در منابع اهل سنّت آمده است:

چون پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در وادی القری فرود آمد، یهودیان بنی عریض مقدای هریسه [خوراکی مرکب از حبوبات و گوشت که در هاون بکوبند] برای پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آوردند. حضرت از آن خورد و فرمود که سالیانه چهل بار خرما به عنوان کمک به آن‌ها پرداخت شود، این پرداخت هنوز هم ادامه دارد.

زنی یهودی می‌گفت: همین کار خیر و نیکی که محمّد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) برای آن‌ها انجام داد، بیشتر از تمام ارث پدرانشان است. چون این مقرری تا روز قیامت برای آن‌ها ادامه دارد.[۱]

عبدالله بن عمر گفت:

در تبوک، پنیری برای رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) آوردند. پس کاردی خواست، بسم‌الله گفت و تکه‌ای از آن برید.[۲]

 

در پاسخ می گوییم:

۱٫‌ می‌دانیم که خوردن گوشت در صورتی جایز و حلال است که مطابق احکام و ضوابط شرعی کشته و به اصطلاح تزکیه شده باشد. یکی از شرایط تزکیه، آن است که قصاب، یعنی فردی که گوسفند، گاو یا شتر را می‌کشد، مسلمان باشد.

  1. یهودیان از دست زدن به نجاسات پرهیز نمی‌کنند. این نجاسات که می‌بایست از آن دوری کرد، در احکام شرع مقدس اسلام بیان شده است. بر این اساس پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از غذاهایی که با دست لمس کنند و رطوبت قابل سرایت داشته باشد، نمی‌خورد.

در صورتی که به نجاست کتابی عقیده داشته باشیم، کار بسی جدّی‌تر خواهد بود.

علاوه بر این مایه پنیر از حیوانی گرفته می‌شود که محکوم به مردار است؛ زیرا فردی که آن را کشته است، یهودی بود و تردیدی در نجس بودن مردار نداریم؛ چنان‌که هر چیزی به آن بخورد نیز نجس نخواهد بود؛ اگرچه ذاتاً پاک باشد. از آن جمله است مایه‌ی پنیر.

  1. چرا پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) این مقدار خرما، آن هم سالیانه و مستمر به یهودیان پرداخت؟! چه کسی این فرمان تا روزگار واقدی اجرا کرد؟! چه کسی تا قیامت اجرا خواهد کرد؟! آیا اگر یهودیان مدینه هم هریسه یا پنیری به پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌دادند، چنین مقرری برای آنان هم تعیین می‌کرد؟! مگر یهودیان وادی القری چه امتیازی داشتند؟!

به نظر شما نباید این روایت را دور ریخت؟!

 

منبع: اقتباسی از ترجمه کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم صلى الله علیه وآله، ج۱۰ 


[۱]ـ سبل الهدی و الرشاد، ۵/۴۴۶؛ المغازی، ۳/۱۰۰۶٫

[۲]ـ سبل الهدی و الرشاد، ۵/۴۵۳؛ ۷/۱۹۷؛ سنن ابوداود، ۲/۲۱۲؛ المعجم الکبیر، ۱۱/۳۰۳؛ امتاع الاسماع، ۷/۲۹۳؛ ۱۴/۲۹۸؛ معرفه السنن و الآثار، ۷/۲۹۴٫