پس از سقوط بنى امیه، مناطق تحت سلطه آنان از جمله بخش هایى از غرب هند به تدریج زیر نفوذ و سلطه بنى عباس قرار گرفت. در این زمان، شیعیان نیز که از آل عباس نا امید و ناراضى بودند، تحت تعقیب و آزار آنان قرار گرفته و به مناطق دوردستى چون سند روى آوردند. این مسئله باعث ایجاد حساسیت و توجه ویژه بنى عباس به قلمرو اسلامى در هند و سند گردید. به علت وجود اتباع قبیله هاى عرب که از مدتها قبل از اسلام با یکدیگر اختلاف و درگیرى داشتند، اختلافات قبیله اى بالا گرفت که این امر، سبب توقف فتوحات مسلمانان و تقویت جبهه غیر مسلمانان گردید و پایههاى حکومت اسلامى را در این منطقه سست نمود. این اختلافات و دورى سند و هند از مرکز خلافت و جاهطلبى برخى از سران قبایل سرانجام باعث پیدایش حکومتهاى مستقل در منصوره و ملتان گردید که رقابتهاى محلى و منطقه اى را به اوج خود رساند. این اقدام، هم زمان و یا اندکى پس از تحرکات استقلال طلبانه در شمال افریقا و ایران صورت پذیرفت که فرجام آن چیزى جز چند دستگى و تضعیف دنیاى اسلام نبود.
سیاستهاى نظامى و ادارى بنى عباس در هند (۴۲۲ – ۱۳۲ه)
مقاله ای از سیاوش یاری
پاسخ دهید