سوگواره صفیّه، عمّهی رسول خدادر سوگ پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله وسلم ۲
به روایت ابن شهر آشوب
ابن شهر آشوب گوید:
صفیّه دختر عبدالمطلب گفت:
ای دیده، سخاوتمنداند اشک فراوان و ریزان خود را نثار کن خسته مشو و برای سرور انسانها بسیار گریه کن.
برای پیامبر گریه کن که مصیبت او همه قوم من، بیابانگرد و شهر نشین را درهم کوبید.
از گریه خسته مشو و بلند بلند در طول روزگار بر او گریه کن مادام که پرنده قُمری در سحرگاهان مینالد و میخواند.
روی ابن شهر آشوب:
یا عین جودی بدمع منک منحدر و لا تمّلی و بکّی سیّد البشر
بکّی الرّسول فقد هدت مصیبته جمیع قومی و أهل البدر و الحضر
و لا تملّی بکاک الدهر معوله علیه ما غرد القمری فی السّحر[۱]
[1] ـ المناقب ۱: ۲۴۳٫
پاسخ دهید