خود دعوا نکنید، با هیچ مسلمانی دعوا نکنید، با هیچ انسانی دعوا نکنید.
پرهیز از دعوا موجب تحقّق روزه
انسان باید مواظب باشد که پیشگیری کند، پیشاپیش طوری زندگی کند که آهسته بیا، آهسته برو تا گربه شاخش نزند، میشود این کار را کرد، آدم میتواند سالم باشد و مردم به او کاری نداشته باشند. پس یکی از چیزهایی که در ماه مبارک رمضان موجب تحقّق روزه میشود و روزهی انسان روزهی واقعی میشود پرهیز از دعوا است که دعوا نکنیم. دعوای کوچک هم بد است، دعوای بزرگ هم بد است «وَ لَا تَحَاسَدُوا»[۱۲] مواظب باشید ماه رمضان چشم و هم چشمی نکنید، به هم حسد نورزید، رشک نداشته باشید.
حسد منشأ چشم و هم چشمی
یکی از فامیلهای شما افطاری خوب داده است، نکند در ذهن خود ناراحت شوید که او چه سفرهای انداخته ما نمیتوانیم اینگونه سفره بیندازیم. به یک بهانههای کوچکی آتش حسد شما را نسوزاند. حسد خود حسود را به آتش میکشد، به طرف چیزی نمیشود، او زندگی خود را میکند. ماشین خوبی دارد، خانهی خوبی دارد، همسر خوبی دارد، پسر خوبی دارد، شغل خوبی دارد، ناراحتی شما مگر این چیزها را از او میگیرد؟ فقط خودت ناراحت هستی، آن چیز را نداری حالا چرا برای خودت آتش درست کردی و از درون میسوزی؟ حسد همیشه آفت است، آسیب است، مرض است، عقده است، پستی است؛ امّا در ماه رمضان چرا؟! در ماه رمضان چشم و هم چشمی نکنید، منشأ چشم و هم چشمی حسد است. چشم و هم چشمی جهنّم نقد آدم است. هر کس هر چه دارد و ندارد به ما چه ربطی دارد. -چون دخلت نیست، خرج آهستهتر کن- تو زندگی خودت را تنظیم کن، اگر درآمد کم داری با قناعت زندگی کن، چه کار به دیگران داری، چرا به خودت فشار میآوری که چه کسی دارد و من ندارم.
شرایط کمال روزه
در قسمت دیگری وجود مبارک امام صادق (علیه الصّلاه و السّلام) به یک نکتهی دیگری در ماه مبارک رمضان اشاره فرمودند، اینها را روی حساب عرض میکنم ماه رمضان دار الشفا است، باید مرضهای خود را در ماه رمضان معالجه کنیم. یکی نزاع است، بعضی از افراد پرخاشگر هستند، با همه دعوا میکنند بدبخت دنیا و آخرت هستند، هر کس ببیند میگوید باز هم او آمد خدا حفظ کند. بعضی از افراد هم میگویند از ما بگذر خدا حوالهی شما را جای دیگر بدهد، این خیلی بد است، آدم تندخو باشد، آدم پرخاشگر باشد آدم کجخلق باشد با همه دعوا کند این خیلی برای آدم افت است، بیشخصیّتی است، بی وقاری است. بنابراین ترک تنازع، پیشگیری از وقوع دعوا و نزاع جزو شرایط کمال روزه است.
معنی مراء در اصطلاح روایات و زبان اخلاق
در این قسمت حضرت به یک نکتهی دیگری اشاره فرمودند. فرمودند: «وَدَعِ المِرَاء وَ اذَى الخَادِم»[۱۳] دو چیز دیگر هم روزهدار باید جزء برنامههای روزهی او به حساب بیاورد. یکی مراء است. مراء یعنی جدال کردن. شما میگویید اینگونه است، او میگوید نه اینطور نیست، هر دو پافشاری دارید که حرف خودتان را به کرسی بنشانید. این را در اصطلاح روایات و در زبان اخلاق مراء است، ما میگوییم جدل نکن، جدال نکن.
اگر یک حرفی به بچّهی خود گفتید نپذیرفت، برای چه با او جدل میکنید، برای چه او را رها نمیکنید، حالا قبول نکرد او را رها کن، بگذار دنبال کار خود برود. امام صادق (علیه الصّلاه و السّلام) در یک جایی حضور داشتند، یک مسافری به آنجا آمد و به خواب رفته بود. هزار درهم پول همراه او بود، بیدار شد به اطراف خود نگاه کرد دید کیسهی پولش نیست، اطراف را گشت، دید وجود مبارک امام صادق آنجا است و او را نمیشناخت. آمد (معاذ الله) گفت شما کیسهی من را دزدیدید. امام (علیه السّلام) اصلاً اهمیّت ندادند، فرمود: کیسهی تو چقدر بود؟ عرض کرد: هزار درهم. حضرت هزار درهم به او داد، او رفت. بعد کیسهی خود را پیدا کرد، خدمت امام صادق (علیه السّلام) آمد و شناخت. بر حسب حدس به دست و پای حضرت افتاد عرضه داشت پسر پیغمبر من را ببخشید، اشتباه کردم، من نمیدانستم شما امام صادق هستید رفتم پول خود را پیدا کردم و این هم پول شما. حضرت فرمود: ما چیزی به کسی داده باشیم پس نمیگیریم.
حفظ آبرو و دیانت
آدم باید چقدر ظرفیت داشته باشد، آدم جایی که حق هم دارد ما زیر بار نمیرویم، ولی حضرت به ما آموختند جای دعوا نیست، او حالا فکر میکند من بردم، حالا چقدر با او بگو، مگو کنم او که باور نمیکند، شاهد ندارد ولی در بیابان غیر از من کسی نبود، او هم پول خود را نیافته است، به ذهن او آمده چرا من با او دعوا کنم؟ هزار درهم به او دادم. میارزد آدم آبروی خود را به قیمت صرف مال حفظ کند، بذل مال کند ولی بذل آبرو نکند. این جدال و دعوا آبروریزی است، من چرا یقهی خود را به دست جاهل بدهم. پول میدهم ولی آبرو نمیدهم، آبروی خود را حفظ کنید، دیانت خود را حفظ کنید.
ضرورتهای روزه
بنابراین ترک مراء و ترک نزاع و ترک حسد یعنی چشم و هم چشمی اینها جزء ضرورتهای روزهی مقبول است. گاهی روزه صحیح است ولی قبول نیست کما اینکه گاهی نماز صحیح است ولی قبول نیست. نمازی که با شرایط انجام دادید خدای متعال شما را بینماز نمینویسد، روز قیامت تارک الصلاه نیستید، ولی نمازی که حضور قلب در آن نیست قبول نیست، کتک بینمازی نمیخورید ولی میوهی نماز هم کام شما را شیرین نمیکند. نماز خوشمزه است، آدم باید کاری کند که مزهی نماز را بچشد، نماز بدون حضور قلب مزه ندارد. روزه هم همینگونه است، روزهای که روزهدار در آن روز در خانه دعوا میکند، بداخلاقی میکند یا چشم و هم چشمی میکند یا مراء و جدال میکند روزهی خود را بیمزه میکند، خدا غذا به این خوشمزگی برای شما تهیّه کرده است، روزه غذای الهی است، طعام روح است ولی شما از آن لذّت نمیبرید. اگر به این جدولهایی که در روایات در این چند روز به خدمت شما عرض کردیم مراقبت کنیم آن وقت روزهی ما مزه پیدا میکند، عبادتهای دیگر ما هم خوشمزه میشود آن وقت انسان حلاوت بندگی را میچشد و دیگر بندگی شیطان را نمیکند، گناه برای او تلخ میشود، دعوا و نزاع برای او ناخوشایند میشود، از دعوا فرار میکند، از چشم و هم چشمی دوری میکند و خودش را از همهی بدیها کنار میکشد و یک آدم حسابی میشود، یک آدم خوب میشود.
ماه رمضان، ماه آدمسازی
ماه رمضان کارخانهی آدمسازی است، خدا ماه رمضان را قرار داده که ما یک ماه مواظب خودمان باشیم إنشاءالله روز عید به شکل آدم برویم جایزهی خود را بگیریم، بگویند تو نمره گرفتی و جایزه داری. خدا نکند آدم هم گرسنگی و تشنگی کشیده باشد، هم مزدی نداشته باشد، جایزهای به او ندهند، خیلی کار سختی است.
در باطن بودن امیر المؤمنین (علیه السّلام)
کسی علی را شناخته است، علی سرّ الانبیاء است. فرمود: «کُنتُ مَعَ جمیع الانبیاء سِرّاً وَ مَعَ خَاتَمِ الاَنبیاءِ جَهراً» علی با تمام انبیاء در عالم باطن بود، همه شاگردی علی را کردند و با خاتم انبیاء هم در باطن بود و هم در ظاهر بود.
علی (علیه السّلام) مایهی آرامش ملائکه الله
وجود نازنین خاتم انبیاء محمّد مصطفی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) که صاحب معراج است، فرمود: در سفر معراج به هر آسمانی رسیدم ملائکه اطراف من را گرفتند و سراغ علی را از من گرفتند و به علی سلام رساندند تا در آسمان هفتم آنجا امیر المؤمنین، علیّ بن ابیطالب (علیه السّلام) را دیدم، گفتم علی جلوتر از من به اینجا آمدی؟ آنجا جبرئیل خبر داد یا رسول الله! وقتی امیر المؤمنین از خزائن الهی به عالم پایین تنزّل فرمودند، نزول اجلال کردند ملائکه از فراغ امیر المؤمنین بیتابی میکردند. خدای متعال در اینجا مثل علی را قرار داده تا مایهی آرامش ملائکه باشد. مباهات میکنیم که خدا محبّت علی (علیه السّلام) را به ما داده است.
نقلی از حارث همدانی
حارث همدانی میگوید وسط روز بود دلم هوای امیر المؤمنین کرد، خوشا به حال آنها هر وقت هوای امام زمان خود را میکردند میتوانستند بروند و دامن مولای خود را بگیرند. بر امیر المؤمنین وارد شدم حضرت به تعبیر ما فرمودند: اوقور بخیر در این وقت برای چه به اینجا آمدی؟ عرض کرد آقا جان مگر برای چیزی بیاییم؟ دلم هوای شما را کرده است، عشق شما من را به اینجا کشانده است. امیر المؤمنین (علیه السّلام) فرمودند: حارث همدانی اگر در محبّت خود صادق باشی سه جا من را میبینی. یکی موقع مردن به سراغ تو میآیم،
ای که گفتی «فَمَن یَمُت یَرَنی» جان فدای کلام دلجویت
کاش روزی هزار مرتبه من مردمی تا بدیدمی رویت
موقع عبور از پل صراط هم به داد تو میرسم، به آنجا میآیم و تو را عبور میدهم. سر حوض کوثر هم من را خواهی دید.
دیدار با علی (علیه السّلام) در سه جا
هر کسی علی را دوست دارد در این سه جا امیر المؤمنین (علیه السّلام) به او سر میزند. یکی سختترین وقت ما آن وقتی است که زن و بچّه دور ما را گرفتند و حضرت عزرائیل آمده ما را ببرد، دست ما از همه چیز و همه کس جدا میشود، در آن وقت بیچارگی علی میآید و چشم ما به جمالی علی روشن میشود. یکی موقع پل صراط است، خیلی سخت و وحشتناک است، از مو باریکتر است و ما باید از آنجا عبور کنیم، زیر آن هم آتش است، اگر نتوانستیم بگذریم به جهنّم میافتیم و آنجا امیر المؤمنین دست ما را میگیرد. یکی هم در آن روزی که همه تشنه هستند، علی سر حوض کوثر منتظر عاشقان و محبّان خودش است. شب گذشته فرق مبارکشان را شکفاتند «أَشْقَى الاوَّلِینَ وَ الاخِرِینَ»[۱۴] با یک شمشیری، با یک ضربتی سر امیر المؤمنین را شکافت.
[۱]– سورهی طه، آیه ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– سورهی بقره، آیه ۲۰۷٫
[۳]– نهج الفصاحه، ص ۲۴۵٫
[۴]– سورهی حجرات، آیه ۷٫
[۵]– الکافی، ج ۴، ص ۸۷٫
[۶]– سورهی آل عمران، آیه ۴۳٫
[۷]– سورهی مریم، آیه ۲۶٫
[۸]– الکافی، ج ۴، ص ۸۷٫
[۹]– دیوان أمیر المؤمنین علیه السلام، ص ۶۹٫
[۱۰]– الکافی، ج ۴، ص ۸۷٫
[۱۱]– سورهی انفال، آیه ۴۶٫
[۱۲]– الکافی، ج ۴، ص ۸۷٫
[۱۳]– لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه، ج ۶، ص ۳۶۷٫
[۱۴]– منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خوئى)، ج ۱۰، ص ۳۶۹٫
پاسخ دهید