آیا شانس ارتباطی با قضا و قدر دارد؟ گاهی اتفاق هایی برای انسان می افتد که از اختیار خارج است به این امور چه می توان گفت؟ شانس؟ خواست خدا؟ یا نتیجه کار خود؟
اصل واژه «شانس» فرانسوی و به معنای فرصت است و در فارسی قدیم این واژه وجود نداشته است. اما آیا شانس به معنای رایج آن حقیقت دارد یا نه؟ در توضیح آن باید گفت: هیچ چیز در عالم از روی تصادف و اتفاق رخ نمیی دهد. همه چیز در هستی قانونمند، متکی بر سلسله علل خویش هستند. ولی ما از آن جایی که علل را نمی شناسیم، نامش را تصادف و شانس می نامیم.
«علت خوش شانسی»
۱ – خوش شانسی و بد شانسی، بیشتر از آن که معلول علت های ناشناخته باشد، دستاورد تفکر و اندیشه هر شخص درباره درباره ی خویشتن و جهان است. کسی که به هر دلیلی، خود را همواره بدشانس می داند، طبیعتاً عملی متناسب با آن بروز می دهد و زمینه ساز بدشانسی خویش می شود. به طور مثال هنگامی که ما ناامید هستیم و آینده را تیره و تار برای خود ترسیم می کنیم، رفتاری که از ما صادر می شود و صورت می پذیرد با طرز تفکر ما ارتباط دارد. بنابراین رفتار ما نیز ضعیف و بی
۲ – ممکن است رفتارهایی از ما سر بزند – که عواقب آن مدت ها بعد ظاهر می گردد – ولی آدمی نتواند ریشه ی آن را در یابد. قرآن قاعده ای کلی در این گونه موارد به دست می دهد «ما اصابک من سیئه فمن نفسک؛ آن چه از بدی ها به تو می رسد، دستاورد عمل خودت می باشد».[۱]
البته گاهی در میان مردم، شانس به مقدرات الهی گفته شود. مثلاً به شخصی که روزیش زیاد است و معمولاً در کارهای اقتصادی سود می کند می گویند فلانی خوش شانس است. برای تحلیل این مطلب باید با نگاهی گسترده تر به عوامل پدیده ها نگریست و علاوه بر فعالیت های ظاهری شخص، به شرایط روحی و معنوی فرد تأثیر دعا در زندگی فرد و دیگر عوامل آشکار و پنهان در همواری یا ناهمواری زندگی توجه نمود. به هر مقدار بتوانیم عوامل آشکار و پنهان را بیشتر درک کنیم، راز موفقیت خود را بیشتر کشف کرده ایم. البته یکی از عوامل نیز امتحان الهی است.
امام علی (علیه السلام) می فرماید: «خداوند روزی ها را مقدر فرمود و آن گاه آنها را زیاد و کم و به تنگی و فراخی عادلانه تقسیم کرد تا هر که را بخواهد به وسعت روزی و یا تنگی آن بیازماید و از این طریق سپاسگزاری و شکیبایی توانگر و تهیدست را به آزمایش گذارد».[۲]
بنابراین همه اشخاص با توجه به فاکتورهای یاد شده در بالا، در شرایط یکسان آفریده نشده اند و مقدرات آنها نیز یکسان نیست. اما در نگاه عموم مردم که بسیاری از علل و عوامل پنهان است و تنها به فعالیت ظاهری شخص توجه می کنند از سودهای کلان او تعبیر به خوش شانسی می کنند، پس شانس به معنای تصادف، در سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و مکتب اسلام جایگاهی ندارد. از طرفی با اصل علیت منافات دارد. چون اصل علیت عمومی و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حکم فرماست و هر حادثی ضرورت و قطعیت وجود خود را و هم چنین شکل و خصوصیت زمانی و مکانی و سایر خصوصیات وجودی خود را از علل متقدمه خود کسب کرده است و یک پیوند ناگسستنی میان گذشته و حال و آینده هر موجودی و علل متقدمه او هست. اما باید دیدگاه ما نسبت به علت ها گسترش یابد و علاوه بر علت های مادی و ظاهری به علت های روحی و معنوی نیز توجه کنیم و حتی تأثیر نسل های گذشته در نسل آینده را نادیده نگیریم.[۳]
علت :
اگر می بینید که مشکلات در زندگیتان زیاد شده است ابتدا باید علت آن را جستجو کنید. اگر به علت آن پی بردید که باید برای حل مشکل تان در صدد حل آن برآیید. چرا که در بسیاری از موارد تنبلی، شتابزدگی و عدم مشورت باعث می شود فرد در زندگی به موفقیت نرسد. اگر اهل تلاش و کوشش بوده اید، اما با این حال گمان می کنید موفقیت های لازم را کسب نکرده اید، چه بسا خیری در آن بوده است که ما از آن بی
«چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شرِّ شما در آن است. و خدا می داند، و شما نمی دانید»[۴]
اگر با این دید به مشکلات نگاه کنیم که تمام آنها به نوعی آزمایش الهی است. اگر این بینش و نگرش را خوب درک کنیم، دیگر در برخورد با مشکل روحیه مان را از دست نمیی دهیم و راحت تر می
نگرش به خود
گاهی این عدم رضایت از خود مانع موفقیت میی شود. این را اگر حل کنید، مسائل شما حل می گردد مطمئناً خوش شانسی و بد شانسی هر کس دستاورد اندیشه و عمل خود اوست. کسی که به هر دلیلی همواره خود را بد شانس می داند، طبیعتاً عملی متناسب با آن انجام داده و زمینه عدم موفقیت خود را فراهم می کند. بنابراین ایمان خود را مورد باز خواست قرار ندهید. اگر با فکر و تلاش حرکت کنید و از تخریب خود دست بردارید، لطف و رحمت رحمانیه الهی را احساس می کنید.
نکات
۱ – وقایعی را که برای شما رُخ داده است ممکن است برای افراد زیادی اتفاق افتاده باشد، بنابراین گمان نکنید که فراز و نشیب زندگی فقط برای شما است.
۲ – بهترین کار این است که کارهای خود را آسیب شنا سی کرده و علل عدم موفقیت را شناسایی کنید، تا بتوانید اشتباهات احتمالی را حذف نمایید.
۳ – برای حذف اشتباهات می توانید در کارهای خود از نظر کارشناسان و خبرگان مربوطه کمک بگیرید.
۴ – در نگاه خداوند تبعیض راهی ندارد، اگر چه عوامل و زمینه های مادی و تقدیرات در نتیجه ی امور موثر هستند.
۵ – اگر آماری از کارهای خود بگیرید متوجه خواهید شد که بسیاری از کارهای شما به نتیجه ی دلخواه شما رسیده است که نباید آن ها را نادیده گرفت.
۶ – دقت و برنامه ریزی و مشورت قبل از هر کاری نیمی از موفقیت در آن کار خواهد بود.
۷ – از این به بعد از تلقین های منفی دوری کرده و به خود بگویید با تلاش و یاری خداوند موفق خواهم شد.
۸ – صدقه دادن و درخواست کمک از خداوند، از جمله عوامل موثر موفقیت می باشند.
۹ – برای زندگی خود برنامه ریزی داشته و اهداف خود را مشخص کنید.
۱۰ – زندگی نامه ی افراد موفق را مطالعه کنید حتماً به این نتیجه خواهید رسید که آن ها با شکست های زیاد، به پیروزی های بزرگ رسیده اند.
۱۱ – به خدا اطمینان داشته و امیدوار زندگی کنید.[۵]
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:علیرضا حیدرزاده/پرسش وپاسخ دانشجویی
[۱] – نساء، آیه ۷۹٫
[۲] – نهج البلاغه، خطبه ۹۱٫
[۳] – ر.ک: شهید مطهری، انسان و سرنوشت.
[۴] – بقره (۲)، آیه ۲۱۶٫
[۵] – ر.ک؛ رضایت از زندگی، عباس پسندیده، دارالحدیث.
پاسخ دهید