ماه مبارک رمضان، آیت الله صدیقی در آستان مقدس حضرت صالح بن موسی الکاظم علیه السلام به سخنرانی پرداختند که مشروح آن تقدیم حضور می گردد.
- مهار نفس اوّلین نتیجهی روزه
- مراتب نفس انسان در قرآن
- نقش نفس مسوّله
- قسم خوردن شیطان بر گمراه کردن انسان
- سفارش پیامبر به بلند کردن دست برای دعا
- سجده موجب عصبانیّت شیطان است
- دستور پیامبر به استغفار در ماه مبارک رمضان
- استغفار راه رهایی از گناه
- سجده طولانی برای از بین بردن سنگینی گناه
- خطر نفس امّاره برای انسان
- آیت الله تهرانی، شیدای شیخ مرتضای زاهد
- علّت علاقهی آیت الله تهرانی به شیخ مرتضای زاهد
- شیطان و پیادهنظام او در کمین انسان
- جهاد نفس، جهاد اکبر
- راهکار شیخ رجبعلی خیاط برای پرهیز از نگاه کردن به نامحرم
- پناه بردن به مهربانی خدا
- پناه بردن به قدرت خدا
- مخفی بودن استجابت در دعا
- دعا مخّ العباد است
- پنهان بودن اولیای خدا در میان مردم
- توبهی حر
- ترس از عاقبت به شر بودن
- بشارت به گناهکاران و انذار به ثوابکاران
- مخفی بودن رضایت خدا در طاعتش
- اهمّیّت صلوات
- لا اله الّا الله ذکر خفی و جلی
- عظمت کارهای نیک ناچیز در نزد خدا
- مخفی بودن غضب خدا در گناهان
- پناه گرفتن در پناهگاه خدا
- سه پناهگاه انسان در برابر شیطان
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی».[۱]
«الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ المُرْسَلینَ طَبِیبِ نُفوسِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ مَولَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ أَرْوَاحُنَا وَ أَرْواحُ مَنْ سِوَاهُ فِدَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مهار نفس اوّلین نتیجهی روزه
روز گذشته در جمع شما خوبان، پاکدلان حدیثی از حضرت امیر (علیه الصّلاه و السّلام) در موقعیت ماه مبارک رمضان خواندیم که در این حدیث شریف اوّلین چیزی که پیامبر اکرم به امیر المؤمنین فرمودند و حضرت امیر از وجود نازنین خاتم انبیاء، محمّد مصطفی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با این تعبیر «سَمِعْتُ أَخِی وَ ابْنَ عَمِّی رَسُولَ اللَّهِ (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ُ مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَحَفِظَ فِیهِ نَفْسَهُ مِنَ الْمَحَارِمِ دَخَلَ الْجَنَّهَ»[۲] کسی در ماه رمضان روزه بگیرد ولی نفس خود را از محرّمات حفظ بکند، خود را به گناه آلوده نکند؛ اوّلین نتیجهای که روزهدار باید از روزهی خود بگیرد، این است که این نفس چموش را مهار بکند.
مراتب نفس انسان در قرآن
مسئلهی نفس امّاره در قرآن کریم به عنوان یک خطر مطرح شده است. از دیدگاه قرآن، نفس انسان مراتبی دارد، اوّلین مرتبه نفس امّاره است، دوم نفس لوّامه است، سوم نفس ملهمه است و چهارم نفس مطمئنه است.
نقش نفس مسوّله
در کنار نفس امّاره شعبههایی است؛ این نفس اماره برای اعمال شرارت خود و بدبخت کردن انسان مسیرهای مختلفی دارد؛ یکی از آنها نفس مسوّله است که این هم باز از قرآن کریم استفاده میشود. «بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ»[۳] تسویل و تسویف هر دو از قرآن کریم استفاده میشود. نفس هم قوی است، قدرتمند است، هم خسته نمیشود.
قسم خوردن شیطان بر گمراه کردن انسان
این شیطان چه موجودی است، موجودی است که از آغاز خلقت بشر تا به امروز دائماً در مسیر گمراهی بشر فعّالیّت میکند. شب و روز هم ندارد و اینطور که قرآن کریم آدرس شیطان را به ما نشان داده است، این شیطان قسم خورده است، گفته است: «لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقیمَ * ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرینَ»[۴] من فرزندان آدم را محاصره میکنم؛ از یک طرف نمیآیم، هم از مقابل رو میآیم، هم از پشت سر میآیم، هم از طرف راست میآیم و هم از طرف چپ.
سفارش پیامبر به بلند کردن دست برای دعا
ولی انسان شش جهت دارد. یک جهت بالا است، یک جهت هم زمین است. شیطان نسبت به زمین و نسبت به آسمان چیزی نگفته است. علّت آن را مفسّرین -به تبعیّت از روایات- گفتند: چون آدم موقع دعا و بیچارگی دست به آسمان بلند میکند. وجود نازنین پیامبر اکرم در خطبهی شعبانیّه هم فرمودند: موقع نمازهای خود «ارْفَعُوا» دستهای خود را برای درخواست از خدا بالا ببرید. چون رحمت خدا از بالا نازل میشود، مغفرت خدا از بالا نازل میشود. باران رحمت از بالا نازل میشود. لذا کسی که رو به آسمان دارد، این انسانی است که دل به خدا میدهد و از آن طرف شیاطین نمیتوانند انسان را گمراه بکنند.
سجده موجب عصبانیّت شیطان است
آدمهای زمینی، خاکی، سر به سجده میگذارند، چیزی که شیطان را خیلی عصبانی میکند، سجده است و وجود نازنین پیامبر اکرم فرمودند: جانهای شما در گروی اعمال شما است، آدمی که او را گروگان گرفتند، این آزاد نیست، هر جا برود. اوّلین کاری که میکند باید خود را از خود گرو آزاد بکند تا بتواند به طرف مقصد خود، به طرف خانهی خود حرکت بکند. ما در گروی گناهان خود هستیم. لذا تا این گرو را رفع نکنیم، فکّ رهن نکنیم، نمیتوانیم نزد امام زمان برویم، نمیتوانیم نزد خدا برویم.
دستور پیامبر به استغفار در ماه مبارک رمضان
وجود مبارک پیامبر اکرم فرمودند: «فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ»[۵] در ماه رمضان استغفار بکنید، توبه بکنید، فکّ رهن شما همینطور که اگر خانهی شما رهن باشد، شما نمیتوانید بفروشید، رهن است. مال رهنی حقّ فروش نیست. آن کسی که رهن گرفته است، او میآید و علیه شما شکایت میکند، نمیتوانید دخل و تصرّفی در آن داشته باشید. ما هم مادامی که رهن گناه خود هستیم، هیچ کاری از ما ساخته نیست، به جایی نمیرسیم.
استغفار راه رهایی از گناه
چطور خود را از رهن آزاد بکنیم، چطور فکّ رهن بکنیم؟ راه آن توبه است. استغفار است. اگر استغفار، استغفار واقعی باشد خدای متعال ما را آزاد میکند، گناهان ما را، زنجیرهای ما را که ما را بسته است، گروگان را محبوس میکند، او را رها نمیکنند امّاکسی بیاید پول بدهد به طلبکار بگوید: دیگر او را رها بکن، دیگر طلب خود را گرفت او را رها میکند. ما باید استغفار بکنیم، خدا ما را آزاد بکند این یک.
سجده طولانی برای از بین بردن سنگینی گناه
دوم فرمودند: گناهان پشت شما را سنگین کرده است، در بعضی از زیارت نامههای امام حسین دارد که به خدا عرضه میداریم، گناه من «أَوْقَرْتُ ظَهْرِی»[۶] پشت من را سنگین کرده است. در بعضی از چیزها هم است که گناه کمر آدم را میشکند. در این ماه مبارک رمضان باید بتوانیم این وزر و وبالی که کمر ما را خم میکند، پشت ما را میشکند را با طول سجده زمین بگذاریم، سجدهی طولانی باعث میشود که خدا گناهان سنگین انسان را از پشت انسان برمیدارد. آدمی که میخواهد گردنه را بالا برود، هر چه بار او سنگینتر باشد، حرکت او کندتر میشود، در آخر سر هم نفس او بند میآید و دیگر نمیتواند بالا برود. امّا اگر بار خود را زمین گذاشتید، فرمود: «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا»[۷] بار خود را سبک بکنید تا بتوانید به قله برسید. انسان با بار گناه نمیتواند سر بالایی را بالا برود.
خطر نفس امّاره برای انسان
نفس امّارهی انسان دائماً خستگی ناپذیر برای بشر توطئه دارد، مثل خود شیطان میماند. شیطان برای تک تک ما برنامه دارد. از روز اوّل خلقت سر راه ما را گرفته است، دارد رهزنی میکند، دارد غارتگری میکند، سرمایهی ایمان ما را غارت میکند تاکنون هم خسته نشده است، این نامرد چقدر عناد دارد، چقدر نیرو دارد، هیچ وقت از اغوای و از گمراه کردن ما خسته نمیشود. او بنزین میآورد، نفس ما هم آتش را دارد. بنزین روی آتش که ریخت، این شعلهها بالا میرود و تمام سرمایهی آدم را میسوزاند.
آیت الله تهرانی، شیدای شیخ مرتضای زاهد
در میان بزرگانی که تهران زندگی میکردند، یکی از مرحوم حاج شیخ مرتضای زاهد است. آقا شیخ مرتضای زاهد جزء اعجوبهها بوده است. خدا حاج آقا مجتبی تهرانی را با اولیای خود محشور بدارد. آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی که دو، سه سال قبل از میان ما رفتند، در مسجد جامع بازار تهران منبر میرفتند و این لیالی قدر ایشان گاهی صد هزار جمعیت پای صحبت او بود، چه شمعی بود، چه سفرهای از خدا بود برای دلهای پاک جوانهای ما، مسئولین ما، بسیجیهای ما، پای صحبتهای او بودند. مرد پاکیزهای بود. انسان زاهدی بود، پدر این بزرگوار مرحوم آقا میرزا عبدالعلی تهرانی است، او هم مجتهد بوده است، شاگرد مرحوم آقا میرزا جواد آقای ملکی تبریزی عارف بوده است. با اینکه شاگرد آقا میرزا جواد آقا بوده است ولی شیدای شیخ مرتضای زاهد بوده است.
علّت علاقهی آیت الله تهرانی به شیخ مرتضای زاهد
به او گفته بودند: شما به درس او میروید ولی عشق شما به شیخ مرتضی بیشتر است. گفته بود: برای اینکه شیخ مرتضی ۲۴ ساعت در خدمت امام زمان است. خیلی حرف بزرگی است. شیخ مرتضی را دیده بودند دو، سه روز خیلی ناراحت است، خیلی پریشان است. گفته بودند: چه اتّفاقی افتاده است؟ گفته بود: دیدم در روایت از قول شیطان نقل میکند، شیطان گفته است: قدر راههایی را که علی برای هدایت بشر بلد است، من به اندازهی علم علی بر گمراه کردن بشر راه بلد هستم. تمام راههای فساد را بلد هستم و رگ همه را هم میدانم، هیچ کسی را هم رها نمیکنم، همهی راههای فساد و بدی را من آدرس دارم و بشر را به بیراههها میبرم. مرحوم شیخ مرتضای زاهد میگفته است: من نگران هستم، از دست این شیطان چه کار بکنم؟
شیطان و پیادهنظام او در کمین انسان
یک شیطانی داریم که این شیطان تنها خود او هم نیست، پیاده نظام دارد اینها را قرآن دارد، سواره نظام دارد، کمین هم میگذارد. «لَأَقْعُدَنَ»[۸] یعنی برای بشر کمین میگذارم آن دشمن بیرونی وسوسه میکند، «إِنَّ الشَّیاطینَ لَیُوحُونَ إِلى أَوْلِیائِهِمْ»[۹] شیاطین به دوستان خود، کسی که با شیطان دوست شده است، او دیگر رهایش نمیکند، مرتّب در دل او کارهای بد را میاندازد، مرتّب در ذهن او گناه میآید، هوا و هوس میآید، خطا میآید، لغزش میآید، کارهای بد و تنبلی میآید. کار شیطان وسوسه است، کار نفس هم وسوسهپذیری است. اگر این دشمن بیرونی دست به دست این دشمن درونی بدهد، بشر را به خاک سیاه مینشاند.
جهاد نفس، جهاد اکبر
این است کسی که با هوای نفس مبارزه بکند، جهاد اکبر کرده است، کسی جبهه میرود، مقابل تیر قرار میگیرد، مقابل موشک قرار میگیرد، مقابل توپ دشمن قرار میگیرد، جهاد این، جهاد اصغر است، جهاد است، خیلی سخت است دارد جانفشانی میکند، جان خود را به خطر میاندازد ولی تحمّل جبهه آسانتر از تحمّل هوا و مقابله با هوا و هوس نفسانی است. خدا به فریاد جوانهای ما برسد. این همه شبکههای مجازی فساد تلقین میکنند اینها اسلحههای شیطان است، در خانهها رفته است، سابقاً ما مواظب فرزند خود بودیم نرود وارد سینما نشود. نرود در فلان مرکز فساد ولی امروز در خانه نشسته است، در خوابگاه خود آنجا با اینترنت دارد وصل میشود با فلان زن بد یا فلان آدم بد یا فلان مرکز بد. یعنی آتش وارد خانههای ما شده است. سیل فساد در خانهی ما آمده است. دیگر نمیتوانیم مواظبت بکنیم، دیگر از دست ما بیرون است. این شیطان هوا را آلوده کرده است، فضا را آلوده کرده است. این زنها حتّی در ماه مبارک رمضان با آرایش بیرون میآیند، با موهای آنچنانی بیرون میآیند اینها شیاطین انس هستند، این جوان بیچارهی عزب وقتی بیرون بیاید تکلیف او چیست؟ نفس چه بلایی سر او میآورد. این یوسف میخواهد چشم خود را پایین بیندازد.
راهکار شیخ رجبعلی خیاط برای پرهیز از نگاه کردن به نامحرم
به مرحوم شیخ رجبعلی خیاط گفته بودند چه کار بکنیم که نامحرم نبینیم؟ او گفته بود: مرتّب بگویید: «یَا حَبیبَ القُلوب وَ یَا مَحبُوبَ القُلوب». آدمی که دل به خدا میدهد، خدا دل او را به عنوان خانهی خود قبول دارد، دل او همیشه نزد خدا است، دل هر جا باشد، اعضا و جوارح هم آنجا میرود آدمی که دلی با خدا دارد، اصلاً نامحرم را نمیبیند. ما در خیابان عبور میکنیم، در و دیوار هم است، ماشین هم است، همه چیز است ولی هیچ وقت چشم ما به آنجا نمیرود، داریم راه خود را میرویم. این جوان، این همه درخت، این همه ماشین، این همه آدمها رفت و آمد میکنند ولی چشم او با نامحرم میرود، چشم او به در و دیوار نمیرود. نه اینکه نمیبیند، میبیند. لذا سر او به دیوار نمیخورد، جلوی ماشین نمیرود، ولی آن چیزی که دل او را میبرد چیست؟ این چشم و ابرو است. این کار نفس است. نفس آدم را گرفتار میکند.
پناه بردن به مهربانی خدا
چاره چیست؟ اوّلاً «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إِلهِ النَّاسِ* مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ * الَّذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ» شیطان دارد شما را وسوسه میکند ولی خدا سه پناهگاه در این آیات مبارکه به ما ارائه کرده است. یکی «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» به مهربانی خدا پناه ببرید. خدا که زیباتر است، چرا شما را به این آشغالی که ظاهر دارد ولی باطن او لجن است، ظاهر او زیبا است ولی باطن او زشت است، نگاه میکنی؟ به رحمت خدا نگاه بکن، به مهربانی خدا، چشم دل تو به مهربانی خدا نگاه بکند، خدا رب تو است، در دامن ربوبیّت خدا قرار داری، پناهگاه ما ربوبیّت خدا است، مهربانی خدا است. چرا او را که مهربان است از یاد میبری؟ او که بالای سر شما است، او که آغوش خود را باز کرده است میگوید: بیا نزد من، دل خود را به من بده. اوّل مهربانی خدا را به یاد بیاور. پناه به لطف خدا و مهربانی خدا ببرد.
پناه بردن به قدرت خدا
دوم «مَلِکِ النَّاسِ» دوم به قدرت خدا پناه ببرد. به قهاریّت خدا پناه ببر. اگر رأفت او را نمیبینی، جهنّم او را ببین، قدرتمند است. مخالفت بکنی، تو را مجازات میکند. چوب خدا صدا ندارد. لذا فرمود: «إِنَّ اللَّهَ أَخْفَى أَرْبَعَهً فِی أَرْبَعَهٍ»[۱۰] – این حدیث بسیار آموزنده و جالب است، دوستان عزیز ما این حدیثها را داشته باشند- چهار چیز را در چهار مکان در چهار مخفیگاه مخفی کرده است.
مخفی بودن استجابت در دعا
یکی از چیزهایی که خدا پنهان کرده است، در دسترس شما نیست باید بروید پیدا بکنید، استجابت در دعا را خدا مخفی کرده است. نگو من دعا میکنم مستجاب نمیشود، ادامه بدهید از دعا خسته نشوید. خدا استجابت را در جبههی دعا، در منطقهی دعا مخفی کرده است، حالا چرا همهی دعاهای شما مستجاب نمیشود، چرا خدا پنهان کرده است؟ برای اینکه شما را دوست دارد. آدمی که در یک نقطهای گنج گذاشته است، ولی میگوید در این منطقه بگرد و این را پیدا بکنید. چرا از اوّل نشان نمیدهد؟ برای اینکه این گشتن تو را میسازد. آدمی که استجابت دعایش مخفی است این همشه امید دارد میگردد، خدا صدای تو را دوست دارد، خدا رفت و آمد تو را دوست دارد، خدا مراجعهی تو را دوست دارد. اگر از اوّل دعا میکردی، همانجا استجابت بود، گنج استجابت بود دیگر به سراغ خدا نمیرفتی. خدا میخواهد با این خدا خدا گفتن تو را بالا ببرد.
دعا مخّ العباد است
دعا عبادت است، دعا برای انسان مایهی نجات و عاقبت بخیری است. دعا مخّ العباد است. برای اینکه از این عبادت محروم نشوی، استجابت را مکشوف نمیکنی که کدام دعا مستجاب است. ازهر فرصتی استفاده بکنید و از دعا خسته نشوید.
پنهان بودن اولیای خدا در میان مردم
دوم خدا بندگان خالص خود را، اولیای خود را در خلق خود پنهان کرده است، معلوم نیست چه کسی ولی خدا است. اینجا صورتهای مختلفی وجود دارد، ما نمیدانیم ولی خدا کدام یک از شما هستید، این که اگر کسی مدیر یک اداره است، قاضی یک دادگاها ست، بازپرس یک شعبه است، مدیر کلّ ادارهی دارایی است. شهردار منطقه است، این مردمی که مراجعه میکنند، یکجا به یک کسی بیاعتنایی میکند، اخم میکند، دیر او را تحویل میگیرد و کار او را عقب میاندازد، او یک آهی میکشد، آه ولی خدا است او را به مشکلات بزرگی مبتلا میکند. اینطور نیست که انسان همه را همینطور رد میکند، مجازات نمیشود. خدا اولیای خود را میان خلق خود پنهان کرده است. لذا ما حقّ اهانت به هیچ کسی را نداریم، ما حقّ بیاعتنایی به هیچ کسی را نداریم.
خدا هم آیت الله خوشوقت و هم آیت الله آقای مجتهدی تهرانی را با امیر المؤمنین محشور بکنند. هر دو برای تهران شمع بودند، چراغ بودند. بندگان صالح خدا بودند، عالم ربّانی بودند، هر دو در مدرسهی برهان درس میخواندند، مرحوم آقای خوشوقت دیده بود یک پیرمردی آمد، یک گشتی زد، از مدرسه خارج شد و آقای مجتهدی گفته بود: این کسی که اینجا آمد و رفت، از اولیای الهی بود. او دویده بود در خیابان به او رسیده بود، گفته بود: آقا میشود لطف بکنید و به حجرهی ما بیایید و یک چایی بخورید. این یک نگاه به او کرده بود، گفته بود: ناشناخته تحویل میگرفتی، برنده بودی. حالا دیگر فایده ندارد.
توبهی حر
این است که آدم باید به همه احترام بکند، حتّی اینها که الآن ظاهر آنها دارد گناه میکند، انسان باید با گناه او بد باشد، امّا با خود او نباید بد باشد. کار او بد است ولی تو که از دل او خبر نداری حضرت ابی عبدالله الحسین حر و لشکریان او را آب داد. آن روز حر مقابل امام حسین بود، چه کسی میدانست که فردا حر رنگ امام حسین میگیرد و جزء شهدای برجستهی عالم میشود. شهدای عالم به شهدای کربلا غبطه میخورند. کسی به جنگ امام حسین آمده است، راه بر امام حسین بسته است، او را در کربلا گرفتار کرده است، اگر ما بودیم میگفتیم: مگر دیگر میشود؟ از این بدتر دیگر چه کسی است؟ جلوی امام حسین را گرفته است ولی این آدم عاقبت به خیر است. این است که هیچ چیزی را نمیتوانیم… الآن بد است، مگر تو از فردای او خبر داری؟
ترس از عاقبت به شر بودن
تو الآن آمدی اینجا نشستی در امامزادهای، پای منبری داری از عاقبت به شری نباید حدیث میشنوی، من آخوند بترسم. آخوندی که بیدین از دنیا رفته است ما کم داریم؟ مگر این رؤسای بهاییها آخوند نبودند؟! مگر علی محمّد باب آخوند نبوده است؟! مگر میرزا حسین علی بهاء آخوند نبوده است؟ً آخوند هم تضمینی ندارد. هیچ کدام یک از شما تضمینی ندارید. عاقبت به خیری مرموز است، ما نمیدانیم چه میشود بعضیها عاقبت به شر میشوند، بعضیها عاقبت به خیر میشوند. این است که خدای متعال اولیای خود را در بندگان خود مخفی کرده است گاهی همین که الآن تو او را خیلی آدم بد و گهنکار میدانی، این شب قدر میآید پای یک صحبتی مینشیند، با امام زمان یک عهدی میکند، گناه خود را کلاً کنار میگذارد و عاقبت به خیر میشود ما چه میدانیم.
بشارت به گناهکاران و انذار به ثوابکاران
در روایت دارد «بَشِّرِ الْمُذْنِبِینَ وَ أَنْذِرِ الصِّدِّیقِینَ»[۱۱] به آدمهای گنهکار بشارت بدهید، به آدمهای صدّیق و ثوابکار هم هشدار بدهید. بعضیها از مسجد به جهنّم میروند، بعضیها از میخانه به بهشت میروند. این از مسجد میرود بیرون یک ربایی، یک چیزی مبتلا میشود، خدا دیگر در مسجد را به روی او میبندد، میگوید: برو اینجا جای تو نبوده است، بیجهت اینجا میآمدی. او از میخانه بیرون میآید، در راه به یک ولی خدا میرسد، توبه میکند (پرش صدا ۲۹:۵۰) این است که هیچ وقت به خود مغرور نباشیم یک، دوم به کسی با چشم حقارت نگاه نکنیم. ممکن است همان کسی که ما با چشم حقارت به او نگاه میکنیم، از اولیای خدا باشد.
مخفی بودن رضایت خدا در طاعتش
سوم پروردگار متعال رضای خود را در طاعت مخفی کرده است، کارهای خیر هر چه باشد، انجام بدهید، در این ماه رمضان هر چه میتوانید نماز قضا بخوانید، برای پدر خود، برای مادر خود. نماز قضا برای خود بخوانید. نماز جعفر طیار بخوانید، نماز امام زمان بخوانید، نماز استغاثهی به حضرت زهرا (سلام الله علیها) بخوانید، نماز سلمان بخوانید. نه، نماز توبه بخوانید آسان است، دو رکعت نماز توبه بلند بشوید و بخوانید.
اهمّیّت صلوات
صلوات، صلوات، صلوات هر چه میتوانید صلوات بر محمّد و آل محمّد (صلوات) وجود نازنین پیغمبر خدا فرمود: هر کسی در ماه مبارک رمضان به من صلوات زیاد بفرستد، روزی که وزنها خفیف میشود، سبک میشود، آدم باید وزنی داشته باشد که به جهنّم نیفتد. روز قیامت خیلیها وزنی ندارند، وارد جهنّم میشوند. اگر میخواهید در آن روزهایی که وزنها کاهش پیدا میکند، افراد به جهنّم میافتند، شما نیفتید و آن وزنه شما را نگه بدارد، فرمود: زیاد صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستید. هزینه که ندارد، خرج ندارد، خستگی ندارد.
لا اله الّا الله ذکر خفی و جلی
مگر لا اله الّا الله چقدر برای شما زحمت دارد؟ لا الا الّا الله هم ذکر خفی است، هم ذکر جلی است. هم میتوانید با صدا بگویید: لا اله الّا الله هم میشود اصلاً لبها تکان نخورد، چون ذکر خفی است، الآن من سه بار لا الا الّا لله گفتم کسی نفهمید. لا اله الّا الله زیاد بگویید، مؤونهای که ندارد. این همه خدا برنامه برای طاعت قرار داده است. در مسیری که داری میروی دیدی آدم گرفتهای است، یک سلام محکمی به او بده توقّع ندارد. میبیند تو به او احترام کردی، به او سلام کردی مگر مؤونهای دارد، مگر چیزی از تو کم میشود. به یک کسی برخورد میکنی سلام بکن. در خانه رفتی، میبینی کار همسر تو زیاد است برو در آشپزخانه و به او کمک بکن. آقا اینقدر طاعت است که حساب ندارد. خدای متعال در میان این همه طاعت رضای خود را مخفی کرده است.
عظمت کارهای نیک ناچیز در نزد خدا
گاهی یک کاری به نظر تو خیلی کوچک بوده است، دست یک کسی را گرفتی، پیرمرد نمیتوانست عبور بکند گرفتی آن طرف بردی. به نظر تو هم بزرگ نیامد، میبینی همین باعث میشود خدا تو را آباد میکند میگوید: این کار تو را دوست دارم، هر چه میخواهی به تو بدهم. این کار تو را دوست داشتم، کارهای خود را هر چه پیش آمد این را سبک نشمارید.
مخفی بودن غضب خدا در گناهان
امّا آخرین آنها که مربوط به نفس قدّار است، نفس شرور است. فرمود خدا غضب خود را «أخفَی غَضَبَهُ فِی المَعصِیَهِ» غضب خدا در گناهان پنهان است. هزار بار گناهان بزرگ میکنی، چوب نمیخوری، زندگی تو بر باد نمیرود. امّا یک وقت یک اخم بیجهت میکنی، خدا چوب آن را همانجا به تو میزند. هزار بار به نامحرم نگاه کردی، هیچ بلایی ندیدی ولی این بار دیگر خدای متعال میگوید: بیحیایی را از حد گذراندی، دیگر کافی است، میخواهم تو را بگیرم. خدا اگر بگیرد، آدم خداگیر بشود، چه کسی میتواند انسان را از چنگ قدر خدا نجات بدهد؟
پناه گرفتن در پناهگاه خدا
این است که اگر شما در دوران جنگ مقدّس دفاع مقدّس میشنیدید -این جوانهای ما شاید به یاد نداشته باشند ولی شما و من به یاد داریم- یک مرتبه آژیر کشیده میشد، میگفتند: توجّه، توجّه وضعیت قرمز است به پناهگاهها بروید. گاهی اینطور اتّفاق میافتد ولی این نفس همیشه وضعیت قرمز است. همیشه باید به پناهگاهها برویم. این نفس خطرناک است، باید همیشه به پناهگاهها رفت. «کَلِمَهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی» به پناهگاه لا اله الّا الله بروید. «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ» از قدرت خدا بترسید، به قدرت خدا پناه ببرید. «إِلهِ النَّاسِ» خدا را عبادت بکنید. خود این عبادت پناهگاه است. اله مألوه است، معبود است.
سه پناهگاه انسان در برابر شیطان
این سه تا پناهگاه یکی رأفت خدا است، یکی قدرت خدا است، یکی هم پرستش خدا است. این سه چیز در این آیات کریمهی سورهی مبارکهی ناس به عنوان پناهگاهها در برابر وسوسهی شیطان و شرارت نفس معرّفی شده است. همیشه خدا را مهربان بدانیم، همیشه از قدرت خدا حساب ببریم، همیشه هم عبادت پروردگار متعال را داشته باشیم.
[۱]– سورهی طه، آیه ۲۵ تا ۲۸٫
[۲]– فضائل الأشهر الثّلاثه، ص ۱۰۹٫
[۳]– سورهی یوسف، آیات ۱۸ و ۸۳٫
[۴]– سورهی اعراف، آیات ۱۶ و ۱۷٫
[۵]– وسائل الشّیعه، ج ۱۰، ص ۳۱۴٫
[۶]– کامل الزّیارات، ص ۲۳۴٫
[۷]– نهج البلاغه، ص ۲۴۲٫
[۸]– سورهی اعراف، آیه ۱۶٫
[۹]– سورهی انعام، آیه ۱۲۱٫
[۱۰]– وسائل الشّیعه، ج ۱، ص ۱۱۶٫
[۱۱]– الکافی، ج ۲، ص ۳۱۴٫
پاسخ دهید